گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

همگون و ناهمگون (۴)

تفاوت شیوه نقش‌خوانی نقش‌خوانان نسبت به نسل قبل تنها در لحن و بیان حسی است و در سایر زمینه‌ها نقش‌خوانی بدون هیچ کم و کاست و هیچ دخل و تصرف، عیناً مانند نسلهای قبل خوانده و گفته می‌شود. بخشهای غنایی نقش‌خوانی که بسیار محدود، گه‌گاه و اتفاقی است، به حافظه موسیقایی، دانش آوازخوانی، سونوریته، توانایی حنجره و مهارت خواندن بستگی دارد که کاملاً سلیقه‌ای و شهودی است و گاه چندان ادامه می‌یابد و به درازا می‌کشد که به خارج از موضوع نقش‌خوانی می‌کشد. این بخش از موسیقی قالیباف‌خانه‌ای به دلیل عدم تکرار و حسی بودنِ بیش از حد در حافظه‌ها باقی نمی‌ماند و غیرقابل انتقال است.

بسیاری از استادان پیش‌کسوت نقش‌خوانی امروز زن و شوهرانی هستند که سالها قبل در کارگاههای قالیبافی به هنگام سؤال و جوابِ نقش و حسی شدن و عاطفه بسیاز زیاد با هم پیوند زناشویی بسته‌اند.

یکی از زنان قالیباف که امروز از مادربزرگان قالیبافی به حساب می‌آید، در پاسخ به پرسش من که «چه شد با آقای یعقوبی ازدواج کردید؟» گفت: «صدای خوبی داشت (در حالی که همین زن در پرسش قبل صدای خوب را برای نقش‌خوان ضروری نمی‌‌دانست). و برای همین میان همه محبوب بود. اخلاقش هم خوب بود، چهره خوبی هم داشت ـ چهره‌اش مهربان بود ـ به خاطر همه اینها سرعت کارگران هم زیاد شده بود».

می‌پرسم: «اما خانم شما گفتید نقش‌خوان خوب باید فقط علم خوبی نسبت به نقش داشته باشد و گفتید که او قالی را هدایت می‌کند» گفت: «بله، ولی اگر صدا و اخلاقش هم خوب باشد، بهتر و محبوب‌تر است. البته باید شمرده هم بخواند طوری که برای بافنده‌ها قابل فهم باشد.»

در همین لحظه آقای یعقوبی هم وارد شد و من فرصت را غنیت شمردم و با هر دو آنها پاسخهای نیافته‌ام را در میان گذاشتم (این زوج از مهم‌ترین نقش‌خوانان قالی در کرمان به حساب می‌آیند). آقای یعقوبی در پاسخ به سؤال من که «حضور نقش‌خوان در کارگاهها چقدر ضروری است؟»، گفت: «تا سواد نداشته باشی، نمی‌توانی نامه را بخوانی» و باز گفت: «حواستان باشد،‌ مدرسه بدون معلم نمی‌شود!» می‌پرسم: «آقای یعقوبی! آیا شما در روزهای تعطیل، به‌خصوص روزهای عزا و ایام عزاداری هم به کار خود مشغول هستید؟» گفت: «بستگی دارد به شدت فاجعه، نیاز مالی ما و توان و حوصله‌مان. اگر ایام تعطیل به مناسبت عاشورا و تاسوعا باشد، حتماً تعطیل می‌کنیم. اگر بی‌پول شده باشیم، باید قالی را زودتر تمام کنیم و اگر خسته باشیم، استراحت می‌کنیم».

پرسیدم: «اگر کارگاه را تعطیل نکنید و به کارتان ادامه دهید، نقش‌خوانی را چه می‌کنید؟» گفت: «آقا نگران نباشید، آهنگش را کمتر می‌کنیم» پرسیدم: «خانم شهربانو شما چطور؟ شما هم در چنین موقعیتی نقش می‌خوانید؟» پاسخ داد: «چرا نخوانم؟ ما به هم محرم هستیم(۱۲)».

گفتم: «آیا شما به کارتان علاقه دارید؟» آقای یعقوبی پاسخ داد: «دیگر عادت کرده‌ایم و کار دیگری هم از دستمان برنمی‌آید». اما خانم شهربانو که صدای بسیار خوبی هم دارد، گفت: «من قالیبافی را بیشتر از نقش‌خوانی دوست دارم و اصلاً هم به آن عادت نکرده‌ام، بلکه دوستش دارم.» گفتم: «اما خانم شهربانو! قالیبافی و کارگاهها که بدون نقش‌خوان نمی‌توانند به کار خود ادامه دهند!» گفت: «البته من خودم نقش را می‌خوانم، ولی در کارخانه‌های قالیبافی که ماشینها جای ما هستند، توانسته‌اند بدون نقش‌خوان کار کنند».

یکه می‌خورم و از جواب بسیار دقیق و به‌موقعش شوکه می‌شوم. اگرچه اغلب نقش‌خوانان بی‌سواد هستند، ولی این هیچ‌ ربطی به هوش، ذکاوت و دانایی‌شان ندارد.

با آقای یعقوبی و همسرش (شهربانو) خداحافظی کردیم و به قصد دیدن کارگاهی دیگر در شهرستان راور راه افتادیم. راهنمای ما آقای ایزدپناه و آقای افضلی بودند. هر دو معلم سابقه‌دار و دبیر آموزش و پرورش، و آقای افضلی خود یکی از نقش‌خوانان و قالیبافان زبردست و توانا. بعد از پشت سر گذاشتن شش کارگاه قالیبافی و صحبت با بیش از ۱۰ نقش‌خوان، همه در پی سؤالاتی بودیم که ناغافل پدید آمده بودند. سؤالاتی که در کارگاه به ذهنمان خطور کرد، برای خود نقش‌خوانان هم تازگی داشت.

پی نوشت

۱۲- در مذهب اسلام هر چه غنای موسیقی بیشتر باشد، خطرآفرین‌تر است. در عین این که غنا، بخشی از موسیقی کشورهای اسلامی است.

پیمان سلطانی

پیمان سلطانی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است