گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

سازهای بادی ایران و قابلیت های آنها (۳)

در ادامۀ مطالب قبلی در مورد ساز نی و سازهای هم خانوادۀ آن به معرفی و بررسی چند ساز بادی محلی در موسیقی مناطق مختلف ایران می پردازیم. سورنا یا سُرنا به معنی بوق و با لغت “Horn” در انگلیسی از یک ریشه می‌باشند. در اصل در میان اقوامی که زبان هند و اروپایی اولیه را صحبت می‌کردند این ساز به علت اینکه از شاخ حیوانات ساخته می‌شد به این اسم نامیده شده است.


سورنا

شاهد دیگری که به این ادعا و مشابهت مهر تائید می‌زند نام ذوالقرنین، به معنی دارنده دو شاخ است. قَرن که مُعَرَّب کَرن است (که در اسم کَرنا مشاهده می‌شود) به معنی شاخ می‌باشد. البته سُرنای کنونی به مراتب از بوقهای شاخی اولیه پیشرفته تر است، ولی عضوی از خانواده سازهای بادی یا بوقی به شمار می‌آید.


audio file
بشنوید اجرایی سورنا را از موسیقی نوروزی


«این ساز متشکل است از یک لوله مخروطی شکل که در انتهای بالائی آن (قمیش) قرار می گیرد. سرنا از دسته سازهای (دوزبانه) است و به این ترتیب (قمیش) آن از دو تیغه متکی به هم تشکیل شده و انتهای آن دو، در حلقه ای مسطح محصور شده است.»

«در روی لوله، تعداد ۶ تا ۷ سوراخ تعبیه شده و نوازنده با گذاشتن و برداشتن انگشتان هر دو دست، اصوات حاصله را زیر و بم می کند.»

وسعت صدا نیز در این ساز کاملاً ثابت نیست و واضح است که سرناهای بزرگتر میدان صدائی بم تر از سرناهای کوچک دارند.»
«سرنا سازی نه تنها محلی بلکه بسیار کهن است که در بسیاری از مناطق ایران نواخته می شود. در اشعار شعرای ایران به کرات نام “سرنا” یا “سورنا” یا “سورنای” آمده است.»

«در نواحی بختیاری و دزفول سرنای کوچک معمول است. سرنای محلی معمولاً با دهل نواخته می شود.»


audio file
بشنوید اجرایی را از سورنای استان گیلان


audio file
بشنوید نمونه ای را از نوازندگی با سورنا استان فارس – ایل قشقایی


کرنای

سازی است قدیمی و تاریخی با قدمتی بسیار زیاد که در استانهای مختلف ایران به شکل های متفاوت ساخته و اجرا می شود.

کرنا (به فتح کاف) یکی از کهن ترین سازهای بادی ایران است که در خانواده سازهای بادی قمیش دار، دسته بندی می‌شود. بر اساس نوشته‌های تاریخی و اشیاء مکشوفه از امپراطوری هخامنشی، پیشینه ۲۵۰۰ ساله اش، قطعی به نظر می‌رسد. هرودوت مورخ یونانی عهد باستان می‌نویسد: «در زمان کورش بزرگ، سپاهیان با صدای شیپور حاضر باش، رهسپار میدان جنگ می‌شدند.» به دلایلی که ذکر خواهد شد، شیپور مورد نظر هرودوت، همان ساز کرنا است.

استرابون دیگر مورخ یونانی، نشانی دقیق تری به ما می‌دهد. وی با اشاره به دوره‌های آموزشی شاهزادگان و امیر زادگان هخامنشی می‌نویسد: «هر روز پیش از دمیدن آفتاب، جوانان با صدای کرنا به تمرین‌های نظامی فرا خوانده می‌شدند. مربیان، پسران را به دسته‌های ۵۰ نفری تقسیم می‌کردند و ریاست هر دسته را به یکی از پسران شاه یا یکی از امیر زادگان می‌سپردند.» بر این اساس معلوم می‌شود کرنا در گذشته، یک ساز حکومتی بوده و برای اعلان‌ها، جشن‌ها و جنگ‌ها به کار می‌رفته‌ است.

اما سندی از این بهتر، یک شیپوره مفرغی است که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی (۱۹۵۷ میلادی) از آرامگاه داریوش سوم پیدا شد. طول این نمونه منحصر به فرد ۱۲۰، قطر دهانه خروجی اش ۵۰ و قطر دهانه ورودی اش ۵ سانتی متر است و هم اینک در موزه تخت جمشید استان فارس نگهداری می‌شود.

شیپوره یاد شده به کرنای هخامنشی نیز شهرت دارد. با توجه به این که معمولاً در مقبره پادشاهان عهد باستان، اشیاء گرانقیمت و حاوی افتخار دفن می‌شده‌ است، چنین به نظر می‌رسد کرنا در ساختار حکومتی هخامنشیان، چیزی بیش از یک ابزار موسیقایی بوده و احتمالاً نمادی از قدرت امپراطوری محسوب می‌شده ‌است.

با توجه به مستندات تاریخی، چنین می‌نماید منطقه فارس واقع در جنوب ایران، مهمترین خاستگاه اصلی این ساز باشد. به همین دلیل در بیشتر نوشته‌های تاریخی همواره از آن به عنوان کرنای فارس یاد می‌شود. نگاهی به ساختمان کرنای هخامنشی، نشان می‌دهد که این ساز جد کرنای امروزی است. دهانه ورودی کرنای هخامنشی ۵ سانتی متر قطر دارد و پر واضح است که هیچ نوازنده‌ای نمی‌تواند آن را در دهان خود قرار دهد. در واقع چیزی که از عهد باستان بر جای مانده، تنها بخشی از بدنه کرناست و دو بخش دیگرش که غیر فلزی بوده‌اند، به مرور زمان پوسیده‌اند.

علیرضا جواهری

علیرضا جواهری

۱ نظر

  • مثال های صوتی بسیار خوبی هستند

    کاش چند نمونه صوتی هم از کرنای در مطلب می گنجاندید

    متاسفانه کرنا جز سازهایی هست که داره رو به فراموشی میره

    و فکر می کنم برای اکثر علاقمندان ایرانی صدای آن نا آشنا باشه

بیشتر بحث شده است