گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

الکساندر اسکریابین، پیانیست و آهنگساز بزرگ روسی (۱)

بیوگرافی:



الکساندر اسکریابین (Alexander Nikolayevich Scriabin) در سال ۱۸۷۲ در مسکو متولد شد. در سال ۱۸۸۸ در کنسرواتوار مسکو نزد تانیف و آرنسکی به تحصیل نوازندگی پیانو و آهنگسازی مشغول گشت. او پس از فراغت از تحصیل، مدت پنج سال را به سیر و سیاحت در غرب پرداخت و در سال ۱۸۹۷ به وطن بازگشت، ازدواج کرد و به عنوان استاد پیانو در کنسرواتوار مسکو مشغول به کار شد. در سال ۱۹۰۳، اسکریابین که حامی هنر پرور بسیار سخاوتمندی یافته بود، مجددا به سیر و سیاحت پرداخت و در سال ۱۹۰۵، همسر و چهار فرزندش را ترک و زندگی با زنی را آغاز کرد که با وی در فلسفه نیچه، سوسیالیسم و عرفان، اشتراک نظر داشت و هم مسلک او محسوب می شد.

اسکریابین در سال ۱۹۱۵ بر اثر مسمومیت خونی درگذشت.

موسیقی اسکریابین:


عناوین کارهای اولیه او، والس ها، مازورکاها و پرلودها، حکایت از نفوذ مسلط شوپن بر این آهنگساز دارد، اما روش بکارگیری ضد ضرب ها و روباتوها در آثار این آهنگساز، بیش از آنکه به شوپن نزدیک باشد شبیه شگردهای لیست و بخصوص شومان است.

اسکریابین گاهی مرتبا وزن را دگرگون میسازد: برای نمونه در اثر ” Moreaux “،Op.52،No.01، در هر میزان وزن را تغییر میدهد.

او در اغلب موارد، هنگامی که قصد دارد حالتی از تکرارهای دو میزانی را در شنونده پدید آورد، به سکونس متوسل می شود.

در برخی از آثارش نظیر شعر الهی، به شیوه ای خاص از گام تمام پرده استفاده میکند. روشهای دبوسی در استفاده از گام تمام پرده، هیچوقت توجه اسکریابین را که به آن علاقه ای نشان نمی داد، جلب نکرده است.

اسکریابین در هارمونی سمفونی پرومتئوس و همچنین پنج سونات آخرش، یکسره از آکوردهای مطبوع احتراز کرده و هرگونه رجعت به گامهای ماژور و مینور را کنار میگذارد و با وسعت تمام، آکوردهای نامطبوع را با ملودی های پرپیچ و تابش درهم می آمیزد. اسکریابین، طبق گفته خودش تصمیم داشت «ملودی را به یک هارمونی متلاشی و درهم ریخته و هارمونی را به یک ملودی بسته بندی شده و جمع و جور تبدیل کند». او در آثارش، یک یا دو آکورد بسیار غنی را به عنوان مصالح اساسی و بنیانی کل اثر انتخاب میکرد.

آثار او طی سه دوره شکل گرفته است:

۱. تا سال ۱۹۰۲، Op.24: آغاز دوران فعالیت و وجود تشابه های زیادی با آثار شوپن.

۲. تا سال ۱۹۰۹، Op.54: جدایی از اصوات سنتی و روی آوردن به اصوات انقلابی اپرای تریستان و ایزولده واگنر و گام تمام پرده.

۳. تا سال ۱۹۱۵: پیدا کردن یک سبک شخصی و جدید.

روند تکاملی این آثار را میتوان در ۱۰ سونات او برای پیانو مشاهده کرد:

سونات های ۱ تا ۳، دوره اول، ۴ تا ۵، دوره دوم و ۶ تا ۱۰ دوره پایانی و حرکت او به سمت سبک شخصی است.

در بررسی تاریخ موسیقی و ارائه تصویری از آن، اسکریابین نقطه عطف سودمندی است:

او بیش از واگنر یا هرکس دیگری عناصر اصلی ضد رومانتیسیسم را در خود دارد. رومانتیسیسم اسکریابین که سیری قهقرایی داشت، موجب پیدایش تکیه صحیح و سالمی روی صنعتگری موسیقایی و درایت هنری در نسل بعدی گردید. اگر مخالفت با سنت ها تا به مرحله مجازات عواطف و احساسات زیبایی شناختی پیش رود، شاید بتوان اسکریابین و نظیر او را به عنوان شورشیانی که علیه اصول رومانتیسیسم طغیان کرده اند ملامت کرد، اما اگر در میان آنها یاغی ای باشد که علیه شیرینی و لطافت رومانتیک، منبع الهام بخشی آن و شیوه های بیان رومانتیک شورش کند و برای تسلط بر فنون سنتی در تعلیم موسیقی مانند کنترپوان و نت خوانی روان و گویا، زحمتی متحمل نشود و فقط به ستایش از هارمونی های حساب شده و قالبی بپردازد، باید گفت که چنین کسی قربانی بی فکر یکی از بدترین نفوذها و بد آموزی های اسکریابین شده است.

بوریس پاسترناک، شاعر روسی، یکی از قربانیان تاثیر سوء اسکریابین بوده است، اما پاسترناک آنقدر هوشمند بود که توانست خیلی زود خودش را درمان کند و آنقدر گشاده دست و سخاوتمند که به رغم نفوذ بد اسکریابین، دستاوردهای مختصر ولی واقعی این آهنگساز را شناسانده و به آن پایبند بماند.

پاسترناک به عنوان یک پسر بچه، اسکریابین را شخصا می شناخت و بسیار آرزو داشت که قدم در جای پای او بگذارد. خانواده، معلمان و خود اسکریابین، پاسترناک را تشویق میکردند که چنین کند، اما زمانی که به سن رشد رسید، دریافت که او برخلاف اسکریابین، هرگز قادر نیست بدون گرفتن تعلیمات لازم، تسلط بر فنون موسیقی و تئوری آن، بر این هنر دستی پیدا کند و به همین دلیل تصمیم گرفت که موسیقی را رها کرده و به زبان و ادبیات روی آورد.

صادق رنجکش

صادق رنجکش

۱ نظر

  • میشه کفت کسیکه پیانورو بصورت حرفه ای نواخته باشه حتما بایستی آشنایی با تنکیک ونت خوانی آثاراسکاریابین داشته باشد..ودرهمه مدارس سطح بالا محال است آثاری یا چند اثراسکاریابین را تجربه نکرده باشند..
    ممنون

بیشتر بحث شده است