یک پرسش اما باقی میماند، و آن این که؛ چگونه از لحاظ تکنیکی مشکل فرق میان دو گونه، دو سبک و فرهنگ مختلف، اختلاف میان دو سر این آمیختگی حل شده است؟ پاسخ آهنگساز به این پرسش پنداری از «مونودی» مدرن است. او برای این که بتواند آنها را با هم ترکیب کند مونودی را همچون کلیدواژهای به کار میگیرد که هم میتواند دربارهی ویژگی خاصی در آثار موسیقی آوانگارد اروپایی به کار رود و هم دربارهی اکثر موسیقیهای شرقی (از جمله نمونههایی که انتخاب کرده است) و هم رابطهای قوی با آموختههایش، محیط هنری که در آن آموزش دیده و کار میکند، دارد.
علاوه بر این سازگاری خوبی نیز با ژرفساخت فکری او پیدا میکند که مبتنی بر همخانوادگی موسیقی مونودیک «شرق» و «غرب» در برههای از تاریخ است (۹).
آموزش نظری موسیقی آهنگساز تحت نظر موسیقیشناس و نظریهپرداز روس «تاتیانا بِرشَدسکایا» صورت گرفته است. حتا بدون در نظر گرفتن تاثیر غیرقابل چشمپوشی «کریستوفر کوشناریِف» (نظریهپرداز پیشگام در فراهم آوردن بستری نظری برای مطالعهی تحلیلی جامع موسیقی فولکلور و حل مسالهی مونودی) بر برشدسکایا، تعلق داشتن هر دوی آنها به مکتب سن پترزبورگ-لنینگراد (۱۰) و این که احتمالا برشدسکایا مشهورترین مفسر نظریهی کوشناریف است (۱۱)، مطالعات انجام شده در زمینهی مونودی در بین مقالات منتشر شدهی او (بررسی «بنیادهای تفکر مونودیک در موسیقی شوستاکویچ» (۱۲) و همچنین «پایههای مونودیگرایانهی ملودی در آثار راخمانینف» (۱۳)) کاملا گویای اهمیت موضوع در فضای آموزش کنسرواتوار سن پترزبورگ و تقویت کنندهی گمان تاثیرپذیری حسینی در این زمینه است.
گذشته از بررسی احتمالات تاثیرپذیری، او خود دربارهی مونودی چنین شرح میدهد: «منظور من از مونودی، نظامی است که در آن، زمینه، نغمه به نغمه تعریف شده است، در برابر نظام هارمونیک که در آن، زمینه، آکورد به آکورد گسترش پیدا میکند.» (۱۴) یا در نوشتهای دیگر (احتمالا تازهتر) دربارهی او میخوانیم: «در حال حاضر، او توجه عمدهای به تجسم ایدههای موسیقاییاش در قالب یک شیوهی تکصدایی، با استفاده از نغمات موسیقی سنتی ایران و آمیختن آنها با روشهای غربی، دارد.» (۱۵)
پی نوشت
۹- او در مقالهاش (“О МАКАМЕ В ПЕРСИДСКОМ МУЗЫКОЗНАНИИ X-XV ВЕКОВ”, Opera musicologica, 2 (8)) پس از بررسی آرای «فارابی»، «ابن سینا» و «صفی الدین ارموی» و نغمهنگاری امروزی جدولهای استخراج نغمات، با طرح این ادعا که در یک گام [بالقوه] ۱۷ یا ۲۴ نغمهای تنها ۷ یا ۸ نغمه مهم و بقیه دگرههای آنها هستند، نتیجه میگیرد که قواعد اساسیای که بر ساختار موسیقی مونودیک غرب و شرق حاکم است ذاتا مشابه یکدیگرند.
۱۰- ХОДОРКОВСКИЙ, Алексей. “Христофор Степанович Кушнарев—основатель Ленинградской—Петербургской полифонической школы.” همچنین برای آشنایی بیشتر با جریانهای نظری موسیقی در اتحاد شوروی نک. (Martynov, Ivan. “On Soviet Musicology.” Acta Musicologica (1988): 306-310.).
۱۱- یکی از این نمونهها «Lad: A Selective or Universal Category?» است. علاوه بر این «استانیسلاوا یِوتوشینا» در مصاحبهای با او که در ژورنال پروژهی reMusik منتشر شده، از زبان برشدسکایا نقل میکند که شاید «نظریهپردازانی در چین و مغولستان، که احتمالا کارهای خود کوشناریف را نمیشناختهاند از طریق تفسیرهای وی» آن مفاهیم را به کار گرفتهاند (Stanislava Evtushina, Tatiana Bershadskaya. The voice of Russian music theory in the 20th and 21st century, reMusik Journal).
۱۲- О монодийных принципах мышления в музыке Д. Шостоковича // Дмитрий Шостакович: Сб. ст. к ۹۰-летию со дня рождения. – С.-Петербург.: Композитор – ۱۹۹۶..
۱۳- Монодийные принципы мелодии Рахманинова (Тезисы доклада на конференции Ростовской государственной консерватории, посвященной ۵۰-летию со дня смерти С.В. Рахманинова) – Ростов: ۱۹۹۳..
۱۴- (Epoch Times, “Persian Ancient Music to Broaden Russia’s Cultural Boundaries.” June 11-17 2009).
۱۵- این فراز بخشی است از یک نوشتهی کوتاه در مورد «مونودیها» که در وبگاه رسمی مهدی حسینی و دانشنامهی ویکیپدیا نیز نقل شده است. به آهنگساز با ضمایر سوم شخص اشاره شده و نام نویسندهاش مشخص نیست؛ (http://www.mehdihosseini.net/world_premieremonodies/)
۱ نظر