گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

پیانو در موسیقی ایرانی (۲)


هرمز فرهت (موسیقی شناس و آهنگساز نامی) در نوشتاری در دانشنامه ایرانیکا (Encyclopedia Iranica) به حضور این ساز در موسیقی ایرانی پرداخته که برگردان پارسی آن ارائه می شود:

بنا بر اطلاعات موجود، نخستین پیانویی که به ایران وارد شد هدیه ای بود از سوی ناپلئون بناپارت به فتحعلی شاه (نگ. خالقی، صص ۸-۱۵۷). بعید به نظر می رسد که این ساز کوچک و پنج اکتاوی که با رسیدن به تهران باید از کوک هم خارج شده باشد هیچگاه مورد استفاده قرار گرفته باشد.

در نیمه دوم سده نوزدهم میلادی، در پی دیدارهای ناصرالدین شاه از اروپا، شمار پیانوهای وارده شده به کشور رو به فزونی نهاد و به مرور در خانه معدودی از درباریان که در اروپا نیز به سر برده بودند جایگاهی برای آن پیدا شد.

همزمان با بنیان گرفتن شعبه موزیک در دارالفنون با حضور مدرسان فرانسوی برای آموزش نوازندگان برای گروه های موسیقی نظامی، جنبشی همراه با علاقه ای آشکار به موسیقی غرب به وجود آمد و به طبع آن، برای پیانو نیز استفاده ای فراتر از یک وسیله تزیینی در خانه اشراف پدید کرد.

گرچه نبود مدرسان باصلاحیت، عدم آشنایی با موسیقی پیانویی و خط موسیقی، وارد ساختن این ساز به حیات موسیقایی کشور را با دشواری بسیاری روبه رو ساخت ولی گیراییِ عظمت پیانو، هم از بابت ظاهر و هم از نظر صدا، کافی بود تا نوازندگان ایرانی را به نواختن آن ترغیب نماید.

برای اجرای موسیقی سنتی ایران با پیانو مشکلات اساسی وجود دارد. این ساز با توجه به ساختارش، برای کاربرد در زمینه موسیقی چندصدایی (پولیفونیک) در نظر گرفته شده است. طرح شستی ها در برابر نوازنده، استفاده از هر دو دست بطور مساوی را بدیهی می کند. وانگهی این کاملا طبیعی است که در زمانی هایی که نت های گوناگون باید به طور همزمان به صدا در بیایند ساز باید با همه انگشتان نواخته شود. این عوامل دست به دست هم داده اند تا برای اجرای آن نوع موسیقی که نه تنها در آن به کاربرد بیش از یک نت در آن واحد نیاز نیست بلکه فاقد بافت چندصدایی است که بیشتر جنبه بداهه پردازانه دارد، سازهای شستی دار نامناسب شوند.

فواصل در موسیقی ایرانی تعدیل شده نیستند و به متغیر بودن گرایش دارند. از آنجایی که در این موسیقی، چندصدایی وجود ندارد این [به اصطلاح ] تزلزل، مشکلی ایجاد نمی کند. محققاً انعطاف پذیری فواصل برای ارائه سرشت واقعی و عمیق این موسیقی، حتا مطلوب نیز هست ولی ارائه موسیقی ایرانی بوسیله یک ساز مکانیکی با پرده بندی ثابت، به گونه ای نامطلوب صورت خواهد گرفت.

به این انعطاف پذیری تونال می توان به بهترین شکل روی سازهایی با پرده بندی قابل حرکت همچون تار و سه تار، یا سازهای بدون پرده بندی مانند کمانچه، ویلن و یا سازهای بادی بدون کلید نظیر نی دست پیدا کرد ولی حتا سنتور ساز ایده آلی برای موسیقی ایرانی نیست چرا که برای اجرای مقام های گوناگون پیوسته باید کوک شود.

کوشش هایی برای چیره شدن بر ناسازگاری تونال پیانو به منظور اجرای فواصل مدهای ایرانی، از راه کوک های متفاوت صورت پذیرفته است. برای مثال، نت سی بمل در یک یا دو اکتاو در محدوده میانی ساز، در فاصله ای میان سی بمل و سی بکار کوک می شود. نتی که بر اساس تعیین بندی وزیری، سی کرن نامیده می شود و به وسیله آن می توان مدهایی چون شور، دشتی، ابوعطا، نوا و … را در محدوده ای که دارای سی کرن هستند اجرا کرد. این در حالی است که با کوک کردن سی بمل به صورت معمول در دیگر اکتاوهای پیانو، می توان ماهور، بیات اصفهان، راست و … را ارائه کرد.

این قبیل کوک های متعدد- برای رفع نیاز – با یک یا دو پرده بیشتر امکان پذیر می شد. ولی در هر رو این راه حل، شدیدا غیرقابل قبول و بی اعتنا به این واقعیت است که فواصل تعدیل شده و ثابت پیانو در تضاد اساسی با کلیه فواصل در موسیقی ایرانی است.


انوشیروان روحانی

مغایرت بیشتر از آنجا پدید می آید که موسیقی ایرانی دامنه صوتی محدودی، کمابیش برابر با گستره صداهای آلتو و تنور، را مورد کاربرد قرار می دهد. صدای همه سازهای بومی به همین گستره محدود می شود و در موسیقی آوازی [ایران] نیز بسیار غیرمعمول است که یک باس یا یک سوپرانوی واقعی داشته باشیم حال آنکه گستره صوتی پیانو از هفت اکتاو فراتر می رود. سرشت و صدادهی موسیقی ایرانی اساسا به گونه ای است که در آن، کاربرد بخش های بسیار زیر یا بسیار بم پیانو جایی ندارد و چنانچه پیوسته بخش های زیر و بم را حذف کنیم از توانایی هایی ساز چشم پوشی کرده ایم.

نخستین نوازنده ایرانی که به شیوه پیانو نوازی در موسیقی ایرانی شکل داد محمد صادق خان، نوازنده نامدار سنتور در درباره ناصرالدین شاه بود. استادان بعدی بعدی پیانو در موسیقی سنتی، مشیر همایون شهردار (۱۹۷۰-۱۸۸۵)، مرتضی محجوبی (۱۹۶۵-۱۹۰۱) و جواد معروفی (۱۹۹۳-۱۹۱۵) بودند و شیوه نوازندگی نیز اندک اندک شکل سنتورنوازی به خود گرفت.

[در این شیوه] بداهه نوازی بیشتر با دست راست و چنانچه دست چپ نیز به کار برده شود، ملودی با هم و به صورت اکتاو نواخته میشود. نت هایی با زمان طولانی به صورت ترمولو در فاصه اکتاو نواخته می شود که تقلیدی است از مضراب ریز در تار و سنتور و نکته های ظریف نوانس و اجرا همچون لگاتو، استاکاتو، مارکاتو، لجیرو، اسفورزاندو هم در آن جایی ندارند.

در سده بیستم شماری از اجراکنندگان از موسیقی غرب الهام گرفتند و به صورت پراکنده، آکوردهای همراهی کننده را بیشتر به صورت آرپژ با دست چپ، به کار گرفتند. [در این همراهی ها] تنها آکوردهای ابتدایی تونیک، زیر نمایان و نمایان به کار گرفته می شد.

به نظر نمی رسد که نامناسب بودن افزودن هارمونی تریاد آن هم در ابتدایی ترین سطح به یک موسیقی مدال و مونوفونیک مانع از ادامه از این کار از سوی آن نوازندگان شده باشد چرا که حتا برخی می پنداشند که از این رهگذر، موسیقی بومی را مدرن کرده و گسترش می دهند.


کتابنامه

:

– خالقی، روح الله. «سرگذشت موسیقی ایران»، انتشارات ابن سینا، تهران، ۱۳۳۳.

– سپنتا، ساسان. «چشم انداز موسیقی ایران»، موسسه انتشاراتی مشعل، تهران، ۱۳۶۹

* Farhat, Hormoz. “Piano in Persian Music”. Encyclopedia Iranica, New York, 2004.

 

پژمان اکبرزاده

پژمان اکبرزاده

دیدگاه ها ۳

  • salam
    hala ke mozooe piano matrah shod
    az yek nafar ham bayad tashakor konim va an ham kasi nist joz ostad fariborz lachini
    kasi ke ba ehsas va danesh va honare valaye khod
    albumi ra sakht va erae kard ba name paeez talaee
    albumi ke ba ghatate ba ghatate solo dide man ra nesbat be music besyar baz kard
    albumi ke
    ke melodyhayeroohangize an hichgah az zehne ma pak nemishavad
    lotfan yek maghale darbareye karhaye ishan
    va hamintor music filmhai ke ishan neveshteand
    benevisid

بیشتر بحث شده است