گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

قول و غزل یا قول و غزل (۲)

مطرح شدن مجدد این عبارات در فضای جامعه موسیقی امروز، در ذهن و زبان بخشی از نسل معاصر موسیقیدانان و بطور کلی در امروز ادبیات موسیقی کلاسیک ایران، اگر نگوییم به تمامی، تا حدود زیادی مرهون پژوهش های دکتر ساسان فاطمی است. طرح بنیادی مسأله فرم در موسیقی کلاسیک ایران و پژوهشی خاص این موضوع، ‌سابقه چندانی حداقل در صد سال اخیر موسیقی ایران نداشته است. نامبرده در سال ۱۳۸۷ در شماره ۳۹ فصلنامه ماهور در مقاله “فرم و موسیقی ایران”، ضمن تصریح اینکه هیچ فرم صریح و یا بیان صریحی درباره فرم در موسیقی ایران وجود ندارد (۴)، به بررسی فرم ها و فرآیندهای آهنگسازی در موسیقی قدیم ایران پرداخته و گونه ها و فرم های موسیقی قدیم ایران را تشریح نموده است.

«قول و فروداشت» و «غزل» نیز جزو گونه های مورد استفاده در موسیقی قدیم ایران نام برده شده اند. در چند سال گذشته شاهد استفاده روز افزون از این ادبیات در جامعه موسیقی و البته بیشتر در یکی از معدود مراکز تولید فکر و اندیشه ورزی موسیقی امروز (مؤسسه فرهنگی هنری ماهور) هستیم.

البته شایان ذکر است همین محدود بودن به یک نحله فکری و اینکه در مراکز دیگر و در کل جامعه موسیقی چندان بازتاب نیافته و گفتمان مستمری در این خصوص شکل نگرفته، اندکی تأسف بار بوده و علل آن قابل بررسی است.

اما به هر حال ردپای تلاش برای جا انداختن یا جا افتادن این اصطلاح شناسی (terminology) را در برخی آثار منتشر شده موسسه ماهور (البته در نوع موسیقی کلاسیک ایران) می توان دید.

برای نمونه می توان به آلبوم “شاعر آینه ها” اشاره نمود که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ منتشر شده است: برنامه ای در نوا در ۱۲ بخش که خالق این اثر، هنرمند خوشفکر و صاحب قلم محمدرضا فیاض، در اواخر دهه ۶۰ آن را ساخته است. در توضیح پشت جلد این آلبوم واژه هایی همچون لحن (بجای ملودی)، مواد و مصالح، فرم بند و برگردان و غیره استفاده شده است.

هرچند صاحب این اثر به هنگام ساخت این قطعات و در فرآیند آهنگسازی خود رویکردی فرمال داشته است، لیکن این نگاه را متأثر از مسأله فرم در شعر فارسی عنوان می کند و از سوی دیگر و مهمتر از آن اگر قرار می بود در آن سالها یادداشتی در خصوص فرآیند آهنگسازی این اثر بنگارد یا در این زمینه صحبت کند، هرگز از اصطلاحات یادشده استفاده نمی نمود چرا که این اصطلاحات در دوره ای که اثر تصنیف شده است مطرح نبوده و رواج نداشتند. (۵) شاید اگر در زمان ساخت قطعات در خصوص فرم آنها صحبتی می شد اطلاق فرم روندو تنها گزینه مان بود اما امروز می خوانیم و می شنویم که فلان قطعه واجد فرم بند و برگردان است.

دلالت نوین عباراتی از این دست در مورد آلبوم سعید نائب محمدی به مراتب مشهودتر است چراکه در پروژه آهنگسازی به سبک قدیم ایران (مجموعه سرخانه) نیز همکاری داشته و همچنین در کارهای قبلی وی نیز قابل ردیابی است. در اینجا اشاره به نکته ای در خصوص استفاده از این واژگان فنی در شعر، خالی از لطف نیست. نکته این است که علارغم به عاریت گرفته شدن از یک اصطلاح شناسی تخصصی، این واژه ها در شعر، بار فنی خود را از دست می دهند.

به عبارت دیگر این واژگان تخصصی، از بار فنی خود در هنر مبدأ خالی شده و در رسانه مقصد وجهه ای دیگر می یابند. هرچند این نبوغ بی همتای شاعری چون حافظ است که در توصیف صدای بلبل واژه های تخصصی موسیقی را چون مرواریدی در شعر خود می گنجاند اما خوب می دانیم که قول و غزلی که در منقار بلبل تعبیه است دقیقاً به همان مفهوم قول و غزل در اصطلاح شناسی موسیقی نبوده بلکه در یک کلام صدای آواز و چهچهه بلبل است و اگر اوزان عروضی رخصت می دادند کلماتی دیگر و شاید حتی اصطلاحات موسیقایی دیگری می توانستند انتخاب گردند: بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود/اینهمه قول و غزل، تعبیه در منقارش. حتی اگر این بیت را همچون بهاءالدین خرمشاهی اینگونه تعبیر کنیم که: “اگر عشق و معشوق سخن آموز در کار نبود، اینهمه قول و غزل در زبان و حنجره [شخص] هنرمند پیدا نمی شد”(۶)، قول و غزل کماکان مصادیقی از مفاهیمی موسیقایی هستند که به اقتضای وزن و ساختار شعر، اصطلاح یا اصطلاحات دیگری می توانستند جانشین آن ها گردند و این عبارات به معنای دقیق و فنی شان در موسیقی آن عصر اشاره ای ندارند.

پی نوشت
۴- “فرم و موسیقی ایران”، ‌فصلنامه موسیقی ماهور، ‌تهران، ‌شماره ۳۹: ۱۰۳

۵- به استناد گفتگوی مورخ ۲۵/۳/۹۲ با محمدرضا فیاض

۶- بهاء الدین خرمشاهی، حافظ نامه، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نوزدهم، تهران ‌۱۳۸۹: ۸۷۴

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است