گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

قول و غزل یا قول و غزل (۳)

عنوان قول و غزل در آلبوم منتشر شده توسط سروش نیز وضعیتی مشابه این دارد. به عبارت دیگر علارغم اینکه قول و غزل از دنیای موسیقی به عاریت گرفته شده و با گذر از فیلتر شعر و ادبیات، به عنوان اسم یک آلبوم موسیقی انتخاب شده است، لیکن به واسطه منسوخ بودن این اصطلاح شناسی در موسیقی روزگار خود، فاقد هرگونه دلالت موسیقایی صریح بوده است.

اما در خصوص آلبوم مورد بحث ما ماجرا متفاوت است و شنود این اثر با در نظر گرفتن سبقه صاحب اثر، عنوان آلبوم و گفتمان جدید مطرح شده، علی الاصول می بایست متأثر از رویکرد جدید به مسأله فرم در موسیقی کلاسیک ایران باشد.

بویژه اینکه پنج قسمت این آلبوم نیز به صراحت در این فضا معرفی شده اند: غزل در همایون. قول در چهارگاه. قول و غزل بر اساس مقام بیاتی حسینی و… ** اما نائب محمدی در بخش اعظم توضیح خود در پشت جلد آلبوم، رویکرد خود به سیستم مدال (به جای تفکر دستگاهی) را رویکرد غالب اثر معرفی کرده و اشاره ای به فرم قطعات و اساساً اندیشه فرمال در فرآیند آهنگسازی این اثر ننموده است.

گویی اصطلاح های قول و غزل و مقام بیاتی حسینی و غیره (۷) چنان جاافتاده اند که دیگر نیازی به پرداختن به آنها نیست و بالعکس آرایش چند مدی و نگاه مدال به قطعه موسیقی است که آنقدر بدیع و کم سابقه است که در معرفی این اثر می تواند به عنوان پررنگترین وجه آن مطرح گردد.

در حالیکه می دانیم حتی در نظام های موسیقایی از دوره قاجار تاکنون نیز علارغم سلطه تفکر دستگاهی، ایده تغییر مایه ها و مدگردی ها، بارها و بارها تجربه شده اند و گوش موسیقی کلاسیک ایرانی امروزی، این تغییرات را شنیده و درک نموده است و در نقطه مقابل، همین گوش، هنوز عادت نکرده است که قطعه موسیقی را تا پایان و با تعقیب و تشخیص فرم و به زبان ساده با رصد نمودن بخش بندی پرداخته شده توسط آهنگساز گوش کند.

لذا به نظر می رسد با پذیرش خلاً شنود فرمال مخاطب -که واقعیت غیر قابل انکار موسیقی امروز ماست- و نیز فقدان قطعیت در انگاشت از تعابیر و واژگان کهن موسیقی، همچنین عدم تجربه کافی جامعه موسیقی در سپهر فرم و ساختار در موسیقی کلاسیک ایران، ارائه کلیدهایی در این خصوص ضروری باشد.

حتی اگر تمامی نوشته های چندساله اخیر در این موضوع را کنار هم بگذاریم، گذشته از اینکه هنوز این حجم از مطالب برای این موضوع بسیار ناچیز است، با لحاظ همین مطالب نیز ابهامات و مغایرتهایی بین عناوین آلبوم مورد نظر و مطالب نگاشته شده وجود دارد. برای نمونه می توان به این مورد اشاره کرد که هم قول و هم غزل، جزو گونه های سازی نیستند و همانگونه که عبدالقادر نیز تصریح نموده بود، هرگاه صحبت از غزل یا قول است، پای شعر نیز در میان است.

اگر این مورد را نیز نادیده بگیریم، دورهای مشخصی برای این دو تعریف می شود که در آلبوم مورد نظر، اساساً بحث دورها موضوعیتی نداشته و هیچیک از قطعات بر اساس دورهای ایقاعی نیستند.

بنابراین بدون در نظر گرفتن عنوان آلبوم و عناوین قطعات، می توان به این اثر گوش داد و آنرا صرفاً بدین شکل معرفی نمود:

«تکنوازی عودی به همراهی تنبک، شامل پنج قطعه که صاحب اثر با بیانی به شیوه خود، سعی داشته است تا به جای تفکر دستگاهی و توقف در ایستگاههای مشخص و از پیش تعیین شده، آزادانه تر حرکت نموده و معابر جدیدی را تجربه کند».

پی نوشت

۷-عنوانی چون «غزل در همایون» دقیقاً نامی است شبیه «مس در سی مینور» و این نیز شیوه ایست دیگر در نامگذاری قطعات که جای عناوین شاعرانه و اثیری یا هر چیز دیگر ، ‌فرم(یا گونه) و مایه قطعه، نام آن می شود.

سعید یعقوبیان

سعید یعقوبیان

متولد ۱۳۵۸ تبریز
کارشناس ارشد علوم اقتصادی و برنامه‌ریزی از دانشگاه علامه طباطبایی ۱۳۸۶
نوازنده‌ی تار و سه‌تار، منتقد و پژوهشگر موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است