رضا ضیائی
در این مرحله ما برای بررسی انطباق اندازه ها می توانیم به چهار گزینه رجوع کنیم:
۱- جدول اندازه ها که در آن مقدار اندازه‌های عرض بالا، عرض وسط، عرض پایین ثبت‌شده است.
۲- اندازه گیری عرض قوسهای صفحات زیر و رو، در سه ناحیه مورد نظر، که در بخش زیرین جدول، تصویر آن‌ها موجود می‌باشد.
۳- اندازه گیری محدوده عرضی ۳ ناحیه مورد نظر در روی خط محیطی رسم شده که محل قرارگیری سه عرض مورد نظر نشانه گذاری شده است.
۴- اندازه گیری محدوده عرضی ۳ ناحیه مورد نظر در روی تصویر اصلی از صفحه پشت که با کیفیت رنگی در سوی دیگر این برگه موجود می‌باشد.
بنابراین ما این ۴ گزینه را برای سنجش و انطباق در اختیار داریم و فقط در رابطه با صفحه رو محدوده خطوط محیطی وجود ندارد که طبیعتا اگر بخواهیم با شواهد بیشتری به استدلال بپردازیم بهتر است صفحه زیر را مورد تحقیق قرار دهیم زیرا که هر چهار گزینه در ارتباط با آن موجود هستند و البته به طور معمول بیشتر صفحه زیر به جهت الگوبرداری مورد استفاده قرار می‌گیرد تا صفحه رو.
حال گزینه های شماره ۱ تا ۴ را مورد مطالعه قرار می‌دهیم.
برای مقایسه عرض بالا:
گزینه شماره ۱- در جدول اندازه‌ها، عرض ناحیه بالا را عدد ۱۶۷. ۵ میلی متر متذکر شده است (با توجه به این مطلب که از ابزارکولیس برای اندازه‌گیری استفاده شده است)
گزینه شماره ۲- در بخش قوس ناحیه بالا عدد ۱۶۶/۲ میلی‌متر بدست آمده است. (با توجه به اندازه گیری دیجیتال)
گزینه شماره ۳- در بخش محدوده محیطی، عدد ۱۶۶/۲ میلی متر بدست آمده است. (با توجه به اندازه گیری دیجیتال)
گزینه شماره ۴- در بخش تصویر رنگی از صفحه پشت، عرض بالا، عدد ۱۶۶/۴ میلی متر بدست آمده است. (با توجه به اندازه گیری دیجیتال)
در نتیجه ۳ برداشت وجود دارد:
۱- گزینه شماره ۱
۲- برابری مقادیر گزینه ۲ و گزینه ۳، یعنی فاصله عرضی قوس ناحیه بالا که بصورت جداگانه تصویر آن در طرح رسم شده است و فاصله عرضی محل استقرار قوس روی طرح محیطی
۳- گزینه شماره ۴
بیشترین اختلاف میان برداشت شماره ۱ (عدد عنوان شده درجدول) و برداشت شماره ۲ بوده که حدود ۱. ۵ میلی متر می باشد.
(این نوسان قابل توجه در ساختار طراحی میتواند مسیر را به سمت طرحی دیگر سوق دهد.)
حال اگر بخواهیم برای عرض ناحیه بالا در نهایت یکی از این برداشت ها را بر مبنای نزدیکی ارقام و تمایل آن به جدول انتخاب نماییم، برداشت شماره ۲ و برداشت شماره ۳ به یکدیگر نزدیک بوده و همچنین برداشت شماره ۲ محتوی ۲ گزینه برابر است. در نتیجه خروجی استنتاج به سمت برداشت شماره ۲ متمایل می باشد. (فاصله عرضی قوس ناحیه بالا که بصورت جداگانه تصویر آن در طرح رسم شده است و فاصله عرضی محل استقرار قوس روی طرح محیطی)
حال گزینه ۱ تا ۴ را مجددا برای بررسی عرض میانی تکرار می نماییم:
گزینه ۱: بر اساس جدول اندازه ها، اندازه عرض میانی برای صفحه زیر ۱۰۸/ ۳ میلی متر (با توجه به اندازه گیری با ابزار دقیق کولیس)
گزینه ۲: بر اساس طبقه بندی محدوده قوس صفحات، فاصله عرضی در قوس میانی ۱۰۹ میلی متر (با توجه به اندازه گیری دیجیتال)
گزینه ۳: بر اساس الگوی خطوط محیطی صفحه زیر، فاصله عرضی در مقطع عرض میانی ۱۰۸. ۵۵ (با توجه به اندازه گیری دیجیتال)
گزینه ۴: بر اساس تصویر رنگی از صفحه پشت، فاصله عرضی مقطع میانی ۱۰۸ میلی متر( با توجه به اندازه گیری دیجیتال)
در نتیجه ۴ برداشت وجود دارد:
۱- عدد گزینه شماره ۱
۲- عدد گزینه شماره ۲
۳- عدد گزینه شماره ۳
۴-
عدد گزینه شماره ۴
بیشترین اختلاف میان برداشت شماره ۴ (تصویر رنگی از صفحه پشت) و برداشت شماره ۲ (اندازه عرضی قوس ناحیه میانی) بوده که حدود ۱ میلی مترمی باشد.
(این نوسان قابل توجه در ساختار طراحی میتواند مسیر را به سمت طرحی دیگر سوق دهد.)
حال اگر بخواهیم برای عرض ناحیه میانی در نهایت یکی از این برداشت ها را بر مبنای نزدیکی ارقام و تمایل آن به جدول انتخاب نماییم، برداشت شماره ۱ و برداشت شماره ۳ به یکدیگر نزدیک می باشد. اما چون به طور طبیعی اینگونه به نظر می رسد که اعداد ذکر شده درجدول با اختلاف بسیاربسیار کم با سایر قسمت ها ملاک صحت می باشد، بهتر است در این قسمت ما برداشت ۱ را که همان عدد ذکر شده در جدول است، انتخاب نماییم. هر چند که اختلاف میان عدد جدول در برداشت ۱ با برداشت ۳ بسیار بسیار کم، محسوب نمی شود.
در نتیجه خروجی استنتاج به سمت برداشت شماره ۱ متمایل بوده و عدد جدول را برای این قسمت در نظرمی گیریم.
۱ نظر