گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

همراه با سلطان بلوز در ۸۰ سالگی


بی.بی کینگ (B.B. King)، اسطوره بلوز همچنان در تور است و ساعتهای فراغت خود را در اتوبوس مجهز بسیار بزرگ خود به بازی تخته نرد و دومینو در کامپیوتر میگذراند.

اما کینگ تنها به بازی مشغول نیست. او با انرژی مثال زدنی خود در تمام ایستگاههای مشخص شده برای تورش به نواختن گیتار محبوبش “لوسیل” (Lucille) میپردازد. این ایستگاهها شامل شیکاگو،

سانتاکروز، کالیفرنیا و تگزاس هستند و البته نباید حضور او در موطن خود، فستیوال سالیانه ایندیانولا Indianola در میسی سیپی را فراموش کنیم.

برنامه سال جاری او از این قرار است که پس از حضور در فستیوال ایندیانولا، به چند شهر داخل ایالات متحده سفر خواهد کرد و سپس در اوایل ماه آینده آخرین تور اروپای خود را ادامه خواهد داد و سپس

برای آخرین اجرای این تور مجددا به آمریکا بازمیگردد.

کینگ در گفتگو با اسوشیتدپرس گفت: “البته من همچنان به تور داخلی ادامه خواهم داد، البته نه ؟آنطور که قبلا تور داشتم. دیگر وقت آن رسیده که کمی کوتاهترش کنم. حالا دیگر ۸۰ سالم است و من گفته

بودم که وقتی ۸۰ ساله شوم، از فعالیتم کم خواهم کرد.” (کینگ در سپتامبر سال ۲۰۰۵ هشتاد ساله شده است)

اندکی از گذشته
کینگ برای جمع آوری شواهد و مدارکی از بخشهای زندگی خود برای موزه بی.بی کینگ-که در حال راه اندازی است- در طی برنامه فشرده تورش، سری هم به مکانهایی زد که برای خودش جنبه تاریخی

دارند.

او با خنده میگوید : “من به جایی رفتم که ۸۰ سال بود آنرا ندیده بودم – محل تولدم”

او در مزرعه ای واقع در ایتا بنا (Itta Bena) در نزدیکی ایندیانولا متولد شد. افراد گروه او برای پیدا کردن این مزرعه از صدای ضبط شده پدر فقید کینگ در حال دادن نشانی مزرعه استفاده کردند. شنیدن

صدای آلبرت کینگ (Albert King) برای سلطان بلوز لحظه حساسی بود.

“پدرم هرگز علنا به من نگفت دوستم دارد. او هرگز چنین کلماتی را به زبان نیاورد، اما او روشی برای صحبت با من داشت که باعث میشد متوجه [علاقه او] شوم. من فهمیده بودم که وقتی او از من خیلی

راضی باشد مرا “جک” صدا میکند. نمیدانم چرا. فقط میدانم که وقتی مرا جک صدا میزد، نگاه سرشار از علاقه را در چشمانش می دیدم”

نام اصلی مرد بزرگ بلوز، رایلی بی. کینگ (Riley B. King) است که پدرش به یاد دوستش جیم او رایلی (Jim O’Reilly) برایش انتخاب کرده بود.

کینگ می گوید : “یک بار از او پرسیدم چرا اسم من با او شروع نمیشود و پدرم گفت ‘چون قیافه تو به اندازه کافی ایرلندی نیست’.”

در طی دیدار از محل تولدش، سیل خاطرات در ذهن کینگ جاری میشود که از جمله آنها نظر پدرش درباره توانایی نواختن گیتار او است.

” او هرگز نگفت که من به اندازه یک حرفه ای کارم خوب است. او یک بار گفت “پسر، تو هیچ وقت به اندازه من خوب گیتار نخواهی زد” من هم با او بحث نکردم”

باید شکل یک نمایشگر بود
کینگ امیدوار است که موزه در راه زنده نگه داشتن موسیقی اش موفق باشد.

“من میخواهم موسیقی بلوز را آنطور که شناخته ام با همه جهان تقسیم کنم و امیدوارم تا زمانی که موسیقی دلتا و میسی سیپی به عنوان یک موجود واحد شناخته شود، زنده باشم.”

کینگ در حالی که در اتاق نسبتا گرم اتوبوس خود منتظر شروع برنامه نشسته، در کت رسمی، شلوار، پیراهن آستین بلند سفید و کفشهای مشهور چرمی خود بسیار راحت به نظر میرسد.

او اینطور توضیح میدهد : “من اینطور فکر میکنم که وقتی قرار است روی صحنه بروی، هرگز نباید لباسهایی را بپوشی که در خیابان هم تنت میکنی. اگر من به دیدن یک کنسرت بروم و ببینم همه باس کار

تنشان است خیلی هیجان زده نمیشوم اما اگر آنها طوری لباس پوشیده باشند که معلوم باشد نمایشگر هستند، برایم جالبتر است”

کینگ نه تنها به خاطر نواختن استادانه گیتار، بلکه به خاطر صدای شیرین خود و داستانهایی که در قالب ترانه هایش حکایت میکند نیز شهرت دارد.

“وقتی آواز میخوانم، نمیخواهم که شنونده فقط ملودی را بشنود، من میخواهم که او داستان را در ذهن خود بازسازی کند زیرا بیشتر ترانه های بلوز داستانهای بسیار خوبی دارند.”

cnn.com
سحر افشانی

سحر افشانی

دیدگاه ها ۴

بیشتر بحث شده است