گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

بالاد (۲)

مجسمه شوپن

سنت سرودن ترانه های داستانی درباره وقایع و شخصیتهای روز، هنوز هم ادامه دارد و کمتر پیش می آید که یک واقعه با جذابیت عمومی از چشم تیزبین سرایندگان تصنیف دور بماند.

ماجرای تصادف قطار کیسی جونز (Casey Jones) مهندس راه آهن، فلوید کالینز (Floyd Collins) غار نورد و حتا فضانوردان، همه موضوع تصنیفهای عامیانه بوده اند.

ترانه های مردم پسند، به خصوص آن دسته که با جنبشهای معترضانه جوانان به وجود آمده بودند، مانند تصنیفهای باب دیلن (Bob Dylan) و جون بائز (Joan Baez) اینگونه تصنیفها را احیا کردند. البته اگر بخواهیم دقیق باشیم، اینها با توجه به تعریف سنتی، تصنیف نیستند و شاید بالاد، قالبی باشد که مربوط به گذشته های دور است.

انواع تصنیف
تصنیفهای ورقه ای یا Broadsheet ballads؛ این تصنیفها که با روشهای ارزان چاپ میشد و معمولا تک موضوعی، فکاهی و حتا خرابکارانه بود که از قرن شانزدهم، توسط دوره گردها در خیابانهای انگلستان فروخته میشد، افسانه رابین هود از جمله داستانهایی بود که به این شکل پخش شد.

تصنیفهای نو؛ درباره اتفاقات جدیدی مانند آتش سوزی، به دنیا آمدن جانوران غول آسا و مانند اینها بود و در طی آن نام و مکان دقیقی هم در اختیار شنونده قرار داده میشد.

تصنیف های هزل آمیز و سلطنت طلبانه به شکل گیری آزادی مباحثات سیاسی در قرن ۱۷ منجر شدند. میتوان گفت که این تصنیفهای چاپی، به نوعی از اجداد روزنامه های امروز بوده اند.

قالب تصنیف یا بالاد؛ در شعر مدرن هم مورد تقلید قرار گرفته است و در موسیقی فولک امروز هم جایگاه ویژه ای دارد.

تصنیفهایی درباره قتل؛ یک زیر مجموعه مشخص بالاد، تصنیف درباره قتل یا murder ballad نام دارد. این تصنیفها معمولا از زبان قاتل بیان میشوند. وجه مشترک آنها در تعریف جزئیات جنایت – اینکه قربانی کیست، چرا قاتل تصمیم به قتل او گرفته است، چگونه قربانی اغوا شده و به محل جنایت رفته و قتل چگونه انجام شده است – بوده و با حکایت عاقبت قاتل – فرار یا دستگیری – به پایان میرسند. در این تصنیفها معمولا قاتل در زندان و یا در مسیر رسیدن به چوبه دار است.

تصنیفهای مرزی یا Border ballads؛ این تصنیفها زیر مجموعه تصنیف های قومی هستند که در ناحیه مرزی انگلستان و اسکاتلند سروده شده اند و بیشتر درباره یاغیان ساکن در این مرز که اصطلاحآ border reivers نامیده میشدند و یا وقایع تاریخی در مرزها هستند.

از جمله مشهورترین این تصنیفها میتوان به تصنیف “نبرد اوتربرن” (Battle of Otterburn) و تصنیف چوی چیس (The Ballad of Chevy Chase) و از تصنیفهایی که درباره قانون شکنان ساخته شده به جانی آرمسترانگ (Johnnie Armstrong) و کینمونت ویلی (Kinmont Willie) اشاره نمود.

تصنیفهای ادبی Literary ballads؛ تصنیفهای ادبی آنهایی هستند که با رعایت قواعد صحیح نگارش سروده شده اند. در اواخر قرن ۱۸ و با ظهور سبک رمانتیک، این قالب با تشبیهات ساده فولکلوریک خود محبوبیت بسیاری یافت.

تصنیفهای ادبی بعدها با موسیقی ترکیب شدند که از جمله میتوان تصنیف “Der Erlkönig” از گوته (Goethe عالم آلمانی قرن نوزده) را نام برد که شوبرت (Schubert آهنگساز اطریشی قرن ۱۹) برای آن موسیقی نوشت.

در اپرای رمانتیک یک تصنیف که با بافت موسیقی درهم تنیده شده میتواند توسط لحظات نمایشی شدت یافته و یا در تضاد با آن جلوه کند.یک مثال برای اینچنین تصنیفهایی، تصنیف Salce است که دزدمونا Desdemona در اپرای اتللو Otello اثر وردی (Verdi آهنگساز ایتالیایی قرن نوزده و بیست) است.

ساختار بند و ترجیع بند و فضای روایتگرانه را در بالادهای موزیکال Musical ballades برای تکنوازی پیانو اثر شوپن (Chopin آهنگساز لهستانی قرن ۱۹) و برامس (آهنگساز آلمانی قرن ۱۹) میتوان مشاهده نمود.

بالاد اپرا (ballad opera)
یک فرم تمام انگلیسی است که مشهورترین مثال آن، اپرای گدایان (The Beggar’s Opera) اثر جان گی (“John Gay” شاعر و نویسنده انگلیسی قرن ۱۷ و ۱۸) است که الهام بخش کاباره اپراهای برتولت (برتولد) برشت (“Bertolt Brecht” نمایشنامه نویس و کارگردان آلمانی قرن ۲۰) و کورت ویل (Kurt Weill آهنگساز آلمانی قرن ۲۰) شد.

writing.upenn.edu, en.wikipedia.org, britannica.com

دیدگاه ها ۵

  • مطلب جالبی بود اما فکر میکنم اگه توضیح بیشتری درباره هر کدام بدید بهتر باشه. اگه میشه قطعاتی رو هم به عنوان نمونه قرار بدید
    ممنون از زحمات شما

  • با تشکر از شما، در راستای سخنانتان مطلبی به ذهنم می رسد که بیان می کنم. خطاب به معلمان سختگیر و خشک پیانو که معتقدند یک بالاد از شوپن برای مثال باید منطقی و با موازین زیباشناختی یکسان نواخته شود باید بگویم اینان وجه روایی یک بالاد را که در گذر زمان ای کارکرد را پیدا کرده از یاد برده اند. بالاد را باید روایت کرد. باید سرود. ممنون. پوریا ۱۹ ساله مشهد.

  • سلام.خیلی استفاده کردم. من دانشجوی ادبیات انگلیسی هستم و فردا امتحان اصطلاحات ادبی دارم.ممنون.خیلی متشگرم.

بیشتر بحث شده است