گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

شریفیان: موسیقی کلاسیک آزاد و لیبرال است

شما که تجربه زندگی در غرب را دارید، آیا شناخت موزیسین ها از انواع سبکهای موسیقی را با توجه به محدودیت های ارکسترهای غربی، مانند ایران می دانید؟

به هیچ وجه! در غرب موزیسین ها اطلاعات بسیار زیادتری از سبکهای موسیقی کلاسیک دارند، چراکه این موسیقی در آن کشورهای سابقه بسیار زیادی دارد و به نوعی بومی است. ما سبکهای بسیار زیادی در موسیقی کلاسیک داشته ایم، مثلا در قرن بیستم، امپرسیونیسم داریم، اکسپرسیونیسم داریم، آتونالیه داریم، پلی تونالیته داریم، نئوکلاسیک داریم و… ترکیبهایی از اینها که شامل انواع دیگری از موسیقی می شوند که بر اساس محورهای ثقل نتی بوجود می آیند که گوناگونی ها و پیچیدگی های خود را دارند.

خیلی از این مکاتب جایشان در ایران خالی است؛ همین صحبت امپرسیونیسم که در ایران بحث اش وجود دارد، اصلا در ایران شناخته شده نیست. در دل این امپرسیونیسم بسیاری از مکاتبی که امروز در مورد آنها در جهان صحبت می شود وجود دارد که در ایران جای آنها خالی است.

آیا ستارگانی این سبکها دارند مانند دبوسی و راول و…؟
همیشه سخت است شما در مقطع زمان از هنرمندان ماندگار در تاریخ صحبت کنید. تاریخ خیلی چیزهایی که الان مجهول است را مشخص می کند. اینرا ما در تاریخ دیده ایم که فیلتر زمان بعضی ها را حذف می کند ولو اینکه در دوره ای مطرح و ستاره بوده باشند. در اواخر دوره کلاسیک موزیسینی مثل چرنی شهرتش از بتهوون هم بیشتر بوده است ولی الان فقط قطعات چرنی را می زنند که دستشان گرم شود تا بتوانند بتهوون بزنند!

خیلی ها هستند که امروز ستاره نیستند ولی می توانند ستاره های آینده باشند. بعضی ها هم کارهای زیادی دارند ولی همه خوب نیست بعضی در دوره ای کارهایشان خوب بوده ولی بعدا نمیتوانند اثر خوبی خلق کنند. باید زمان بگذرد…

این ستاره ها می توانند از کشورهای غیر غربی هم باشند؟
موسیقی کلاسیک آنقدر بزرگ و آزاد و لیبرال است که هر کشوری می تواند در آن تنوعی ایجاد کند و رنگ و بوی ملی خودش را وارد این موسیقی کند، این زیبایی موسیقی کلاسیک است.

در مورد آثار خودتان صحبت کنیم؛ چند اثر تا کنون نوشته اید و آیا اپوس گذاری هم کرده اید؟
البته واژه اپوس در قدیم برای آثار منتشر شده استفاده می شده و شامل هر اثر نوشته شده ای نمی شده است ولی بعدها کاربرد آن متفاوت شد و بعضا هر اثری که آهنگسازان می نویسند بدون توجه به اینکه چاپ شده باشد یا نشده باشد با اپوس شماره گذاری می کنند؛ من به دلیل اینکه این واژه برایم جذابیتی نداشت و قدیمی بود، کارهایم را اپوس گذاری نکردم ولی چون بیشتر اینها اسم دارند و اینطور نبوده که مثلا من ۱۵ سمفونی داشته باشم و روی آنها شماره گذاری کنم، قطعاتم همه اسم داشته اند.

فکر می کنم حدود ۸۶ قطعه تا کنون نوشته باشم که شامل موسیقی های الکتروآکوستیک گرفته تا موسیقی های سمفونیک است.

آثاری که در همان دوره جوانی به صورت موسیقی الکتروآکوستیک ساخته را هنوز دارید؟
چندتایی را دارم.

در فکر انتشارشان نیستید؟
نه!

چرا؟

وقتی من این آثار را می ساختم به اصل صوت خیلی توجه داشتم. تحقیقاتی که کردم و تزی که دادم هم در زمینه هارمونیک ها بود. برایم این جذاب بود که چگونه از صداهای طبیعی در طبیعت استفاده کنم و در همان لابراتوارها طی یک عملیات صوتی بتوانم روی آن آهنگسازی کنم. در الکتروآکوستیک سرچشمه صوتی شما مکانیکی و آکوستیکی است، چه ساز باشد، چه صدای انسان، چه صدای نوک زدن دارکوب به درخت همه اتفاقاتی آکوستیکی است و این برایم بیشتر جذابیت داشت تا موسیقی تمام الکترونیکی که در آن صوت بوسیله ولتاژها انجام می شد. علاقه من کار کردن روی هارمونیک های نهفته در اصوات طبیعی بود.

تز دکترای شما هم در همین زمینه بود؟
مجموعه ای از این فعالیتها تز دکترایم را در زمینه فیزیک آکوستیک و موسیقی شکل داد.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است