گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

لیپت: تجربه خوانندگی در کر مفید است

آیا در اجرای هر اثر از دوره ای خاص یا آهنگسازی خاص می توان یک استایل را در نظر گرفت و تمام آثار را اجرا کرد؟
یک مس موزار و اپرای موزار تفاوتشان از دید غیر موسیقایی تنها در مذهبی بودن و نبودنشان است و از نظر تاریخی هر دو اثر مربوط به یکدوره هستند و آهنگسازشان هم یکی است ولی از نظر موسیقایی تفاوت این دو استیل را باید در نوع رنگ آمیزی، خوانش و … نشان دهیم؛ پس حتی دو اثر مربوط به یک آهنگساز هم باید با مختصات مشخص شده برای آن اثر خاص اجرا شود.

استیل های مختلفی در آواز وجود دارد که خوانندگان مختلف در بعضی از آنها تبحر پیدا می کنند مثلا تکنیک اجرا کردن قطعات مربوط به دوره رنسانس کاملا متفاوت است با تکنیک رومانتیک؛ شما نمیتوانید با تکنیک موسیقی آوازی رومانتیک یک اپرای وردی را اجرا کنید و بالعکس. گفته شده است یکی از دلایلی که ماریا کالاس صدایش را از داد، حضور او در اپراهای واگنر بود که با ژانر صدایی او همخوانی نداشت و فشار زیادی به او وارد می کرد. نیازهایی که اپرای واگنر برای اجرای آواز داشت، مشکلات زیادی را برای صدای او بوجود آورد.

سنگینی اپراهای واگنر باعث اعتراض بسیاری از خوانندگان در آن دوره بوده است.

آیا در گروه کر خواندن را برای یک خواننده سولیست توصیه می کنید و کار در گروه کر چه فوایدی می تواند داشته باشد؟
تجربه کردن خوانندگی در کر، قبل یا بعد از شروع به آموختن آواز سولیستی بسیار با اهمیت است. به عنوان یک سولیست شناخت تمام نکات موسیقی بسیار با ارزش است. نکاتی که شامل شناخت تاریخ دقیق آن موسیقی، تئوری، هارمونی، کنترپوان، زبان و… می شود. همچنین مکاتب مختلفی که در کار سولو است باید مورد ارزیابی قرار بگیرد، از همکاری با گروه های کوچک خوانندگان تا کرهای بسیار بزرگ. این کافی نیست که در کر شما صدای خود و هنر خودتان را بشنوید، اگر شما اینکار را بکنید، سطح آن موسیقی را تنزل داده اید.

یک خواننده لازم است در کر خواندن را تجربه کند و بداند که در کر، فضا متفاوت است با اجرای سولیستی و در آنجا باید خوانندگان در خدمت گروه باشند. باید به نوعی انعطاف پذیری در صدای خوانندگان وجود داشته باشد که تنها بشود صدای آنها را به عنوان جزئی از گروه کر شنید و نه خارج از آن. باید صدایمان را به صورتی اهلی کنیم که در هارمونی ها محو شود و با اتفاقات موسیقایی کر باید از نظر داینامیک هماهنگی داشته باشیم. خواننده کر نباید حرکتهای اضافه داشته باشد و باید با گروه از نظر ظاهری هم هماهنگ باشد.

یک خواننده متعهد تنها نباید پارت خود را یاد بگیرد، او باید بداند در پارتهای دیگران نیز چه می گذرد. اتفاقات موسیقایی سولیستهای دیگر و ارکستر را باید بشناسد. در کر کار کردن می توان تجربه خواننده سولیست را در این زمینه هم افزایش دهد.

آیا صدای آوازی باید صدای صحبت کردن یکی باشد؟
الزاما اینطور نیست، خوانندگان مطرح زیادی هستند که صدای صحبتشان شبیه صدای آوازیشان نیست ولی تفاوت به این معنی نیست که با استیل غلطی صحبت کنیم.

در انگلیس ما «RADA» داریم که مخفف رویال-آکادمی- دراماتیک آرت هست که در این مراکز بازیگری تدریس می شود؛ در تمام این مدارس پروفسورهای آواز وجود دارد! مربیان آواز در این مراکز به خوبی با سیستم صوتی آشنا هستند و این سیستم ها کمک می کند به بازیگران برای تولید صدایی واضح و تمیز حتی زمانی که به آرامی صحبت می کنند. باید طوری تولید صدا کنند که تا آخرین نفری که در سالن نشسته است هم صدای آنها را بشنود. پس تکنیک خوب حتی در صحبت کردن هم کاربرد دارد.

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد

سجاد پورقناد متولد ۱۳۶۰ تهران
نوازنده تار و سه تار، خواننده آواز اپراتیک و سردبیر مجله گفتگوی هارمونیک
لیسانس تار از کنسرواتوار تهران و فوق لیسانس اتنوموزیکولوژی از دانشکده فارابی دانشگاه هنر تهران

۱ نظر

بیشتر بحث شده است