گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزارش جلسه هشتم «کارگاه آشنایی با نقد موسیقی» (۳)

نخست ببینیم با تعریف محدود، «نقد واقعاً موجود ما» در کجاها ظاهر می‌شود:

– تقریباً تمامی مجلات تخصصی موسیقی (با گرایش‌ها و سطح‌های متفاوت) در هر شماره‌ی خود بخشی را به نقد موسیقی یا مواردی مرتبط با آن اختصاص می‌دهند:

– در چند(ین) روزنامه با حوزه‌ی انتشار سراسری صفحه‌ی موسیقی وجود دارد؛

– بعضی مجلات سیاسی- اجتماعی- هنری یا ادبی- هنریِ روشنفکرانه گاه به گاه یا منظم بخشی مختص موسیقی دارند، که در هر دو مورد به‌طور پراکنده نوشتارهای انتقادی موسیقی به چاپ می‌رسد؛

– ناشران گاه در دفترچه‌ی همراه آلبوم‌ها نوشته‌هایی به قلم نویسندگانی جز صاحب آن می‌گنجانند؛

– وب‌سایت‌های موسیقی، وبلاگ‌ها و صفحات علاقه‌مندان به موسیقی در شبکه‌های اجتماعی با روندی ثابت یا متغیر در حال تولید مطالبی با مضمون نقدگرانه (به عام‌ترین مفهوم مورد استفاده) هستند؛

– در چند مرکز، به تناوب و با افت و خیزهایی- که حاصل برنامه‌ریزی و شرایط عمومی کشور نیز هست- جلسات نقد موسیقی برگزار می‌شود، که بررسی بخشی از آثار قابل تامل را در بر می‌گیرد. گاه نیز خود ناشران برای تولیداتشان رونمایی ترتیب می‌دهند که اکثراً همراه با نقد موسیقی است؛

– برنامه‌های رادیو تلویزیونی هستند که بخش‌هایی از آنها گاه تریبون فعالیت‌هایی می‌شود که با تعریف‌های این کلاس نقد به حساب می‌آید (از تفسیر و شرح معطوف به درک و دریافت آثار کلاسیک گرفته تا بررسی اجراهای انجام شده و…)، با وجود این تا آنجا که می‌دانیم تاکنون تنها برنامه‌های نادری مختص نقد و بررسی در آن رسانه‌ها وجود داشته است (مثلاً برنامه‌ی تلویزیونی هفت‌گاه).

چنان‌که روشن است این عناوین اصلاً کم‌شمار نیستند و در ضمن فراموش نشود که به دلیل گستردگی شمار نمونه‌ها تنها دسته‌های کلی نقل شده است.

اما «نقد واقعاً موجود ما» با تعریف گسترده، در گفتار یا کنش موسیقی‌دانانی که گاه بسیار هم صاحب نفوذ بوده و تاثیر زیادی بر جریان موسیقی گذاشته‌اند، دیده می‌شود. این فرازها که برعکس مورد قبل، از میان مصداق‌ها انتخاب شده‌ و نیمه‌ی نخستشان براساس دسته‌بندی «محمدرضا فیاض» در مقاله‌ی روشنگر «نقادی مفهوم نقد موسیقی در ایران» (منتشر شده در شماره‌های ۴۲ و ۴۳ فصلنامه‌ی ماهور) و نیمه‌ی دومش بر اساس نظر مدرس کارگاه در کنار هم قرار گرفته‌اند، نشان می‌دهند که وضعیت هر چه باشد فقدان نیست. فضای گفتمان انتقادی را با توجه به طرفداران، آرمان، نوع روی‌کرد و تاثیری که روی موسیقی ایرانی گذاشته می‌توان به شش دسته‌ی کلی تقسیم کرد:

۱- وزیری- خالقی- صبا

«موسیقی معاصر عبارت است از یک سلسله آهنگ‌های بازاری که به عنوان پیش‌درآمد و تصنیف و رنگ معمول است. آواز را هم در کنفرانس‌های قبلی اشاره کرده‌ایم که یک طرز سوگواری است. می‌گویند فلان کس موسیقی ایرانی را از بین می‌برد! خب بفرمایید ببینم کدام موسیقی ایران را؟ همان که در فوق شرح دادم؟ ردیفِ آوازهای مصیبت را منظور دارید؟» (انتخاب شده از سخنرانی‌های علینقی وزیری ۱۳۰۴، در میرعلینقی ۱۳۷۷)

در اینجا عباس خدایاری اشاره کرد که اما بعضی از این افراد خودشان (از جمله وزیری) پیش درآمد و رنگ و… ساخته‌اند، پس چطور با آن مخالف بودند. مدرس پاسخ داد که در دسته‌های دیگر هم این موضوع را خواهیم دید. و اضافه کرد در اینجا ما نوعی رسالت شبه اخلاقی برای این که ببینیم سخن چه کسی با عملش سازگار است یا به اصطلاح کشف میزان ریاکاری احتمالی نقدگران، نداریم.

زیرا این ما را در موضع داوری قرار می‌دهد که از یک طرف باید ببینیم آنها چه گفته‌اند و از طرف دیگر چه کرده‌اند، و فراموش نشود که ما هر کدام از اینها را از دید امروزی خودمان می‌فهمیم، و سپس داوری کنیم که اینها تا چه اندازه بر هم منطبق هستند. برای منظور این کارگاه تنها کافی است که چکیده‌ی نظرات انتقادی‌شان مورد بررسی قرار گیرد.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است