گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

“MTV و اعتباری که از بین رفت” افول اقتدار موسیقی در جهان (۱)

بزرگانی چون رابرت موگ (Robert Moog)، برت باکاراک (Burt Bacharach) و جان بری (John Barry) دهه شصت میلادی را پربارترین و شکوفاترین دهه قرن بیستم می‌دانند. دهه شصت دهه‌ای بود که علاوه بر معرفی هنرمندان بزرگی چون بیتلز (Beatles)، باب دیلن (Bob Dylan)، لد زپلین (Led Zeppeline)، اتیس ردینگ (Ottis Redding)، دورز (Doors) و کمپانی آهنگ‌سازی موتاون (Motown)، دهه‌ای پر از ساختارشکنی بود.

موسیقی سایکه دلیک (Psychedelic) و پروگرسیوراک (Progressive Rock) که اولی دست‌پخت گروه Cream و دومی دست‌پخت Beatles بود، هر دو سبک‌هایی بودند که ادامه آن‌ها در دهه هفتاد چهره موسیقی را دگرگون کردند. ضمن اینکه تحول موسیقی سول (Soul) و تلفیق المان‌های R&B و Doo-Wop تاثیر مستقیمی بر موسیقی پاپ دهه هفتاد گذاشت که جرقه تمام این تحولات در دهه شصت بر موسیقی اصابت کرد. همچنین دهه شصت هنرمندانی را به جهان معرفی کرد که در برابر بی‌عدالتی‌ها و حق‌کشی‌ها سکوت اختیار نمی‌کردند بلکه با صدای رسا به مخالفت با زورگویان آن‌ زمان، می‌پرداختند.

در آن زمان جیمی هندریکس (Jimi Hendrix) نابغه سیاهپوستی که روح تازه‌ای به گیتار الکتریکی داد، باب دیلن که به‌خاطر تلفیق موسیقی فولکلور با الکترونیک و اشعار ضد جنگ با گوجه‌فرنگی و تخم‌مرغ پذیرایی شد، جیم موریسون (Jim Morrisson) که به بهانه اعتیاد به مواد مخدر اما به‌دلیل مخالفت با سیاستمداران دوره مک کارتی (McCarty) از آمریکا اخراج شد، زبان مردمی بودند که جنگ و خونریزی نمی‌خواستند.

سیاستمداران آن زمان که این جوانان را خطرناک می‌دانستند، از طرق مختلف دست به کم کردن شر این موزیسین‌ها زدند. قتل‌هایی رخ داد و جلادان مک کارتی صحنه‌سازی‌هایی برای مرگ افرادی مثل جیمی هندریکس و جیم موریسون ترتیب دادند که ظاهر مرگ را مصرف بیش از حد مواد مخدر نشان می‌داد.

در تیتراژ پایانی کنسرت بزرگ ووداستاک (Woodstock) فهرست افرادی آمده که در اواخر دهه شصت و در طول دهه هفتاد به مرگ طبیعی یا غیرطبیعی از دنیا رفته‌اند. در میان نام این افراد، نام‌هایی چون جیمی هندریکس، جیم موریسون، جان لنون (John Lennon)، جنیس جاپلین (Janis Japlin) و جان بن‌هام (John Bonham) دیده می‌شود و آخرین عبارت تیتراژ پایانی، عبارت معروف “جرات داشته باشید” است که زیر نام باجراتان فقید دهه شصت و هفتاد آورده شده است.

برعکس دهه هفتاد و شصت که هنرمندان زیر پوتین نظامیان و کفش‌های براق سیاستمداران له شدند، در دهه هشتاد، نود و سال‌های اخیر، این سیاستمداران بودند که به انحای مختلف از طریق هنرمندان برای خود کسب محبوبیت، رای و آبرو می‌کردند.

همگی ما دوران انتخابات رونالد ریگان را با راهپیمایی و سخنرانی و دوستی با مایکل جکسون به‌خاطر می‌آوریم.

کمی بعدتر ال‌گور نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا با جان بن جوی (John Bon Jovi) طرح دوستی ریخت و جرج بوش هم که با حمایت بی‌سابقه خواننده پاپ بریتنی اسپیرز (Britney Spears) در انتخابات شرکت کرد و سناتور جان کری (John Kerry) هم که رفیق شفیق بروس اسپیرینگ تین شد تا در دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بوش را کنار بزند که نتوانست.

روزی را هم که بیل کلینتون رییس‌جمهور سابق آمریکا پس از افتضاح رابطه نامشروع با مونیکا برای کسب آبروی از دست رفته با آنتونی‌هاپکینزهنرپیشه معروف سینما در محافل عمومی حاضر می‌شد از یادنرفتنی است.

اگر قدرت موسیقی در دهه شصت به حدی بود که سیاستمداران آن زمان مجبور به خفه‌ کردن آن در نطفه می‌شدند و اگر دهه هشتاد و نود و اوایل هزاره دوم قدرت و وجهه هنرمندان دستاویزی برای استفاده ابزاری سیاستمداران بوده، امروز این موسیقی بی‌مایه و بی‌محتوای شهر فرنگ است که با توسل به سیاستمداران می‌خواهد زنده بماند.

هر کس که شعار “موسیقی راک مرده” را سر می‌دهد، بیاید و ضیافت ام‌تی‌وی (MTV) را به بهانه جشن اعطای جوایز ویدئوکلیپ ۲۰۰۶ (VMA) در شهر نیویورک، تماشا کند.

باب دیلن وقتی با خونسردی در جواب سؤال خبرنگاری که از وی در مورد نرم‌افزارهای اشتراک موسیقی (Share wares) می‌پرسد، می‌گوید: “نباید نگران بود که موسیقی، مجانی در اختیار مردم قرار گیرد چون این نوع موسیقی امروزی اصولا بی‌ارزش است”، باید عمق فاجعه را درک کرد.

پرویز سیار

پرویز سیار

دیدگاه ها ۹

بیشتر بحث شده است