گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

گزارش جلسه هشتم «کارگاه آشنایی با نقد موسیقی» (۸)

ارایه‌ی طرح‌واره‌ای برای تشریح احتمال تفاوت موقعیت نقد در موسیقی ایرانی که تا آنجا پیش می‌رود که صحبت از امکان تطابق اظهار نظر شفاهی یا موقعیت‌های مشابه با فضای موسیقی ایرانی به میان می‌آید. (۱۳۸۸)

توجه به مساله‌ی اعتبار و نفوذ؛ میزان اثرگذاری بر جریان موسیقی (۱۳۸۸)

برآوردن، دسته‌بندی و شرح چند گفتمان کلی نقد موسیقی (به مفهوم گسترده) در ایران و ارایه‌ی فشرده‌ای از ضوابط و معیارهای هر یک. (۱۳۸۸)

سیدعلیرضا میرعلینقی

«در شرایط کنونی جامعه موسیقی ایران اساسا طرح و پرداختن به مقوله‌ی نقد موسیقی اشتباه است چرا که هنوز بسترهای شکل‌گیری نقد در جامعه موسیقی کشورمان به وجود نیامده است.» (۱۳۸۷)

محدودیت تمرکز نقد بر چهره‌های (به حق یا ناحق) شاخص شده (۱۳۹۱)

استقلال و عدم دنباله‌روی نقدگر (۱۳۹۱)

همان‌طور که از این چند نمونه‌ی فشرده می‌توان فهمید، گذشته از مسایل اخلاقیِ نقد (به‌ویژه در سخن میرعلینقی) همگی سه نکته‌ی مشترک را ایراد نقد می‌دانند:

۱- ابهام در معیارهای ارزیابی

۲- ناخودآگاهی در به‌کارگیری معیارهایی که معلوم‌اند

۳- مساله‌ی بومی شدن نقد

افزون بر این نوشتارها و نام‌های شناخته شده، در سال‌های اخیر بسیاری از نوشته‌ها نیز روی اینترنت ظاهر شده که به ارایه‌ی راهکار و هنجار برای نقد می‌پردازند. نمونه‌هایی از این نوشته‌ها که در یک کاوش اولیه به دست آمده است نشان می‌دهد که اغلب اینها در اثر واکنش هیجانی (به نقد یا نقدهایی که احتمالاً خوانده‌اند) نوشته شده و هر چند به کلی خالی از حقیقت نیستند، اما چندان عمق و کیفیت ندارند که آنها
را تاثیرگذار یا قابل اعتنا سازد. این خیل مقاله‌های تجویزی اینترنتی که هنگامه‌ی یک جستجوی عمومی شده برای نقد را به نمایش می‌گذارند، با عناوینی مانند: «نقد موسیقی خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟»، «آسیب‌شناسی نقد موسیقی» یا مانند آن قابل دسترسی هستند.

در این سال‌ها کسانی هم بوده‌اند که چشم‌اندازهایی برای نقد آینده مشخص کرده و به نقدگران پیشنهاد داده‌اند به آنها بپردازند. این بخش به‌ویژه از آن جهت از بخش قبلی جداست که علاوه بر پیشنهاد اصلاح در روش نقد،
موضوع خاصی را نیز ارایه می‌دهد. از میان این نوع نوشتارها مقاله‌ی «موضوعات نقد و پژوهش در موسیقی ایران» که سیاهه‌ای بلند بالا از موضوعاتی است که به نظر «محسن حجاریان» در موسیقی ایرانی باید هدف نقد یا پژوهش قرار گیرند، قابل اعتناست؛ به‌ویژه که در سال‌های پس از نوشته شدن این مقاله (البته نه لزوماً تحت تاثیر آن)، برخی از موضوعاتی که او به آنها اشاره کرده، مورد بررسی نقدگران قرار گرفته است. دو نوشته‌ی منتشر شده در بخش «اولویت‌های نقد موسیقی در ایران»ِ ویژه‌نامه‌ی نقد موسیقی فصلنامه‌ی ماهور (شماره ۳۴) تالیف «هومان اسعدی» (با تاکید بر چالش انجماد ردیف و پیشنهاد پرسش از آن) و «ساسان فاطمی» نیز از این دست هستند.

گذشته از این پیشنهادها، مدرس گفت که من خودم هم پیشنهادهایی برای چشم‌انداز آینده دارم که در اینجا ارایه می‌کنم؛ یکی از مهم‌ترین نکاتی که می‌تواند کیفیت بخشی از نقد ما را تغییر بدهد «رسوخ مطالعات موسیقی‌شناسی و نظریه‌ی موسیقی» است به این معنا که نقدگران از اینها برای بارور کردن نقدشان بهره بگیرند.

در این هنگام سعید یعقوبیان خواستار توضیح بیشتر شد و پرسید رسوخ موسیقی‌شناسی در نقد چه معنایی دارد؟ مدرس شرح داد که یعنی نقدگران از نتایج پژوهش‌های موسیقی‌شناسان باخبر باشند و در صورت امکان از آن استفاده کنند. برای مثال وقتی شما دارید درباره‌ی بازآرایی واحدهای درون دستگاه (گوشه‌ها، تکه‌ها و…) در یک اثر صوتی فرضی نقد می‌نویسید، آگاهی از نظریه‌ی «چند مُدی» هومان اسعدی می‌تواند تعیین کننده باشد اگر چه در نهایت منتقد به هر دلیل به نتیجه برسد که با آن موافق نیست و از آن بهره نگیرد.

پایین بودن کیفیت برخی از نقدهایی که می‌خوانیم در حقیقت به همین موضوع بازمی‌گردد. منتقدی که هنوز برای شرح یک نواخته‌ یا ساخته‌ی فرضی دستگاهی دوره‌ی قاجار با تلاش فراوان، مفهوم «گام» را به کار می‌گیرد و تلاشش به جایی نمی‌رسد، آشنایی‌اش با همین مطالعات بسیار کم است.

آروین صداقت کیش

آروین صداقت کیش

متولد ۱۳۵۳ تهران
منتقد و محقق موسیقی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است