مدتی است که از اجرای کنسرت “به زمین و آفتاب” ساخته دکتر سعید شریفیان و همینطور انتشار این اثر می گذرد. شنونده آشنا با موسیقی با مرور آثار این آهنگساز به خوبی درمی یابد که او هرگز در یک جا نمانده است و با استفاده از مد گردی های مختلف در دستگاه های موسیقی ایرانی و نیز استفاده از تکنیک های روز موسیقی دنیا، فضای موسیقی گذشتگان را با دانش خود درنوردیده و با شکستن قواعد پذیرفته شده، چه در موسیقی کلاسیک غربی و چه در موسیقی دستگاهی ایران، علاوه بر تاکید این نکته که «ذات هنر عدم سکون و حرکت به سوی کشف ناشناخته هاست»، با رویکردی مدرن آثاری بسیار منحصر بفرد را بوجود آورده است و این به معنای رسیدن به سطحی عالی در توانایی هنری است.
شریفیان هنرمندی است که علاوه بر خلق زیبایی بی مانند، مخاطب خود را نیز به همراه می کشد و قدرت حرکت بیشتر و کشف و درک زیبایی های بیشتر را به او می بخشد.
مسئله جالب توجه دیگری که برای اندیشیدن درباره” به زمین و آفتاب” وجود دارد، این است که اثر در قالب موسیقی مجلسی نوشته شده است و با نظر به اینکه این نوع موسیقی (که دست بر قضا از توجه چندانی بین هنرمندان ایرانی برخوردار نیست) در مقایسه با موسیقی ارکسترال و کرال، توانایی بسیار زیادی در درک صوت و شناساندن آن به مخاطب را می طلبد.
در موسیقی کلاسیک، آنجا که پای تسلط و دانش در میان باشد همیشه می توان انتظار بهترین و بالاترین سطح را داشت.
اتفاق قابل توجه دیگر در کنسرت” به زمین و آفتاب”، اجرای آن با کیفیت بسیار بالا توسط نوازندگان جوان بود، هرچند این آثار قابلیت این را دارند که در سطح بسیار برجسته تری و با نوازندگان بغایت ممتاز دنیا نیز اجرا شوند.
نکته قابل توجه در تکنیک آهنگسازی این اثر، استفاده آهنگساز از عناصری به ظاهر بی ارتباط با هم نهفته است که با مهارت در کنار هم استفاده شده اند و توانسته اند با هماهنگی در کنار هم ساختار جدیدی را بوجود بیاورند.
هنر آهنگساز نیز در استفاده از همین عناصر نا مرتبط است. او توانسته با وجود تنالیته آزاد، کروماتیزم و دیاتونیزم آزاد، موسیقی حرفه ای و بسیار زیبایی را بیافریند که فضاهای موسیقی ایرانی نیز از آن به گوش می رسد.
شاید بررسی بیشتر این موسیقی فاخر که به حق نمونه ای کم نظیر در موسیقی ایرانی است، چندان خالی از لطف نباشد:
قطعه فانتزی برای پیانو
ویژگی های مهم این قطعه: تنالیته آزاد، وسعت دینامیک، کروماتیزم و وسعت نوانس زیاد است. اهمیت این قطعه از آنجاست که در بین آثار آهنگسازان ایرانی وجود آهنگسازی که قطعه پیانیستیک بنویسد چندان به چشم نمی خورد. نوشتن قطعه پیانیستیک آن هم توسط آهنگسازی که ساز تخصصی اش فلوت بوده، قابل توجه است. شناخت کامل آهنگساز از دانش ارکستراسیون و ساز شناسی (در اینجا بطور خاص پیانو) باعث خلق اثری بسیار پیانیستیک شده که با بیرون کشیدن خلاقانه ظرفیت ساز و تولید سونوریته های متفاوت می تواند حتی تجسمی از یک ارکستر باشد. در این قطعه بطور مشخصی از تمی استفاده شده که یادآور فضاهای همایون و چهارگاه است. این تم در کل قطعه که به مدت ۱۰ دقیقه است چندین و چند بار با فضای جدید شنیده می شود. این قطعه با تمام عناصر موجود اثری مدرن است که بطور مشخص حس و فضای ایرانی دارد.
۱ نظر