علی اسدی:
درود بر دو دوست عزیزم ؛ بابک جان و سجاد جان
سپاس از حضور و نظرات مفید که لازمه ی پیشرفت هنر است. به گمانم از منظر دگری هم می توان به نو آوری در حوزه ی هنر و ابزار خلق هنر پرداخت. نظر عمومی ام را اول بازگو میکنم و آن این است که هنر پروری در یک فرهنگ در هر سطح پسندیده و مبارک است.
نو آوری در ذات آفرینش هنری نهادینه است.
این نو آوری در موسیقی در حوزه های مختلف ظهور میکند.
ایجاد ابزار نو برای تولید اصوات نو همیشه در فرهنگ های بشری در طول تاریخ یکی از این حوزه هاست.
«دل و دل» شجریان، «شورانگیز» قنبری – تجویدی، «شاه کمان» کلهر – پیتر بیفن و «سلانه» حسین علیزاده – سیامک افشاری نمونه هایی از این ابداعات هستند.
ساز ها هم همانطور که ارگانیزم ها در بیولوژی سیر فرگشت را طی میکنند، طی زمان با محک نقد، تجربه، محاسبات علم فیزیک – آکوستیک، دانش تجربی سازندگان و استقبال شنونده متحول می شوند.
نو آوری در ذات بشر است، در خدمت تعالی هنر است پس باید از آن استقبال کرد.
ساز «دل و دل» سازی نوپاست، به یقین با آن شاخص ها که ذکر کردم متحول خواهد شد، طرحی نوست
باید نواخته شود توسط “نوازندگان توانمند و باید نقد شود توسط منتقدان زیرک” و باید شنیده شود توسط هنردوست و هنرمند.
این میان نیرویی نو در حوزه علم جایی در زمانی پیدا خواهد شد و روی فیزیک – آکوستیک جعبه رزونانسی ساز کار خواهد کرد.
دانش تجربی و علم نظری همیشه دو بال تعالی هنر اند.
از دید یک متفکر که فلسفه هنر برایم عزیز است، نظرم را عمومی بیان کردم.
به شخصه «شاه کمان» و «شور انگیز» را بسیار موفق میدانم و «دل و دل» را هر چند در مقایسه با این دو جوانتر می شناسم اما صدایش دوست دارم و خوش آینده می شناسم این طرح و حرکت را و از آن حمایت میکنم.
شجریان سنتور ساز توانایی است، تجربه ی طولانی دارد در ساز سازی، هوش موسیقیایی او بر کسی پوشیده نیست، شاید فیزیک آکوستیک نداند (ادعایی هم ندارد که این طرح بی نقص و کامل است و آگاه به علم نظری آن است) اما خوش فکر است، خوش سلیقه است و همیشه خلاق در موسیقی ایران و البته قابل نقد.
نقد چه له چه علیه در خدمت رونق نو آوری و فکر نو است.
باید با همفکری چه مخالف چه موافق، رویکردی همدلانه داشته باشیم به کلیت حرکت که صواب است و ثواب دارد چون در هر صورت سازنده است.
شاهین مهاجری:
– از نظر من ساز جدید، رنگ و ساخت هارمونیک جدید خودش را هم همراه دارد، فقط باید شنید و کارکرد و بهبود داد مثلا در مورد هارمونی ایرانی، خیلی ها مخالف هستند ولی {این هارمونی نیز} خوش صداست چون با منطق موسیقی میکروتونال ایرانی سازگار است، پس چرا با تحقیقات مفصل هم سازهای قدیمی و هم سازهای جدید، طوری طراحی نشوند که در ساختار صدا، هارمونیک های مرتبط با فواصل ایرانی را تقویت کنند؟
۱ نظر