در سال ۵۹، وقتی به عیادتش در بیمارستان ایرانشهر رفتم، گفت که مرا بی سر و صدا دفن کنید و من به استاد گفتم که نگران چه چیزی هستید زیرا تاریخ قضاوت می کند که چه کسی به این کشور خدمت کرده است و چه کسی خیانت کرده است. در هنگام دفن ایشان ما ۵ نفر بودیم که زیر جنازه را گرفتیم. بعد از ۲۰ سال، آقای نصیری فرد کتاب زندگی نامه او را منتشر کرد و عکس استاد با ساز روی جلد آن بود. این نشان میدهد که تاریخ قضاوت خود را انجام داد و کشور خدمتگزاران خود را فراموش نمی کند.
من ۴ استاد نورعلی برومند، کلنل علینقی وزیری، ابوالحسن صبا و مهرتاش را جزء ارکان موسیقی ایران می دانم یعنی بدون آنها ما چیزی به نام موسیقی ایرانی نداریم. استاد صبا جایگاه و احترام مخصوص به خود را دارد. کلنل علینقی وزیری همین جایگاه را با تاثیرات مخصوص خودش هنوز دارد. نورعلی برومند با شاگردانی نظیر طلایی و مرحوم مشکاتیان و لطفی هنوز در یادها زنده است اما استاد مهرتاش علیرغم بیشترین خدمات نسبت به ۳ استاد دیگر، هنوز بین موسیقیدان ها، مردم و مدیران فرهنگی جایگاه شایسته خود را ندارد.
هر استادی از طریق شاگردانش مشهور می گردد. متاسفانه پس از انقلاب، شاگردان ایشان مثل شجریان، جمال وفایی، عبدالوهاب… در خارج از کشور فعالیت می کنند و تنها کسی که در ایران ماند، بنده هستم.
چرا این ۳ نفر، همیشه خودشان را وابسته به نورعلی برومند می دانند و اسمی از استاد مهرتاش نمی آورند و همکلاسی با جمال وفایی را عار می دانند؟
جمال وفایی یکی از بهترین آواز خوان های کشور بوده است. هم از من و هم از شجریان –که خودش اعتراف دارد- بهتر می خواند. من در مورد این قضیه به آقای وفایی اعتراض کردم، به من چیزی گفت که برای آن جوابی نداشتم. یک عکس روی دیوار بود که او گفت که این عکس عقدکنان من است و این خانم من است و هم بالای سرش هستم. من برای عقدکنان خودم ۱۰ تومان نداشتم که گل و شیرینی بخرم. آن موقع خواننده برنامه “گلها” بود و آوازهای زیادی مثل کار مهدی خالدی و کسانی دیگر در این برنامه خوانده بود.
همان زمان که می خواستم ۲۰ تومان برای دسته گل بدهم، پدرش -پدرآقای وفایی که آقای آقانجفی نام داشت که مداح و قاری قرآن در مسجد مجد نزدیک میدان حسن آباد که در آن موقع نزدیک سینما زهره بود و قرآن را به لحن فارسی می خواند- خود استاد مهرتاش گفت که مجلس ختم یکی از دوستان بود.
دیدم آقای آقایی –پدر آقای وفایی- در حال قرآن خواندن با لحن فارسی است و خوش صدا هم است. بعد از برنامه او را صدا کردم و او را به جامعه باربد آوردم که چند سال با ما به عنوان خوانده تئاتر کار کرد. آقای وفایی گفت من به پدرم در مورد خرید گفتم و او مرا به یک مجلس ختم معرفی کرد و گفت که در آن بخوان که ۴۰ تومان به تو می دهند، ۵ تومان به کسی که کار را برای تو درست کرده است بده و ۳۵ تومان را هم می توانی هر چه قدر گل و شیرینی بخواهی بخری که این ها در تاریخ وجود دارد.
جمال وفایی آواز عالی داشت ، پس آن زمان هم هنرمندانی که در گلها بودند باید شغل دوم نیز داشتند که نمونه آن زیاد است که در دارایی ، شهرداری ، بانک و … کار میکردند کلا کسی که در ایران وارد موسیقی میشه باید فکر کار پنجم ششم هم باشه….