چندیست که خبر اجرای کنسرت موسیقی ایرانی توسط محمدرضا لطفی و محمد قوی حلم به خبر اول محافل هنری تبدیل شده است. مسلما چنین اجرایی آن هم پس از ۳۰ سال فاصله از جذابیت های خاص خود برخوردار خواهد بود. خصوصا شاید این تاخیر ۳۰ ساله باعث زنده شدن بسیاری از خاطرات علاقمندان و شنوندگان اینگونه برنامه ها باشد. به همین دلیل چنین اجراهایی آن هم پس از سه دهه با استقبال مردم مواجه می شود. اما اولین نکته ای در محاورات و صحبت های مردم و مخاطبان به نظر می آید، قیمت بسیار بالای بلیط این برنامه آن هم قیمتی بین ۲۰۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ تومان می باشد.
هرچند هنر و هنرمند قیمت ندارد و نمی توان آن را با معیار های مالی سنجید ولی آیا انتخاب این قیمت و بهای بلیط برای کنسرت محمدرضا لطفی کاریست منطقی؟
آیا با این بهای بلیط شان و وجهۀ هنری محمدرضا لطفی افزایش خواهد یافت؟ وآیا بالا بردن قیمت بلیط دلیلی بر ارزش هنری و اجرایی موسیقی مورد نظر است؟ و بسیاری سوالات مشابه دیگر…
این چه رسمیست که هنرمندان طراز اول ما تا به شهرت می رسند رویه ای دیگر را انتخاب می کنند و هر جا کم می آورند دم از مردم و مردمی بودن می زنند و هنر خود را از آن مردم می دانند ولی در خلوت و درون، مردم را به هیچ انگاشته و فقط به آنها به عنوان وسیله ای برای شهرت طلبی نگاه می کنند.
و اینها چگونه هنرمندانی مردمی هستند که از ایران به یک شهر و ۱-۲ سالن مانند کاخ نیاوران و سعدآباد و تالار وزارت کشوربسنده کرده اند. آیا سایر شهر ها جزء این آب و خاک محسوب نمی شوند.
آیا این حضرات والاقدر روزی به ذهنشان خطور خواهد کرد که مثلا در شهر هایی مانند اهواز، ایلام، کرمانشاه، سنندج، ارومیه، اردبیل، زابل، زاهدان، بندر عباس و…به اجرای برنامه بپردازند یا این شهر ها و مردمان خونگرم آنها را در شان هنر والای خود نمی دانند؟
آقای لطفی پس از حدود ۳۰ سال با قصدی کاملا شخصی به ایران بازگشتند و حتما می دانند که دوران طلایی تبلور موسیقی هنری ایران را از دست دادند و پس از سالها دوری در پی یافتن راه حلی برای پر کردن شکاف هنری و اتصالی برای این حلقۀ گمشدۀ هنری هستند. شکافی که در ادعا های مطبوعات پسند تحت عنوان ( آشتی جوانان با موسیقی سنتی و ملی ) مطرح می شود.
آیا قرار است طبق ادعا های مطرح شده در جلسات مطبوعاتی با اینگونه اجرا ها جوانان مملکت ما با موسیقی ملی آشتی کنند و مثلا به آن علاقمند شوند؟
احتمالا آقای لطفی یادشان رفته که روزگاری تفکرات سوسیالیستی داشتند و خود را در این زمینه فعال سیاسی و اجتماعی می دانستند، حال چگونه لطفی سوسیالیست سالهای نه چندان دور به ناگهان در غرب به وصال حق می شتابد و پس از طی گذرای این دورۀ کوتاه به تفکری کاملا متفاوت میرسد؟
به نظر معیار اخیر آقای لطفی برای گزینش مخاطبان صرفا نگاهی مالی و اقتصادی است و مخاطبین کم بضاعت لیاقت استفاده از اینگونه برنامه ها را ندارند. سوال دیگراینکه اینگونه مخاطبان مورد نظر، چه درصدی از جامعۀ امروز ما را تشکیل می دهند؟ جامعه ای که اکثریت آن درگیر مسائل اولیۀ زندگی و نان شب هستند.
هوشنگ ابتهاج
البته اینگونه برخورد و نگاه به مخاطب تنها به تفکرات محمدرضا لطفی بر نمی گردد، بلکه بسیاری از همنسلان و همقطاران وی نیز همین رویه را پیشه کرده اند. خوشبختانه هنوز آقای لطفی مانند بعضی از همدوره ها با عناوینی همچون خاکپا و تاج سرخود را به عضوی از اعضای مردم بند نکرده اند.
شاید آغاز این حرکت تجاری – اقتصادی را بتوان از کنسرت حسین علیزاده و ژیوان گاسپاریان با همکاری شرکت فراورده های لبنی کاله و تبلیغات آنچنانیش در نظر گرفت. برنامه ای که باعث شد قیمت بلیط کنسرت های موسیقی به ناگهان افزایش یابد. در زمان برگزاری این کنسرت قیمت واقعی و معقول اجراهای موسیقی برای برنامه های معمولی ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ تومان بود و برای برنامه های پر هزینه تر مانند ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی و… ۵۰۰۰ تومان.
این ابتکار فکری – فرهنگی – اقتصادی – تجاری حسین علیزاده و شرکت کاله باعث ادامه این روند از سوی سایر خلاقان همدوره نیز شد، همانهایی که خود را خاک پای ملت ایران می دانستند و جز به رضای آنها نمی خواندند و نمی نواختند.
کم کم قیمت بلیط ها از ۹۰۰۰ تومان کنسرت کالۀ حسین علیزاده به ۱۲۰۰۰ تومان، ۱۵۰۰۰تومان و ۲۰۰۰۰ تومان رسید واین پدیدۀ ضد مردمی و متمول پسند به تدریج گروههایی از جمله عارف را نیز آلودۀ خود ساخت که این مساله موجبات اعتراض بسیاری از اعضای گروه از جمله شهرام ناظری را فراهم کرده بود.
ولی این کنسرت هم با بلیط عجیب ۲۰۰۰۰ تومان برگزار شد و مخاطبان و علاقمندان تشنه به هر نحو ممکن برای دیدن برنامه به هر راهی متوسل شدند.
ظاهرا آقای لطفی هم برای عقب نماندن از قافله همین رویه را پیش گرفتند و برای این برنامۀ دو نفره بلیط ۳۰۰۰۰ تومانی را در نظر گرفتند. معلوم نیست در آیندۀ دور یا نزدیک، اجرای گروه جوان شدۀ (!) شیدا با چه قیمتی در انتظار مخاطبان است!؟
متاسفانه این ماجرا در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ ناباب و نا معقول اجتماعی – فرهنگی است، فرهنگی که در آن طبقۀ متوسط و کم درآمد به عنوان مخاطب جایی ندارند.
امید است این سرنوشت مبهم و تلخ (دوری از مردم و اجتماع) گریبان سایر هنرمندان معاصر را نگیرد و موسیقی به عنوان یک هنر مردمی در اختیار همگان باشد و مخاطبان با هر گونه وسع مالی بتوانند از آن بهره ببرند. البته در روزگار معاصر به طرق مختلف به مردم و جامعۀ ما توهین شده است امیدواریم در وادی هنر به مردم و مخاطبین هنرو درک و شعور آنها بیش از این توهین نشود.
آقای جواهری بسیار بسیار بسیار از نوشته ی شما متشکرم.خیلی عالی به جا محکم و صادق نوشتید.
ای کاش بجای خیل بیشمار متظاهر و زاهد ریایی موسیقی امروز ما دو نفر مثل شما داشت.البته در موسیقی منظورم صحنه ی موسیقی است. من امیدوارم خدا سایه ی پر عزت مردان شرافتنمندی چون استاد پایور استاد دهلوی استاد شهناز استاد ظریف را از سر ما و موسیقی ما کم نکند.
اما جوانان همسن من و راه دور نروم خود بیچاره ام تا مدتی پیش به شرف این آقایان خاک پا ( شاید خاک سر (!) ) قسم می خوردیم!
از شما متشکرم و امیدوارم این مقالات خواب گران این افراد را از سرشان ببرد…
http://bahramshakerin.blogfa.com/post-91.aspx
salam duste aziz vaghean bayad yek nafar in moshkelaate bege chon hamintori ru hamin reval pish
bere on vaght faghat mokhatabane ostadan haji bazarihaa ya onai ke tavanai mali balaai darand khahand bud pas nokaati ke shoma eshare kardid omidvaram goshe shenava barash peyda she ba arezuye movaffaghiyat rasooli
” خود شیفتگی ” هذیانی ست که ذره ذره وجود هنرمندان ما را میجود. چرا ؟ چون انگشت شمارند. چون درها بسته است. چون ملقب به القاب چاکرانه اند . چون زمین گیر میشوند و چشمه خلاقیت شان میخشکد. چون ترس از فراموش شدن آزارشان میدهد . چون دوست دارند در گذشته خود زندگی کنند.
گوگوش میخواند . شجریان میخواند . لطفی میخواند ….و دیر یا زود تب فروکش میکند و جو آرام میگیرد و احساسات جای خود را به عقل و منطق میدهد و هنر دوستان نمره های واقعی خود را به مجریان میدهند .
خداوند جان عزیز تمام هنرمندان ما را از بلای “خود شیفتگی ” مصون بدارد که بغایت آنها را تحقیر شده و خفیف مینمایاند.
be nazare man kheili ehsasati shodid va manteghi naneveshtid
am yekchizi yadetan bashad
eshtebahe ma in hast ke az hame entezar dari ke dar eine nokhbe boodan dar karash fazilathaye akhlaghie binazir ham dashte bashand
na agha jan lotfi yek tar nazav barjaste ast va shoma nabayd entezar dashte bashi ishan tafakorate sosialistie si sale pish ra dasht bashad
dar sani motmaen bash age khodet jaye lotfi boodi badtar mikardi
chera ke agar shajarian va lotfi moshkele akhlaghioe kheili ziadi dashtand be inja nemiresidand
ama bala in irade mamlekate mast va shayad ham kole donia
residan be oj ghafelat mikonad baraye hamin ast ke digar eshgh danad va astane janan tekrar enmishavd
آقای جواهری عزیز.
شما چند صد هزارم درصد خدمتی که لطفی به موسیقی کرده است شما کرده اید، که این چنین ناجوانمردانه به این پیر می تازید؟
جناب جواهری شما سازتان را بزنید و کنسرتتان را بدهید و آهنگتان !!! را بسازید ولی مانند لطفی و علیزاده و مشکاتیان و شجریان نباشید. اصلا کنسرت مجانی بدهید.
همان کاری که اگر بهمن رجبی هم کرده بود از این حرفهای صد من یک غاز موثرتر بود.می دانی مردم ما چه
می خواهند؟ مردم ما موسیقی می خواهند نه حرف و مقاله و…
ای مدعیان شرافت و سلامت لطفا شما هم دکان خود را ببندید و اگر چیزی در چنته دارید در وادی اجرا و عمل بکار برید که خارج از گود نشستن و مقاله نوشتن مالیاتی ندارد.
از این گذشته در ارائه ی کنسرت و اجرای موسیقی، قبل از شرافت و سلامت و نزاکت و بچه ی خوبی بودن، باید خواننده یا آهنگساز یا نوازنده باشی یعنی چیزکی بدانی مثلا خواننده ای که در تمام کنسرتها اعلام می کند
که سرما خورده است !!! و یا نوازنده ای که بزرگترین افتخارش گرفتن عکس یادگاری و خوردن یک فنجان چای با مشکاتیان است بابت کنسرت پول که نمی گیرند هیچ، باید پول هم به خلق الله بدهند که این صدا و ساز را تحمل می فرمایند.هر چند که بعضا هم دسای در گرفتن دلار و ریالهای آنچنانی داشته باشند.
آقای علیرضا جواهری
ظاهرا شما در ایران هستید- نگاه میکنید-ولی نمیبینید!
جهت اطلاع شما: تصمیم برای قیمت بلیط با نوازنده نبوده-نیست-نخواهد بود.
در ثانی: “دوران طلایی تبلور موسیقی هنری ایران” دیگر چه حکایتی است؟!؟!؟؟!؟!!؟!
شاید فکر میکنید موسیقی هنری ایران با نت نویسی های مملو از غلط شما “تبلور ” داشته است؟ شما که خود را درون دایره “وادی هنر ” می انگارید نگاهی به آثار جشن هنر های شیراز بیاندازید. فقط راستپنجگاه و نوا از آثار محمدرضا لطفی کافیست تا کودکان “وادی هنر” به جاودانگی ایشان ایمان بیاورند. دیگر زحمات ایشان در انجمن چاوش و دیگر آثار بماند برای بزرگان “وادی هنر”.
….”هنرمندان طراز اول ما تا به شهرت می رسند ” این دیگر جوک است !!! محمدرضا لطفی در سال ۱۳۸۶ به شهرت رسید؟ لابد وقتی هم که حضرت محمد به رسالت رسید شما متوجه نشدید چون سید خندان پیاده شده بودید نه؟! 🙂
کنسرت های اینچنینی مستلزم پرداخت مبالغ قابل توجهی به :اداره اماکن-ارشاد-سالن-نیروی انتظامی و … هستند که قیمت های اینچنینی هنوز هم جوابگو نخواهند بود.
موفق باشید.
از ماست که بر ماست
در جامعه ما نوستالژی غالبا جای منطق را تنگ می کند.
این درست است که هنرمندان پیشروان جامعه اند، لیکن مردم مخاطب هنر نیز با ارج گذاری بر هنر خوب و حرکت درست هنری مشوق هنرمنداند.
و عدم حمایت از هر کج روی می تواند هنرمند متعهد را در یافتن راه خویش یاری دهد.
دوست عزیز، با وجود این آشفته بازار عرضه و فروش آلبومهای موسیقی (که همه خوب به عمق فجایع و قضایایش آگاهند) و اوضاع نابسامانتر آموزش موسیقی و حمایتهای دولتی (حمایت؟) شاید بهترین راه کسب درآمد برای هنرمند همین اجراهای صحنهای باشد، شما هم شک نکنید که اکثریت کسانی که از دیدار کنسرت لطفی باز ماندند مشکلشان نبود بلیط بود، نه گرانی بلیط… مشکل را باید در فقدان محل اجرا دنبال کنید، والا اگر یک سالن مجهز با ظرفیت پذیرش کافی داشتیم همین هنرمند با قیمت سرانه خیلی کمتری میتوانست اجرا کند….
با سلام
با توجه به اینکه در مدت کار با گروه پارسیان از نزدیک با مسایل اجرای کنسرت درگیر بوده ام
– روند افزایش قیمت بلیط کنسرتها از کنسرتهای پاپ شروع شد که به علت درآمد بالا باعث بالا رفتن انتظار کلیه عوامل جانبی کنسرت (صدا سالن نور تصویر سن گرافیک و خلاصه هر چه غیر از موزیسین) شد.
– اصولا برای موسیقی خاص دولت باید سوبسید اختصاص بدهد. البته این مساله با بنزین فرق دارد! بهتر بود انجمن موسیقی که ما بالاخره نفهمیدیم افراد مسوولش که بودجه از ارشاد میگیرند و در عین حال ماهیت خصوصی دارد و هیچ موزیسینی هم در انتخاب هیات مدیره و مسوولان آن دخالت ندارد ولی وظیفه راهبری موزیسینهای صغیر مملکت را به شدت احساس میکند به جای تنها قرار دادن لوگو کمی از بودجه اش را به سوبسید اختصاص دهد.
– همه در این اوضاع آشفته فرهنگی از موسیقی جدی انتظار درامدزایی دارند. تازه کلی منت هم بر سر موزیسین هست که اصولا همین که مجوز داری و اجرا میکنی کلاهت را بالا بیانداز. کمک یعنی انتظار درآمد.
– به نظر من قیمت بلیط کنسرت هنر بداهه نوازی کمی بالا بود ولی کلا بالا رفتن قیمت کنسرتها با توجه به افزایش قیمت در همه چیز هیچ تاثیری در درآمد موزیسین از سه چهار سال پیش تا کنون نداشته است و حتی در مواردی کمتر شده.
– البته این شامل نورچشمی های ارشاد و مسوولان نمیشود. کسانی که بطور دائمی از حمایت صدا و سیما و ارشاد برخوردارند و به زور دگنک باید قبول کنیم که انسانهای با استعداد و فرهنگی هستند.
با تشکر
درود بر شما.
مطلب خوب و پوپولیزمی بود!اینکه هیچ چیز ما جای خود نیست مشکل ماست.من با این ارقام موافق نیستم و به همین خاطر نرفتم . اما اگر قرار بود ملت غیور با ۲هزار تومان وارد کنسرت شوند عده زیادی با زیرانداز و گاز پیکنیکی می امدند.و در کنار کنسرت آقای لطفی خصوصا کمانچه و دف! از فضای مشجر و سرسبز کاخ به نحو احسنت استفاده میکردند . یا از این گذشته مردم ما(نه همه)فرهنگ اینجور اماکن رو ندارن!این اختلاف فرهنگی و اقتصادی روز به روز رو به گسترش و هیچ یک از مردم دنبال ارتقای فرهنگ خود نیست.فراموش نکنید ایران کشوری شده که اخراجی ها پر مخاطب ترین اثر هنریشه!حالا موسیقی و تاتر که وا مصیبتا!
گاهی کاناله mezzo رو باید نگاه کرد و فهمید که چرامثلا در پاریس روزی ۲۵۰۰ تاتر و کنسرت و فعالیتهای دیگر هنری برگزار میشه.هرچی نگاه کنید نمیبینید کسی بلندشه و فریاد بکشه استاد دوست داریمو و سوت بلبلی بزنه!
یک نکته رو بگم که کنسرت ۳ شبه کاله علیزاده با قیمت ۹۰۰۰ تومان فقط نفری ۱۰میلیون دستمزد برای علیزاده و گاسپاریان و بقیه نوازندگان نفری زیره ۵ میلیون پول گرفتند.و بقیه سودها به کنسرت گذار برنامه شرکت هرمس رسید که حتی تماشاگران را مجبور به تست محصول فضایی کاله (دوغ با طعم آبلیمو که مزه کله پاچه میداد!)کرد.ما فکر میکردیم اسپانسر به نفع ماست ولی به نام ما و به کام دیگران بود!
به نظرم فرهنگ مردم بیشتر باید به چالش کشیده بشه.
سپاس
این مزخرفات را نگویید و ننویسید. واقعا خجالت دارد. دو موزیسینی که ذکرشان در مطلب بلا رفته نه قوم و خویش من هستند و نه من آن ها را به شخصه می شناسم. نویسنده مطلب اگرچه در مورد نرخ بالا اعتراض دارد که این نرخ بالا در مقایسه با دستمزد اکثر اقشار جامعه نرخ بالایی است و اعتراض به این نرخ صحیح است اما آن دو موزیسین را در بالابودن قیمت بلیت مقصر می داند. آقایانی هم که نظرشان را نوشته اند، چیزی جز بی اطلاعی خود را در معرض نمایش نگذاشته اند.
قیمت بلیت را موزیسین تعیین نمی کند. حسن جان!
در هیچ کجای دنیا هم موزیسین نرخ نتعیین نمی کند. گروه Pearl Jam درست برای مبارزه با قیمت بالای کنسرت هایش از برگزار کننده کنسرت شکایت کرد، آن ها خودشان (موزیسین ها) هم راضی نیستند قیمت ها بلا باشد.
به جای این مزخرفات کار خودتان را اصلاح کنید. ۲۹ سال است مطبوعات موسیقی از همین جا ضربه خورده که یک مشت آدم بی سواد مطلب می نویسند و ادعایشان هم تا آسمان می رود. موسیقی اینقدر که از جهل مرکب بی سوادان مطبوعاتی خورده از هیچ جا صدمه ندیده.
کمی مطالعه کنید و هر چه به ذهنتان می آید را ننویسد.
بقیه آقایان هم که این سایت را با وبلاگ های خاله بازی اشتباه گرفته اند لطف کنند و برای هر چرندی، به به و چه چه نکنند.
معترض جان
شما اول قرصهای اعصابتان را که فراموش کردید بخورید بعد صحبت کنید.
شمایید که خودتان را آنقدر حقیر و کوچک می دانید که فکر می کنید این موزیسینها خدا هستند و نباید به حیطه ی ایشان نه وارد شد و نه نقدی بر عملکرد ایشان داشت.اگر خود را چنین بی مایه و حقیر می پندارید بحثی نیست.شما مختارید هرگونه می خواهید درباره ی خود فکر کنید.
نه خیر آقا موسیقی ما از تعصب و بی سوادی و کوته نظری امثال شما ضربه می خورد.
و اما این سایت و مخاطبانش …
اینجا از قیل و قال به قول شما بی سوادان مطبوعاتی خبری نیست.این صحبت خود را بروید جای دیگری بنویسید هر کس دو مقاله از این سایت خوانده باشد و کمی سواد موسیقی داشته باشد می فهمد که اینجا با چه کسانی طرف است و سطح دانش آنها تا کجاست.مگر اینکه از سر نادانی و جهل مرکب (!) همچنین حرفی بزند.یا اینکه در بهترین حالت قرصهای اعصابش را فراموش کرده باشد.
جناب آشنای نا آشنا
من معمولا سعی می کنم پاسخ کسانی را بدهم که آنقدر جرات و توان داشته باشند تا خود را به درستی معرفی کنند که شما و دوستان همقطار مشابه ندارید، ولی شما که خود را آگاه می دانید و حتما از همه جا سرتان می شود بهتر است مطالب زیر را بدانید.
اولا اینجانب بیشترین ارادت را به هنرمندان بزرگ و واقعی ایران زمین داشته و دارم و به همین خاطر تلاشم بر این است که حقایق را آنطور که هست انعکاس دهم مطمئنا همیشه حقایق به مذاق همگان خوش نخواهد آمد
ولی این را بدانید من حقیقت را فدای روابط نمی کنم و مطمئن باشید با این نقد ذره ای از ارادت من به هنر محمد رضا لطفی کم نخواهد شد و مطمئنم ایشان هم اینچنین هستند.
در ثانی شما و بسیاری از دوستان غیر رسمی و بی نام که درکامنت های مشابه و تکراری در مورد نت نویسی ها اظهار نظر می فرمایید این را بدانید من که وقتی خود نقد دیگران را می کنم بنا بر این انتظار نقد خود را نیز دارم منتها به شرطی که نقد باشد نه هر حرف روی هوایی که هر از دوستان مشابه شما از روی بخار معده می زنند. به جای حرف زدن بروید عمل کنید و دو صفحه نت هم شما به مجموعه ی مکتوب موسیقی کشور ما اضافه کنید . من در این ۱۰ سال پاسخ اینگونه حرافی ها را نداده ام همانطور هم که مشاهده نموده اید هنرمندانی مثل پرویز مشکاتیان ، رضا شفیعیان ، میلاد کیایی و … پاسخی به امثال شما نخواهند داد چرا که آنها به عمل توجه می کنند نه حرف …
مطمئن باشید هر گاه نقدی علمی و دقیق از نت نویسی آثار مکتوب شده ارائه دادید بنده با کمال میل پاسخگوی نظرات شما خواهم بود. ضمن اینکه که ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که اینجانب و تعدادی از دوستان در نت نویسی آثار مورد نظر آقای لطفی با ایشان همکاری داریم حتما ایشان هم ار نت و نت نویسی چیزی سرشان نمی شود که من و دوستان را برای این کار انتخاب کرده اند!
ثالثا شما که به همه ی امور وقوف دارید و در همه ی موارد نظر می دهید ، حتما بروشور کنسرت گروه عارف را دیده اید اگر یک بار دیگر آن بروشور را به دقت بخوانید خواهید دید که من و آقای بلورچی به عنوان برنامه ریز و روابط عمومی و کار های اداری و سایر کاغذ بازی ها با گروه همکاری می کردیم و مثل برخی دوستان صرفا نوازنده نبودیم ، بنابراین کمی از مشکلات برگزاری کنسرت در ایران حالیمان می شود . علاوه بر آن برنامه ریزی کنسرت های متعددی را در داخل و خارج از کشور داشته ام و این را هم می دانم که در مملکت ملوک الطوایفی ما هر منطقه قانون خودش را دارد و تصمیم گیرنده های متفاوتی برای برنامه ها تصمیم می گیرند. ولی هیچ یک از این مشکلات دلیل قانع کننده ای برای کم کاری هنرمندان و یا گران کردن بلیط نیست. برای آشتی مردم با این هنر باید کمی صادق بود و بیشتر به خود زحمت داد.
موسیقی ما هنری اشرافی نیست که مختص طبقه ی خاصی از جامعه باشد هنر واقعی متعلق به کل جامعه است مانند موسیقی دوران چاوش
فکر می کنید چرا موسیقی دوران چاوش به دل همگان می نشیند ؟
پاسخ ساده ی آن صداقت و همدلی حکمفرما در بین هنرمندان آن دوره بود چیزی که الان در میان آنان یافت نمی شود به همین دلیل همه ی آنها از هم متفرقند و صفحه گذار یکدیگر
گروه شیدا چرا باید به یکباره تمام قدمای خود را از دست بدهد
کدامیک از هنرمندان و نوازندگاه آن دوره تغییر سبک یا شیوه داده اند که جناب لطفی مدعی آن هستند؟
پشنگ کامکار؟
هادی منتظری؟
عبدالنقی افشارنیا؟
مجید درخشانی؟
بیژن کامکار؟
…؟
بنا بر این بیایید کمی منطقی باشیم و نگذاریم نسل ما احمق تصور شود .
در مورد دوستانی که فرموده اند من در باره ی همه ی مسائل نظر می دهم .
اگر دوستان دقت کرده باشند من در اکثر مواقع نگاهم به مسائل اجتماعی هنر بوده است
در مورد مطلب اخیر هم اگر توجه کرده باشید من اصلا به مسائل نوازندگی آقای محمد رضا لطفی کاری نداشته و ندارم .
در مورد دوران طلایی تبلور موسیقی هنری ایران نیز دوستانی که باید بدانند میدانند و متوجه منظور شده اند …
متاسفانه موسیقی ما در چند سال اخیر به قدری آلوده ی حاشیه ها شده که از اصل غافل مانده ایم . امیدوارم به جای حرف بیشتر عمل کنیم . عملی در عین صداقت و درستی …
علیرضا جواهری ۱۷ تیر ۱۳۸۶
من نیز با سخنان شما موافقم موسیقی ایرانی موسیقی معنویت است و نوازندگان قدیم ایرانی همه اهل حقیقت بودند آنها قلندرانی بودند که ساز خود را وسیله ثروت اندوزی قرار نمیداند و اکثرا در فقر ولی با سر بلندی از جهان رفتند آقا حسینقلی را یه یاد می آورم که در تفلیس شبی ۷۰۰۰ تومان در ۱۰۰ سال پیش از کنسرت پول جمع کردند (همت عالی نه پول اجباری) و آن مرد قلندر همه را خرج مدرسه ایرانیان کرد و خود بعد مرگ در فقر و نداری و آخر سردر گورستان گمنامان دفن شد. اما نامش تا ابد بر تارک هنر ایرانزمین میدرخشد آری موسیقی ایران موسیقی صدق و صفاست. درویش باشیم نه به اسم بلکه به معنی کنسرت ظهیر الدوله و انجمن اخوت را به یاد آوریم که برای جشن نصرت ملی پول جمع شد و همه خرج مجروحان مشروطه گردید آری قلندری به ادعا نیست از مردان بزرگی چون ظهیر الدوله – وزیری – درویش خان – آقا حسینقلی – علی اکبر خان – شیدا -هرمزی – خالقی -تهرانی و صدها استاتید بزرگ بیاموزیم که هنر را با عرفان میخواستند نه با شهرت و ثروت آنها با موسیقی تقرب خدای میجستند و از این بود که صدای سازشان انسان را به ملکوت میبرد …یادشان بخیر
ba salam.
vaghean jalebe ke shoma az nerkhe tavarom o ejareye salon o eko o …. chizi dige bikhabarid va tavagho darid ba hamoon 3 hezar toman consert bedan.
dar zemn faramoosh nakonim ke zendegiea oona az in rah micharkhe.oona ham mitoonestan mesle kheyliaye dige yeshabe pooldar beshan.
bedrood…
یاد همه قلندران موسیقی ایران که در فقر زیستند تا دامن هنر آلوده نشود.. یاد آقا حسینقلی که در کنسرت تفلیس ۱۲۰۰۰ تومان که جمع شده بود (همت عالی نه بلیط گران) خرج بینوایان کرد اما خودش در فقر بود تا در گورستان گمنامان به خاک سپرده شد ولی نامش تا همیشه تاریخ ایران بلند است و یاد علیخان ظهیر الدوله (وزیر دربار ناصرالدین شاه) که در اواخر عمر حصیر میبافت اما عایدی کنسرت انحمن اخوت را خرج مجروحان مشروطه کرد… آری اینجا آلمان و سوید نیست اینجا ایران است و خاکش بوی عشق میدهد..آیا آقا حسینقلی دیگری در ایران هست؟
در مقام یک نویسنده آن هم در زمینه موسیقی در یک مجله پر طرفدار، از شما انتظار بیشتری میرود. با چند تن از این بزرگان بعد از اجرای کنسرتشان به بحث نشستهاید؟ آیا حداقل مطالبی که از ایشان منتشر شده است را مطالعه نمودهاید؟ کاش از مشکلاتی که برای برگزاری کنسرتهای اخیر استاد شجریان به وجود آوردهاند مطلع بودید یا آنچه بر ایشان پس از برگزاری کنسرت در تالار وزارت کشور گذشت. آخرین کنسرت آقای ناظری در زمین تنیس مجموعه ورزشی انقلاب برگزار شد و همین موضوع چه مشکلاتی که به بار نیاورد. مشکلاتی از این دست تازگی ندارد. مشکلاتی که در اغلب موارد دستهایی ایجادش کردهاند تا آب خوش از گلوی فرهنگ و موسیقی این مرز و بوم پایین نرود.
اگر به این موضوع فکر میکردید که چرا اکثر کنسرتهای استاد شجریان در خارج از کشور برگزار شده است، هیچگاه اسمی از شهرستانها به میان نمیآوردید. چند تالار در تهران میشناسید که وضعیت و ظرفیت آن در خور این بزرگان و دوستداران موسیقی باشد؟
امیدوارم از نحوه برگزاری کنسرتها و هزینههای آن اطلاعاتی کسب کنید تا به این راحتی اجراکنندگان را به باد انتقاد نگیرید و متهم نکنید به آنچه که مستحق آن نیستند.
به این نکته هم دقت کنید که در جایی زندگی میکنیم که در بزرگترین رسانهاش تعداد برنامههای با ارزش در زمینه موسیقی از یک انگشت هم تجاوز نمیکند! اگر موسیقی پخش میشود نوازندگان هیچ جایی در کادر ندارند و ساز که با قرار دادن تصویر گل بر روی آن از چشم نامحرمان دور نگاه داشته میشود! به این موضوع فکر کنید چرا از برگزاری کنسرتهایی از این دست که این همه برای اهل موسیقی ارزشمند است حتی خبری در تلویزیون پخش نمیشود، اما خبر پخش زنده فوتبال دو کشور ضعیف آمریکای جنوبی در ساعت ۳:۳۰ بامداد چندین بار در شب قبلش زیرنویس میشود.
با این وضع نابسامان موسیقی در کشور، دل به این اساتید گرانقدر خوش داریم؛ پس لطفا در انتفاد از آنان با مطالعه و وسواس بیشتری عمل کنید.
پیروز باشید.
با سلام
با توجه به اینکه در مدت کار با گروه پارسیان از نزدیک با مسایل اجرای کنسرت درگیر بوده ام
– روند افزایش قیمت بلیط کنسرتها از کنسرتهای پاپ شروع شد که به علت درآمد بالا باعث بالا رفتن انتظار کلیه عوامل جانبی کنسرت (صدا سالن نور تصویر سن گرافیک و خلاصه هر چه غیر از موزیسین) شد.
– اصولا برای موسیقی خاص دولت باید سوبسید اختصاص بدهد. البته این مساله با بنزین فرق دارد! بهتر بود انجمن موسیقی که ما بالاخره نفهمیدیم افراد مسوولش که بودجه از ارشاد میگیرند و در عین حال ماهیت خصوصی دارد و هیچ موزیسینی هم در انتخاب هیات مدیره و مسوولان آن دخالت ندارد ولی وظیفه راهبری موزیسینهای صغیر مملکت را به شدت احساس میکند به جای تنها قرار دادن لوگو کمی از بودجه اش را به سوبسید اختصاص دهد.
– همه در این اوضاع آشفته فرهنگی از موسیقی جدی انتظار درامدزایی دارند. تازه کلی منت هم بر سر موزیسین هست که اصولا همین که مجوز داری و اجرا میکنی کلاهت را بالا بیانداز. کمک یعنی انتظار درآمد.
– به نظر من قیمت بلیط کنسرت هنر بداهه نوازی کمی بالا بود ولی کلا بالا رفتن قیمت کنسرتها با توجه به افزایش قیمت در همه چیز هیچ تاثیری در درآمد موزیسین از سه چهار سال پیش تا کنون نداشته است و حتی در مواردی کمتر شده.
– البته این شامل نورچشمی های ارشاد و مسوولان نمیشود. کسانی که بطور دائمی از حمایت صدا و سیما و ارشاد برخوردارند و به زور دگنک باید قبول کنیم که انسانهای با استعداد و فرهنگی هستند.
با تشکر
doostan kheyli manteghi hast ke an zaman ke lotfi lotfi bood va zamane enghelab moosighie iran ra degar goon kar vaghti karhayash be soorate gheyire mojaz pakhsh mishod va mifahmid khoshhal ham mishod ke mardom alaghe be goosh kardane karhayash darand hata dar soorati ke nafyi be lotfi naresad adami ke ba manzoore pishrafte moosighie mamlekat kar konad va besazado benavazad mishavad lotfi haman lotfie zamane enghelab ke moosighie iran ra degar goon kard
ama adami ke khonsa bashad va moosighi ra baraye madiyat va servat andoozi edame dahad mishavad lotfie hal lotfiyi ke digar yeke taze moosighiye iran va navazandegi nist lotfiyi ke digar khamoosh ast lotfiyi ke gheyimate bilite consert haye na chandan shahkarash sar be aseman migozarad lotfiyi ke kelashaye amoozeshiyash be soorate goroohi va balaye 20 nafar ejra mishavad ama geran tar az kelas haye khosoosie baghiyeye modaresan ast
az in ha mishavad fahmid ke moosighi rabeteye mostaghim ba hadafe ejraye oon dare az keyifiyate consert va moghayeseye an ba gheyimat ( har conserti made nazar lotfi nist ) mitavan fahmid ke hadaf az oon ejra chist lotfi kheyili vaght ast ke khamoosh ast
man kheyili barashoon ehteram ghaelam ama baraye lotfie 30 sale pish na hal vaghti asatidemoon baramoon az lotfie enghelab tarif mikonan va khatere migan bishtar az lotfi lezat mibarim ta in ke hal dar conserte oo beneshinim
dar morede not nevisie jenabe javaheri mitoonam faghat ye nazar bedam oonam ine ke not nemivise razme moshtareke aghaye meshkatian vaghen por az irad va moshkel hastesh hata agar ishan ham tayid karde bashan baz ham har amatore moosighi mitavanad az goosh kardan in ahang va motaleye partitoor befahmad ke irad darad makhsoosan parte tare 2 va oud ke motmaenan irad daran .
ama az tarafi jenabe javaheri ham rast migand ishoon talashe khodeshoon ro lardean va vaghean ham zahmat keshidand besiyaram adam ba maloomati hastan ba in hame irad ham baz ham in not nevisiha kheyli behtar az hichi nanevisihaye shoma azizan ast shoma mitoonin be soorate ye naghd begin na bi ehterami. dar zemn agar dar gooroohi masalan hamin razme moshtarek bekhad navakhte beshe be nazare shoma in partitoore ghalat behtar az hichi nist ? be nazare man va goorooham ke kheyli mofide hade aghal hamin partitoor shoma ham age kheyli fekr mikonin gooshetoon ghavi tare pas befarmayid not nevisi konid
bye
kheyly naabekhradaane neveshtid albatte ozr mikhaam . be nazare man 30000toman pooli nist na inke chon lotfy saaz mizane chon gheymatesh hamine shoma tooye in maghaale be hame takhtid elatesh ro ham in onvaan mikonid ke hameye honarmandhaa maaddi shodan be nazare man elatesh dar geraanie makhaareje bargozaarie konsert hast bazam mamnoon az
جناب جواهری، مثل اینکه کنسرت عام المنفعه علیزاده و گروه هم اوایان تو ایلام یادت رفته که همین یکی دو سال پیش برگزار شد، که این طور با بی صداقتی تمام کنسرت علیزاده و گاسپاریان رو کنسرت کاله علیزاده اسم گذاشتی. علیزاده هر جا باهاش همکاری شده از برگزاری این نوع کنسرت ها در حد توانش مایه گذاشته.
آقای جواهری خسته نباشید
زحمت کشیدید
چیز دیگه ای نمونده بود به علیزاده بگید
ببخشیید که هنزمند تو ایران باید از گشنگی بمیره تا مخاطب لذت ببره؟
کاله علیزاده واقعا که!!!!!!
فکر کنم شما مصاحبه ای که علیزاده بد از اجرای این کنسرت داشت رو ندیدید
آقای جوادی
من خیلی خیلی با لطفی و ادعاهاش مشکل دارم
و خیلی از حرفاش اذیتم می کنه وقتی که اومد ایران و انگار نه انگار که هنر مندا چه زحمت هایی کشیدند کار ها رو زیر سوال برد ودم از تحول زد
بگذریم
دید هر کسی به هنر محترمه
اما اینجا جایی برای تبادل نظر نیست چون ماها می تونیم هر کدوم هزارتا دلیل بایریم که حرف شما درست نیست
یه نگاه به قیمت های کنسرت بندازین به قیمت های آموزشگاه ها شاگردای کنسواتوار میان ریتم خوانی یاد میگیرن
من چند شب پیش با آقای لطفی یه دیدار داشتم و به به و چه ه هایی بود که از این ور و اون ور می یومد
ما هم شنونده
من اواخر مرداد کنسرت دارم و پول بلیتش ۵۰۰۰ تومنه آقای لطفی هم کنسرت بذاره ۵۰۰۰ تومن؟
شما می می خواین چه رو ثابت کنین الان تو خانه فرهنگ ها شهریه ها از ۴ سال پیش ۱۲۰۰۰ تومن مونده شمایی که هنرو قیمت بندی می کنید مدرس توی فرهنگسرا نمیتونه تدریس کنه چون مدرس باید نون بخوره
قیمت های سرسام آور آموزشگاه ها آقای محترم ،شنونده اگر بخواد کار رو بفهمه باید از تو این اموزشاگاه ها در بیاد وگرنه گوش کردن موسیقی بدون تعلیم؟
نمی دونم
بحث خیلی بیهوده ای رو پیش کشیدین چون اگه نیاز باشه من با شما به طور زنده بحث می کنم و یا شما شنونده هایی مثل من رو قانع می کینی یا ما شما رو
اما نیازی به ادامه ببحث نیست چون اگاه این عقیده رو دارین لطفا در راه این مردم یه خروس قندی در راه موسیقی خریداری کنید
ز معترض و کسایی که دلایل خوبی رو آوردن هم متشکرم
شاد و پیروز باشین
فعلا
سلام من با عقیده آقای جواهری هم عقیده هستم و ممنون هستم از نقد بسیار خوب و درستشان نسبت به آقای لطفی.
من هم میخواستم حرفی زده باشم:اینکه آقای لطفی و امسال ایشان هستند که موسیقی ما را عقب مانده کرده اند و نمیگذارند پیشرفتی در آن صورت گیرد.من نمیخوام بگم که آقای لطفی بده یا خوبه مساله اینجاست که یک زمانی آقای لطقی نوازانده بسیار عای بودند اما طی سال های اخیر با آلبوم های بسیار ضعیفی نظیر آلبوم خموشانه که وقتی شنیدم ۲ روز ماتم داشتم که آقای لطفی که میگویند ایشان میباشد.
به امید اینکه یک زمانی مملکتمان پر از علیزاده هایی باشند که با هم رقابت داشته باشند و موسیقی ما را از این عقب ماندگی به موسیقی درست و پیشرفته برسانند.
ممنون (فرزاد فروزنده شاد)
وبلاگ موسیقی در غربت با موضوعی در نقد این نقد
حتما” یه سر بزنید.
آقای جواهری عزیز کجای کارید ؟مدتی پیش به مناسبتی در باشگاهی جشنی برپا بود و یکی از خوانندگان معروف صدا و سیما دعوت شده بود که مثل همیشه ترانه ها یا بهتر است بگوییم سرودهایی را بخواند که بارها و بارها از طریق صدا و سیما شنیده ایم و هر شنونده ای که کمی ذوق داشته باشد اقرار می کند که هیچ کدام شایسته ی خواندن در جشن و شادی نیست و جالب این خواننده ی مذکور با خوانندن این آهنگ ها که بیشتر شبیه به نوحه بود مرتباً داد می زدند « دست ، دست » و مردم هم مانده بودند که به چه ریتمی دست بزنند . آیا سرود« جانا بدرالدجایی …. » دست زدن دارد ؟ آقای جواهری عزیز می دانید خواننده ی مورد نظر که در زیبایی صدایش جای بحثی نیست برای یک شب اجرا، چند میلیون تومان می گیرد بدون این که احتیاج به هزینه های اضافی مثل کرایه سالن و .. داشته باشد ؟
بلیط کنسرت آقای علیزاده تو ایلام ۱۵۰۰ تومان بود.
آقای جواهری سلام
می دانید فرق ما ایرانیان با دیگر ملل در چیست؟ما داشته ها و عزیزانمان را یا به حساب نمی اوریم یا قدر نمی نهیم یا براشان عزا می گیریم.
دوست عزیز شما هم کمی منصف باش اگر کمی موسیقی کار کرده باشی و اجرایی می داشتی هیچ وقت چنین نمی نوشتی . اگر مشکل شما با قیمت بلیط هست پس چرا به مرام و مکتب استاد تاخته ای اگر کمبود کنسرت در شهرستانهاست چرا به استاد علیزاده بد و بیراه می گویی باید بدانی اگر موسیقی غرب به این جایگاه رسیده از فقط وفقط به خاطر مسایل مالی و اسپانسر بوده طوریکه مایکل جکسون بر سر رقابت دو کمپانی پپسی و کوکا کولا به وجود آمد…..
راستی کنایه به استاد شجریان دردی را برای شما دوا می کند ……
می دانی دوست گرامی در این نوشته ات هر چقدر که خوشبین باشم فقط وفقط کمبود اطلاعات می بینم وگرنه به عقده شهرت و معروف شدن از دیوار دیگران رابرایتان به کار می بردم
با سپاس.
به بابک خان و دیگر هم اندیشانشون!
من آقای جواهری را مثل شما نمی شناختم ولی به خودم زحمت دادم! و یک سرچ کردم در گوگل اطلاعاتی هم گرفتم که ایشون کلی کتاب دارند و بسیار کنسرت در سراسر دنیا دادند و ….. شما که اینقدر توصیه به دانش اندوختن و تحقیق کردن می کنید چطور به خود این زحمت را نمی دهید که بفهمید این آقا چکاره بوده و چکار کرده؟!
بعد نسخه هم می پیچید؟!
… .اگر طبیب بودی سر خود ….
با سپاس
طریقت
آقای جواهری
از ساز لطفی بسیار لذت میبرم .اما نمیدانم چرا تمام حرفها و حرکات ایشان را مخلوط با تظاهر,ریا و کمی هم خود کم بینی می بینم.
۶ سال است که در ایران نیستم و از امور آگاهی کامل ندارم. اما با اطلاعات ناقصم از ۲ جنبه به شما ایراد میگیرم.
۱) چرا فکر می کنید ارزان بودن بلیط به هنر دوستان مستضعف کمک می کند؟ به نظرمن اگر بلیط ۱۰۰ تومان هم باشد باز “کم و بیش” همین افراد به کنسرت میروندو بلیط را هم با همان قیمت ۲۵۰۰۰ تومان اما این بار از بازار سیاه تهیه مینمایند.
۲) ۳۰۰۰ تومان را برای بلیط عقلانی میدانید. این درحالیست که قیمت آثار این حضرات روی کامپکت دیسک-اگر حافظه ام خطا نکند- بیشتر از این است . با چه انصافی اجرای زنده را با گوش دادن موزیک از پخش منزل خود یکی می دانید. هر چیزی قیمتی دارد.
موارد دیگر را دوستان دیگر اشاره فرمودند. بعضی از آنها نظر من هم می باشد. مثل نظر نگین و میلاد.
موافقم ( طریقت ) جالب تر اون این هستش که خیلی از اون هایی که به این بحث اعتراض دارند اطلاعات درستی در این باره ندارند . به جرعت می تونم بگم جواهری جزو ده محقق فعال و با معلومات ایران هستند.در جواب اون هایی با آوردن مدرک کارهای خوب اساتید دارن دفاع می کنن می تونم بگم که حرف شما درست اما این ها دلیل می شود که اون ها کار اشتباه نکرده اند؟
ما کلا” به بت سازی عادت داریم . مثلا” جمله های آشنای : لطفی یعنی موسیقی ایرانی یا پدر موسیقی ایرانی و … خیلی به گوش می خوره همینطور در مورد شجریان . این جمله ها واقعا” درست است اما آیا اون ها معصوم هستند و هیچ اشتباهی نمی کنند که تا می بینید کسی نقد شون کرده جبه می گیرین حتی وقت هایی که موضوع رو نمی فهمین هم فکر می کنین چون لطفی نباید نقد شه و …
در ضمن برین فیلم کنسرت هم نوا با بم رو ببینین به قسمت مصاحبه ها با مردم دقت کنین ببینین چند نفرشون واقعا” کنسرت رو فهمیدن و چرت و پرت نمی گن . یا موقع اجرا چند نفر از تماشا چی ها منتظر هستند دوربین بره روشون و سرشون رو به صورت احمقانه تکون بدن و وانمود کنن دارن لذت می برن .این نکات خیلی ملموس هستن می تو نین به راحتی تشخیص بدین . ما نمی گیم طبقه ی بالای جامعه نمی فهمند موسیقی رو ما میگیم اگر قیمت ها پایین تر بود تعداد بیشتری می تونستن از این اجرا ها استفاده کنن . وقتی قیمت ها انقدر باشه یعنی میزبان فقط قشر بالای جامعه رو دعوت کرده در صورتی که این اساتید اکثرا” خودشون از متوسط مردم بوده اند یاهستند و با حمایت های اون ها به این جا رسیدن و این درست نیست که اون ها رو به کنسرت دعوت نکنند .
همیشه به حرف هاتون فکر کنین بعد این جا بنویسین
مخصوصا” خانم نگین اصلا” مضوعات شما قابل درک نیست و در اکثر موارد بی ربط مثل قسمتی که گفتید با لطفی دیدار داشتید و به به و چه چه و از این حرف ها نمی دونم چرا باید این رو مطرح می کردین تو اینجا D: . در جواب قیمت آموزش گاه هم متونم بهتون بگم کلاس های آقای لطفی به صورت عمومی و بیشتر از سی نفره است و در صورتی که قیمتش از بهترین کلاس هاس خصوصی بیش تر است شما زیاد فکر نون شب جناب لطفی نباشید
با تشکر
حمیدرضا ذوالفقار
با سلام
خواستم اول از آقای جواهری و دوستانه دیگر برای نگفتن و ننوشت اسمم
معزرت بخوام چون در اینجا امکان این که ما بتونیم به راحتی در این مملکت صحبت کنیم نیست و باید به عاقبت اون هم فکر کنم باز هم پوزش
می خواستم بگم که من یک هنرجوی هنرستان موسیقی هستم و مثل بقیه دوستان هنرمندو هنر دوست بگم که من هم دوست داشتم که در این کنسرت شرکت کنم و چون رشته و کار منه اینه
استاد لطفی یکی از بزرگان موسیقی سنتی ماست
البته فقط در سازه خودشون من فقط استاد لطفی رو یک نوازنده تار میدونستم
نه ساز دیگری…..
بله من هم باید به عنوان یک هنرجوی موسیقی باید در همه اجرا کنسرت شرکت کنم و کاره خوب و بد رو از هم مقایسه کنم ولی با این اوضاع امکان دیدن نه کار خوب وجود داره و نه کار بد چون زمانی بلیط یک کنسرت ۳۰ هزار تومان باشه همانند هزینه ۱ ماه کلاس سازه منه که من باید برای رفتن به یک کنسر یکی رو انتخاب کنم یا
کنسرت یا کلاس
سخته انتخاب هر کدوم از گزینه ها چون هر کدوم از این ها لازمه یک نوازند ه است
فقط رفتن سر کلاس برای من مفید نیست من احتیاج به دیدن و شنیدن این کار ها رو هم دارم
ولی افسوس
این استاد خودشون از مردم می دونن پس چرا با مردم نیستن مردمی که باید هر روز برای چیز های ساده زندگی این هارو استاد استاد کردن حالا باید فقط عکس های این کارا رو البته اگر کامپیوتر داشته باشن ببینن
به نظر من آقای لطفی یک مانی استا لطفی بودن نه بعد از ۲۵ تا ۳۰ سال سرو کلشون پیدا بشه که قیمت بلیط کارشون همانند ۳۰ نبود ایشونه
به ما تو هنرستان و ……. میگفتن استاد استاد لطفی ما میگفتیم
ایشون کی هستن ولی در آلبوم آخر ایشون ( خموشانه ) دیدیم
که اون قدر هم که میگن استاد استاد نیستن اگه استاد اینه پس همه ما استادیم ما الان خیلی نوازنده های جوونی داریم که از این استادان خیلی بهتر و با تکنیک تر و …….
هستن ولی چون بهشون استاد نمیگن باید سال تا سال بیکار باشن
امیدورام روزی برسه که ما هیچ وقت در موسیقی چنین مشکلاتی نداشته باشیم و نوازندهایی امثال : علیزاده / اردشیرکامکار و …….. رو در این جامعه داشته باشیم
در آخر من با حرف های خودم هیچ قصد توهین به استاد رو نداشتم و فقط حرفه دلم رو گفتم
و من به شخصه از جوون ترین تا پیر کسانی که در این عرصه فعالیت میکنن احترام میزارم
و از شما دوست خوب آقای علیرضا جواهری تشکر میکنم که خیلی شفاف و دقیق این مشکلات جامعه موسیقی رو بیان کردین ممنون
از همین طور سایت گفتگوی هارمونیک
درود مجدد!
کماکان دارم نظرات رو میخونم و حسابی میخندم!!واقعاً جالبه!از دوستان نویسنده سایت خواهش میکنم یک مطلب درمورد نظر دادن بنویسن تا نظر دادن رو تمرین کنیم!هرکس نظر میده آخرش هم شعور مخاطبش رو مورد عنایت قرار میده!حالا یه بحثی مطرح شده خوب یا بد!اینکه فلانی بیسواده یا باسواده چه مفهومی داره؟!این مقاله شخص نیست یک فکر. یک عقیدس.با نویسندش چیکار دارین؟!
من نظرم رو نوشته قبلی دادم فقط این نکته رو بگم که اصولاً قیمت بالا پایین و از این حرفا مثل شعار عدالت و مهرورزی و برابری میمونه!
نون شب نی رفتن به این کنسرتا.کنسرتی که همش استرسٍ. از خرید بیلیت تا جای پارک ماشین.۱ساعت تاخیر.صندلی عروسی که با چسب نواری بهم بسته شده.زمین گٍلی.روبرو یک قد بلند.فاصله ۱کیلومتری با سن.پروجکشن کیفیت پایین.فیلمبرداری ضعیف که فکر میکونه باید صورت رو نشون بده.صدابرداری عموماً با مشکل.آنتراک شیر تو شیر.دود سیگار . تحلیل لحظه به لحظه بقل دستی . و …
آخرشم میبینی ضبط ماشینو زدن!۳لیتر فردا رو هم پیشاپیش سوزوندی((:
زیاد خودتونو آزار ندید.اگر گرون نرید.ارزون ۳شب برید.خوش قیمت ۲۰سال صبر کنید تا ۲باره برید!
خدا این دل خوش رو از ما نگیره!
به این سایت تبریک میگم که آیدین احمدی نژاد توش نظر میده.نابغه ویولن سل ایران هست اونایی که نمیشناسین!
زیاد حرف زدم!
سپاس
این نوع نوشتار نقد نیست، ترور شخصیته. نقد نیست، سم پاشیه. حتی اگه نادانسته داریم این کار رو می کنیم. مگه علیزاده، لطفی، مشکاتیان، شجریان و … یک جور منش فردی و شخصیت هنری و کنش اجتماعی دارند، که برای رسیدن به اهداف نه چندان سازنده و بلکه آگاهانه یا ناآگاهانه مخرب خودمون، اونا رو یک کاسه بررسی می کنیم.
وضعیت قرمز…
موسیقی ایرانی به سرعت در حال تغییر شکل و اضمحلال است و متاسفانه اساتید بزرگ و سنتی که میراث دار گذشتگان هستندو باید خود محافظ موسیقی کشور باشند با ابداعات و ابتکارات مخرب طعم و رنگ موسیقی ایرانی را تغییر دادند این تغییرات موجب نا خرسندی مردم شده و آنها از خود میپرسند پس موسیقی ایران را که باید حفظ کند ؟؟ براستی این پیران سپید موی با فرهنگ ما چه میکنند .؟؟!! آیا با این دوستان نیازی به دشمن داریم؟؟
بسیار متاسف شدم از نظریاتی که در مرود جواهری شنیدم.آثاری که جواهری نت کرده مانند خیلی از آثار ممکن است کامل نباشد(کارای پایور از این جهت کامل است که توسط خود وی نت نویسی شده است).اما بسیار ساده است،جواهری آثاری را نت نویسی کرده،شما که اینقدر حساس هستید روی این آثار،چرا اکنون که او نظری داده،می گویید این اثار ضعیف هستند؟چرا زودتر در این مورد نظر ندادید؟پس مساله نقد منصفانه نسیت.مگر نه آن است که این آثار حد اقل در طی ۷-۸ سال نت نویسی شده اند؟در ثانی اگر اینقدر قلب شما برای اصالت موسیقی ایران می تپد،بفرمایید.من چند کاست خصوصی از رضا شغیعیان را به شما تقدیم می کنم،نت نویسی کنید.از نظر من،نه نظر فردی که قدرت دیکته نت بالا دارد،بعضی از این نت نویسی ها پیچیده هستند و شاید می شد ساده تر نوشت.اما از این بحث ها که بگذریم
جواهری نظری داده،همه کسانی که نا جونمردانه به او تاخته اند،پاسخی برای انقاد او نداشته اند.و فقط به او شلیک کرده اند.در صورتی که اگر پاسخی دارید،و قدرت نوشتن ۲-۳ خط را دارید،پاسخی مکتوب و مودبانه بنویسید.نشر آن را هم به عهده من بگذارید.نکته آخر هم این نکته که اگر فرض کنیم جواهری تمامی آثاری که که نت نویسی کرده اشتباه هستند(که اینگونه نیست،شاید در ۵% موارد اندکی شلوغ و سنگین نت نویسی شده اند که تازه دلیل بر غلط بودن نیست)این مانع از آن نمی شود که جواهری نظری اجتماعی در مورد هنر ندهد.یک بار این ضرب المثل اشتباه را به دور بیندازیم:گر تو بهتر می زنی،بستان بزن.
این تفکری جهان سومی است و باید با آن مقابله کرد
سلام دوستان!
نظر من هم همون نظر درسته است!
Ostad Lotfi
Az Urumieh hastam,
۳۰.۰۰۰ toman bara konser nadarim
vali hazerim jonemono dar rahe honaretan ba eshtiyaghe tamam dar rahe honare valayetan begozarim
سلام دوستان من جواب آقای مرادی را میدم;)
دوست عزیز موسیقی ایرانی یک موسیقی عرفانی است اینو همه میدونن که موسیقی بوده در زمان قاجار همنوازی خیلی کم بوده یا اصلا نبوده اما ما تا کی میتوانیم به این موسیقی بپردازیم الان قرن قرن ۲۱e که قرن پیشرفتو مدرنیزست.
اگه از مخربات موسیقی منظورتان آقای علیزاده است که اینو بگم که آقای علیزاده بزرگترین موسیقی دان وآهنگساز ماست.من نمیخوام مثل ملت عوام یا گاهی موسیقی دانان از کسی بت بسازم اما ایشان واقعا یک نابغه اند و صاحب سبک هستند.با آثاری نظیر نی نوا دلشدگان و آلبوم جدیدشان که با آن نامزد جایزه گرمی شدن.
یک دوست دیگمون از ادعای آقای علیزاده گفتن انیو باید بگم که ایشان کارشان را بلد هستند و اگر ادعا بکنند حق دارن چون رو دست ایشان کسی نیست.
ممنون(یک هنرجوی دیگر)
با سلام خدمت دوستان عزیز ،
من کاملا با نظر شما مخالفم ، درست است که موسیقی چیزی نیست که بتوان روی آن قیمتی گذاشت ولی شما انتظار دارید هنرمندانی که عمر خود را صرف هنر و تربیت شاگردان هنرمند کرده اند در تنگ دستی زندگی کنند؟
آیا تا کنون به قیمت های کنسرت های نوازندگان خارجی نگاهی انداخته اید؟
مگر این نیست که این هنرمندان درآمدی جز اجرای کنسرت ها ندارند؟ آیا در ایران CD های این هنرمندان با توجه به عدم برقراری Copyright درآمد چندانی برای آنان دارد؟
متاسفانه ما انتظار داریم که این هنرمندان که زندگی خود را وقف هنر و موسیقی کرده اند تا آخر عمر نیز بر همین روال پیش روند.
درست است که راه حل برای این گونه مسائل افزایش قیمت بلیت نیست و دولت باید آن ها را حمایت کند اما آیا این کار انجام می شود؟
آیا سالن ها و شرکت های خدمات به طور مجانی برای این هنرمندان کار می کنند یا وقتی با چنین کنسرت هایی مواجه می شوند قیمت خدمات خود را چندین برابر می کنند؟
در چنین شرایطی آیا راه حل دیگری باقی می ماند؟
ما باید منصف باشیم ، اگر هم بخواهیم هنر را با پول بسنجیم ، نباید اساتید برجسته را در حد برخی نوآموزان تازه به دوران رسیده پایین بیاوریم.
از آن گذشته موسیقی و هنر طرفداران خاص خود را دارد و به یقین می گویم این طرفداران که حقیقت هنر را درک کرده اند به هر قیمتی برای استفاده از هنر اساتید در سالن حاضر می شوند.
آیا اصلا عوام به موسیقی اصیل ایرانی و کلاسیک توجه می کنند که بخواهند برای آن ها برنامه ریزی کنند؟
اگر خلاف این امر نیز در موارد اندکی صدق کنند اکثریت آنان به خودشان زحمت نمی دهند که محصولات Original این اساتید را تهیه کنند و برای هنر آنان اهمیتی قائل نمی شوند .
پس نباید یک طرفه قضاوت کرد ، بهای بلیت یک کنسرت بزرگ با حضور اساتید بزرگ باید هم زیاد باشد این ها ساده بدست نیامده اند.
دوستان اگر آقای لطفی سرآمد تار و سه تار در ایران است تار و سه تار یک ساز ایرانی است و در جهان مثل فلوت و گیتار به هیچ وجه مطرح نیست دکتر افشار و پرفسور کریمی در سازهای گیتار و فلوت در جهان جزو سرآمدان هستند!! اینها کنسرت تهرانشان ۸ تومن قیمت بیلیتش بود….!!
اگر آقای لطفی بین چند ملیون ایرانی تک است خانم افشار و کریمی بین چند میلیار تک اند!! پس باید بلیتشون ۱ میلیون تومن باشه
جناب آقای آرش از ارومیه
بهتر نیست به جای آنکه جانتان را فدای هنر جناب لطفی بکنید مکی فکر و اندیشه را چاشنی کارتان بکنید
تغریبا” با مهر نوش موافقم این جوری که شما میگین پس اگه کسی مشهور تر باشه بایید بیلیت کنسرتش گرون تر باشه ؟ این جوریه کلهر رو که تمام دنیا می شناسن تازه کی گفته الان لطفی بهترین نوازنده ی تا و سه تار هستش پس علیزاده و ظریف و ساکت و … دیگر چی کم دارن از لطفی فکر کنم فقط اسم و رسم. نه عزیزان بیلیط ها باید همه یک قیمت باشه کی گفته هر کی مهمتره باید گرون تر باشه خدمات کنسرت هم کم تر باشه در مورد وضعیت جناب لطفی هم بگم که ایشون کلاس های آموزش هاشون بالای سی نفر است و قیمت کلاس ها تغریبا” دو برابر بهترین کلاس های خصوصی هست . یعنی حدودا” جلسه ی حد اقل پنجاه توما” اگه روزی یک جلسه کلاس بزاره . نه اصلا” هفته ای سه جلسه میشه ماهی پانصد تومن با تغریبا” روزی سی دقیقه کار البته این محاصبه حد اقل رو حساب کردم . پس دوستان عزیز شما فکر نون شب لطفی و جیبش نباشین همین طور دیگر بزرگان
جناب شاکرین من با نظر جناب عالی موافق هستم
باید خدمت یکی دو دوستی که نگران وضع مالی استاد لطفی و نان شبشان بودند عرض کنم استاد هیچگاه در دوران زندگیشون غم نان نداشتند و همیشه در رفاه کامل به سر بردند چه سالهایی فعال چپ بودند و خود را سیاسی می دانستند و چه زمانی که به ایتالیا جیم زدند
پس از مهاجرت هم هر از چند گاهی به ایران می آمدند جهت دیدار و فروش بخشهایی از زمین های ارث خانوادگی در جاده ی نهار خوران زیارت گرگان که پول همانها می تواند هزینه رفاه آدم پرخرجی مثل لطفی را برای ۴-۵ قرن تامین کند
پس دوستان عزیزم نگران نان شب لطفی نباشید این هم که لطفی به عشق جوانان به میهن بازگشته توهمی واهیست
آقای لطفی تصور کردند با این کار (گران کردن بلیط) محبوبیت بیشتری پیدا می کنند متاسفانه با این اجرای ضعیف و کم محتوا از نوازنده ی بزرگی مثل لطفی باید به افرادی مثل ساکت و شعاری و … دلخوش کرد
هرچند اینگونه اجرا های ضعیف و کم رمق چیزی از ارزشهای بسیار لطفی برای موسیقی شناسان واقعی کم نخواهد کرد
علیرضا از گرگان
منم با حمیدرضا ذولفقار هم عقیده هستم حالا ۱ چیز دیگر اینکه قبل از این که آقای لطفی با شجریان ۲ و ۳ نفری در امریکا و… کنسرت بگذادند با گروه عارف مگر نبودند که با مرحوم بیگجه خانی تار نمیزدند و آقای مشکاتیان آهنگسازشان نبود که با شاهکارهایی نظیر بیداد و اجرا نمیکردند حالا من به این نتیجه میرسم که اسمی آقای لطفی بجای گذاشتند یک جورایی مدیون آقای پرویز مشکاتیان باید باشند که بهترین آهنگسازی و قشنگترین پارت هارو مینوشتند و نوازندگانی همچون آقای لطفی آن را اجرا مینمودند.من نمیخواهم بگم که آقای لطفی فقط با پارت های آقای مشکاتیان آقای لطفی شدند نه اصلا!آقای لطفی نوازنده خوب و توانایی بودند در تار و سه تار و هستند ولی خوب آقای مشکاتیان این اسم را برای آقای لطفی درست کردند.
حالا که میگید آقای لطفی بهترین نوازندس قبول اما اگه توانست ۱ کنسرتی مانند هم نوا با بم و با آن آهنگسازی قوی با آقای شجریان بدهد معلوم میشه که آقای لطفی هم نوازنده و آهنگساز خوبیه!
آفرین لر لطفی برای دل خودش نواخت
آخر من نمی دانم ما چه اصراری داریم که برای دل مردم کار کنیم . اگر هدف ایت است خوب چه بهتر که بر روی ساز ژیمیناست اجرا کنیم تا همه لذت ببرند
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8604220095
سلام
من فقط می خواستم به حمیدرضا بگم قیمت کلاسای استاد
لطفی ۴ جلسه ۲۵۰۰۰ چون دیدم دو سه بار اینو نوشته
بعضی از دوستان می خوان از بحث سواستفده کنن .
کنسرت لطفی افتضاح بود!
{…}
در ضمن جواب نقد کنسرت لطفی که در روزنامه شرق نوشته شده را در وبلاگم دادم
از منبع موثقی شنیده ام که سقف قیمت بلیط کنسرت استاد شجریان که ۶ شب در مرداد ماه و در تالار وزارت کشور خواهد بود، ۵۰۰۰۰ تومان تعیین شده است.
البته قابل پیش بینی بود!
دوست عزیز سیاوش جا این قیمتی که شما دارین میگین قیمت کلاس های خصوصی هست در صورتی کلاس های لطفی عمومی بر گزار میشه از وقتی هم بر گشته ایران فکر نمی کنم نوازنده ی خوبی از توی شاگرداش قد علم کرده باشه من به شخص اگه بخوام کلاس برم و این قدر پول بدم . صد در صد کلاس های خصوصی آقای ساکت و ساعد و ظریف و … . رو ترجیح می دم به کلاس های لطفی . در ضمن بفهمین چی دارین می گین . سواستفاده یعنی چی درست صحبت کن دوست من . مثلا” من استفاده یی می تونم از گفتن این حرف بکنم که سو اون باشه . شما بفر مایید تحققیقات تون رو کامل کنین بعد بیایین به راحتی بی احترامی کنین .
با سلام خدمت همگی
خطاب به عزیزانی که به کنسرت استاد لطفی اعتراض کرده بودند
مخصوصا اقای جواهری
باید به اطلاع شما برسونم که
هنر استاد لطفی بر هیچ کس پوشیده نیست
در مورد کنسرت ایشون هم بایبگم که
قیمت بلیط ها تا اونجا که من اطلاع دارم نباید ربطی به نوازنده داشته باشه
اصلا به گیرم که خود استاد قیمت بلیط ها رو تنظیم کرده باشند
هزینه های اجاره سالن وغیره رو پس کی باید بپردازه؟
اصلا همه پولها بره به جیب استاد مگه چی میشه
استادی با این صابقه کاری با این سطح و….
اگه این حقشون نیست پس حق کیه؟
اصلا بابا جون استاد کسی رو به زور وادار نکرده که اقا حتما شما باید بیاید وبلیط کنسرت منو بخرید و شرکت کنید نه آقایون
من خودم وسط امتحاناتم بود با این حال بلیط گیرم نیومد وگرنه حاضر بودم از یکی از امتحاناتم بزنم ودوری راه رو هم تحمل کنم تا تو یکی از کنسرت های استاد شرکت کنم
اصلا مشکل قیمت بلیط نبود بلکه مشکل اصاصی نبود بلیط بود
ذر پایان
امیدوارم که کنسرت های استاد لطفی تداوم پیدا کنه
خدا نگهدار همگی
آقای جواهری
چطوروقتی برای خوردن یک وعده غذا با خانوادتون حاضرید ۱۰۰ هزارتومن بدید برید مسافرت و هزار و یک خرج اتینا بکنید ولی حالا که نوبت به نوبت به پول داده بابت هنر رسیده حسابگر شدید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینجا جای اعتراض به تورم و گرانی در ایران نیست
همین مقاله شما برای توهین به مردم ایران کافیست پیشنهاد می کنم هر وقت شما کنسرت گذاشتید یلیط ارزان بفروشید
درود!
گرامی، گمان می برید بیست یا سی هزار تومان واقعا ارزش گذشته را دارند؟! شما آن را به عنوان دویست هزار واحد پولی ننگرید.هنگامی که شما برای خریدن پنیر از بقالی ها پانزده هزار واحد پولی می پردازید، چگونه چشمداشت این را دارید که برای اجرای چنین کنسرتی، سرانه ی دویست هزار ریال به هر تماشاگر تعلق نگیرد؟
شادکام باشید!
نه آقای جواهری رو میشناسم نه نظرخاصی درموردشخصیت وآثارآقای لطفی دارم . اما نویسنده محترم!! انگارفراموش کردیدمادرایران زندگی می کنیم .دراین آشفته بازار هنروفرهنگ واقتصادو… توقع هیچ هنجاری روازهیچ کسی حتی هنرمندان نبایدداشته باشید. اینجا یک کشوربزرگ بامختصات خاص وغیرطبیعی خودشه . جواهری عزیز !! همه چیزمون بایدبه همه چیزمون بیاد. من نوعی که اگه فردابشنوم فلان هنربند(نه هنرمند) یک کنسرت گذاشته بامبلغ دویست هزارتومان تعجب نمی کنم . وزارت ارشادم که قربونش برم .هرچه جلوترمیریم داره تهی ترمی شه.
بهرحال خداسایه اساتیدی چون شهناز، کسایی ، شریف ،ظریف و…. روازسرهنرمملکت کم نکنه . درآخر:
همای گومفکن سایه شرف هرگز
برآن دیارکه طوطی کم اززغن باشد
مارا چه میشود؟ نکند داستان کت وشلوار خروشچف دارد اینجا تکرار میشود؟ شما را چه میشود؟ مگر در این کشور، در بین این خلق کمبود انسان بزرگ هست که اینگونه کمند تحسین و تمجید به گردن استاد لطفی انداخته ایدو خود با نعلین حقارت در پی ایشان؟
بابا به خدا کار این بنده خدا رو هم دشوار میکنید! اجازه بدین استاد تار و ستارشو بزنه، ردیف درس بده ، گوشه های موسیقی ایرانی رو آموزش بده که در این مورد واقعا استاده! اینقدر پشت سر مردم راه نیافتید و تعظیم کنان از کاه کوه نسازید(گاهی هم از تپه کوه میسازید).برای من هم وقتی از سویس برگشتم سخت بود که کسانی رو که دکتر دکتر گویان پشت سرم راه میافتادن، وادار کنم که منو اسمم خطاب کنن!اما نتیجه داد.
توی این بلبشو کسی از خودش پرسید چرا استاد لطفی فقط از دیگران ایراد میگیره و همه رو میکوبه؟ چرا توی محافل خصوصی بهترین استادان نوازنده ایرانی رو مطرب، قرطی و نالایق قلمداد میکنه؟ اگه شما هم توی هنر سرای ایشان در زوریخ نام “کیوان شلوغ” رو از زبان ایشان در تعریف یکی از نوازندگان خوب و کوشا، که با کارهاش تلاش در شناساندن موسیقی ایرانی به جهانیان را دارد ، میشنیدید، عرق سرد بر مهره تان مینشست که:
این است بزرگوار استاد؟ استادی شاید بجای خویش، اخلاق پس کو؟انسانیت پس چی میشه؟
هنگامی که در حین تدریس، استاد با تلفنی حرف زدن خصوصی ، بیست دقیقه از وقت هنرجویان را (سال دو هزار ایشان برای ۴۵ دقیقه تدریس ۸۰ فرانک سویس طلب میفرمودند) را هدر میدادند، بدون پوزش! و در پاسخ یک خانم هنر جو که از بازل راه کوبیده به سرای ایشان امده بود ، فرمودند:
اگر خوشایندتان نیست تشریف نیارید!من که درس اخلاق گرفتم و ترجیح دادم که از آن پس در آلمان و نزد یک انسان و نه حکما استاد، نواختن ساز را فراگیرم. نکنید…..بزرگ نکنید آنانکه کوچکند، باد نکنید …..میترکند و شمایید که بی استاد میمانید.
خدمت دوستان عزیز و نگارنده مطلب،آقای جواهری سلام عرض می کنم.
در ابتدا از همه دوستان عزیزی که نظرات خود را منطقی و به دور از توهین به شخصیت دیگران بیان نمودند تشکر می کنم. با توجه به اینکه ۶۰ نظر درباره نوشته ی جناب جواهری توسط دوستان درج شده تقریبا طیفی از نظرات مخالف و موافق در بین نظرات موجود است که شامل موارد متعددیست. که برخی از آنها موافق نظر من هم هست. ولی باید بگویم از نظر من برخی اظهار نظرات از روی تعصب و جانبداری بیان می شود نه تحلیلی منطقی از روی شرایط موجود. نکته دیگر اینکه همه دوستان می توانند نظر شخصی خود را بیان کنند و اگر نقد و یا اعتراضی نسیت به نظر دیگران دارند به صورتی منطقی و مودبانه با بیان دلایلی مستدل و روشن آن را بیان دارند و در پی زیر سوال بردن شخصیت طرف مقابل و بی ارزش جلوه دادن نظر و عقیده وی به هر نحو ممکن نباشند. مطلب مهم این است که ((ننگرید که چه کسی می گوید ، بنگرید که چه می گوید!!)). حال زیر سوال بردن شخصیت و یا کارنامه کاری آقای جواهری چه دردی را دوا می کند و آیا پاسخی بر نقد و نظر ایشان است؟! و یا اینکه عزیزانی که می گویند آقا شما خودتان چه کرده اید؟ باز هم با این سخنان سعی در کم اهمیت جلوه دادن فرد مقابل دارند تا از این رهگذر نظر او را هر چند هم که منطقی و درست باشد بی ارزش جلوه دهند .
بنابر این باید کمی در شیوه صحبت و تبادل اندبشه هایمان دقت کنیم و تنها سعی در بیان نظرات خود با بیانی روشن و مستدل داشته باشیم تا از این راه بتوان نتیجه مطلوب را از مباحثات گرفت.
در مورد نوشته جناب جواهری باید بگویم خوب نظر شخصی ایشان و البته برخی دیگر از موسیقیدانان طراز اول همچون جناب مشکاتیان نیز این بوده و البته که جناب جواهری در مقاله خود فقط به بخش قیمت بلیط و تاثیرات آن در بین مخاطب و واکنش آنها پرداخته اند ولی در مورد اجرای جناب لطفی از نظر کیفیت اجرای خودشان در مقایسه با کارهای قبلی ایشان نیز مسایلی مطرح است که من ارجاع می دهم به نظر جناب آقای پرویز مشکاتیان که البته حتما همه دوستان مطالعه فرمودند.
http://www.sharghnewspaper.ir/Released/86-04-25/254.htm
من صحبت و نظر جناب مشکاتیان را پسندیدم نقدی به جا و خوب فرمودند که امیدوارم تاثیرات مطلوب خود را داشته باشد. زیرا من به عنوان یک بیننده ی این
کنسرت که از راه دور به تهران رفتم تا این اجرا را ببینم به شخصه راضی نبودم و آن انتظاری که از چنین اجرایی در این سطح و توسط فردی همانند محمدرضا لطفی داشتم بر آورده نشد به همان دلایلی که اقای مشکاتیان فرمودند و اینکه در طول این کنسرت چیزی که برایم باقی ماند درد کمر در اثر صندلیهای ناراحتی بود که به بدترین وجه ممکن چیده شده بود و سنی که آنقدر بلند بود که اصلا امکان برقراری ارتباطی صمیمی و نزدیک بین شنوندگان و بینندگان از یک سو و نوازندگان از سوی دیگر را از بین می برد.
مطالبی که مرقوم داشتم نظر شخصی من بود و نظرات دوستان عزیز هم محترم و بجای خود محفوظ می باشد.
با سلام به همه دوستان عزیز و گرامی
یکی از اصولی ترین و بزرگترین نکته ای که جوانان و هنرمندان این نسل باید آنرا بدرستی فرا گیرند شکستن بت های ذهنی و اندیشه های عوام گرایانه در مورد هنرمندان و بزرگان موسیقی این دوره و دوره های پیشین می باشد. چرا سعی می کنیم همیشه از انسانهای بسیار معمولی قهرمانان اسطوره ای بسازیم. آیا هنرمندان این نسل اینقدر به زمان و تواناییهای خود بی اعتماد شده اند؟ محمد رضا لطفی نیز به عنوان یکی از هنرمندانی که در برهه ای از زمان نواخت که ایران دستخوش تحولات خاص بود و لطفی این بحران را درک کرد و سوار بر این موج از این دریای پر آشوب گذر کرد مادر کشوری زندگی می کنیم که هر روز سهراب به دست رستم کشته میشود. تیغی بر گلوی فرزند. هر روز اندیشه های تازه در زیر تعصب های نسل پیشین از بین میرود همانطور که میرزا حسینقلی هیچگاه درویش خان را نپذیرفت. و رستم نیز سهراب را. در کشوری که جوانان نگاهی از اینگونه و از این دست داشته باشند،راه حصول به آزاداندیشی را بر خود تنگ کرده ایم ما باید زمان خویش را در یابیم. دوران محمد رضا لطفی و دیگران به پایان رسیده است چرا که آنها به نوبه خود آثاری آفریدند که در زمان خود و برای مردم آن روزگار خوب بود و در بین مردم هم شناخته شدند ولی دیگر در این دوره کسی با نواختن تصنیف ای مه من و رنگ نستاری و ردیف نوا شناخته نمیشود.جوانان این نسل می بایست ضمن حفظ حرمت و احترام نسل پیشین و استفاده از تجربیات آنان موسیقی عصر خود را زمزمه کنند و اگر قرار است که پله های آزاد اندیشی و واقع بینی هنری را با هم طی کنیم، باید از ساختن اسطوره ها و بت های خیالی بپرهیزیم. گرنه همیشه در این ورطه غوطه ور خواهیم شد. بنظر من آب از سر ما گذشته است پیش از آنکه به فکر این باشیم که لطفی نحوه اجرای استاد چگونه بود و یا ایشان تقوای هنری داشته اند یا نه و یا چنین و چنان باید در اندیشه فرهنگی باشیم که ستونهای آنرا موریانه سطحی نگری و بت سازی و… خورده و نزدیک است که سخت فرو بریزد.
در مورد نکاتی که علیرضا جواهری گفتند مخصوصا در مورد قیمت بلیط اشاره باریک ایشان به در نظر نگرفتن توان عامه مردم بود دوستان این را فراموش نکنیم که هنر مردمی را هیچگاه با ارزش مادی که بر روی آن گذاشته میشود نمی سنجند. هنرمندی زبان گویای مردم سرزمین خویش خواهد بود که همگام با دردهای مردمش باشد و جهان را و نیز انسان را در کلیت خویش با همه زخمهایش بپذیرد.
با سلام
جناب آقای بدری همین آقای مشکاتیان که هیچ کس منکر هنر والای ایشان نیست ۲ یا ۳ سال پیش کنسرتی گذاشتند که پول بلیط مین کنسرت ۲۰۰۰۰ تومان بود
آیا ما واقعا باید انتظار داشته با شیم که لطفی ۶۱ ساله مانند ۳۰ سالگی اش تار بزند
اقای چوکا آیا واقعا لطفی یک نوازنده معمولی است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
که سوار بر موج تحولات در یک برحه ی خاص شده
اگر نظر شما درباره لطفی ایچنین است پس باید نظرتان در باره ی مشکاتیان و علیزاده هم همینطور باشد
آقای جواهری شما در حد این نیستید که بخواهید کار لطفی را زیر سوال ببرید البته حق هم داریدکمال همنشین آشغال کله (بهمن رجبی سابق )در شمال اثر کرده است
آقای خالد این چیزی که ما از آقای لطفی دیدیم و شنیدیم در حد یک نوازنده معمولی بود
نقد ها چه بگویم توهین ها را یا شاید هندوانه زیر بغل گذاشتن ها را همه و همه را به دقت خواندم، خوشحال شدم که در این زمانه جوانانی هستند که برای هنر وقت می گذارند،اما ناراحت شدم چرا که دیدم هنوز پس از قرن های متمادی عادات و اخلاق ناپسندی که داستیم از بین نرفته که هیچ،بلکه همچون کلافی سردرگم پیچیدگی های بیشتری یافته تعصب،تکبر،قضاوت های نابجا و عجولانه،عدم تحمل نظریات مختلف و متفاوت،نبودن پشتوانه های علمی و منطقی برای نظریات و استدلال ها و…
باری ترجیح می دهم به جای هرگونه اظهار نظر که شاید به دنبال خودشائبه اغراض را همراه داشته باشد،جوانان عزیز را به آرامش دعوت کنم و از زبان خداوندگار بلخ بگویم:
بیا تا قدر یک دیگر بدانیم که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم
چو مومن آینه مومن یقین شد چرا با آینه ما روگرانیم
کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مردمانیم
فسون قل اعوذ و قل هو الله چرا در عشق همدیگر نخوانیم
غرضها تیره دارد دوستی را غرضها را چرا از دل نرانیم
گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده پرست و خصم جانیم
چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد همه عمر از غمت در امتحانیم
کنون پندار مردم آشتی کن که در تسلیم ما چون مردگانیم
چو بر گورم بخواهی بوسه دادن رخم را بوسه ده کاکنون همانیم
خمش کن مرده وار ای دل ازیرا به هستی متهم ما زین زبانیم
با پیرمحمد هم عقیده ام
“جناب آقای بدری همین آقای مشکاتیان که هیچ کس منکر هنر والای ایشان نیست ۲ یا ۳ سال پیش کنسرتی گذاشتند که پول بلیط مین کنسرت ۲۰۰۰۰ تومان بود”
دوست گرانقدر آقای خالد متشکرم از پاخ شما آن قسمت که در پاسخ این بنده حقیر بود نیاز به توضیحی اضافی دارد. اگر دو یا سه سال پیش آقای مشکاتیان کنسرتی گذاشت که به گمانم در سالن وزارت کشور بود و اوایلی بود که این سالن تاسیس شده بود و این کنسرت هم جزو اولین کنسرتهایی بود که در آنجا بر گزار می شد حال از این موضوع که بگذریم کنسرت آقای مشکاتیان یک اجرای دو نفره نبود بلکه کار ایشان به همراه گروه بود (فکر می کنم خواننده گروه شهرام ناظری بود که آقای ناظری را یکبار ۴ یا ۵ سال پیش به همراه یکی دو تا نوازنده تنبور قرار بود به شهر مان دعوت کنیم ایشان فرمودند من کاری با بلیط ندارم ۷ میلیون تومان نقد می گیرم و بعد اجرا می کنم) و به خوبی می دانید که اجرای گروهی مستلزم پرداخت دستمزد به نوازندگان گروه علاوه بر هزینه های جاری کار می شود . قصد مقایسه یا ارزش گذاری ندارم ولی قیاس شما نیز قیاس مع الفارق است.
با تشکر
آیا این هیاهو بر سر هیچ است یا شاید بر سر لحاف ملا؟
قضیه ساده است.کسی ، وقتی ، در شرایطی ، اثر یا آثاری را خلق کرده و موفق هم بوده!
حال…شرایط فرق کرده(با اینکه هنوز هم با ط دسته دار مینویسنش!)، دیدگاههای مردم بویژه جوانان فرق کرده، توقع خلق اله نیز، بویژه هنگامی که از یک موضوع پیشاپیش آگراندیسمان درست حسابی بعمل بیاد، و از سویی ملت میخواد وقتی پول میده ماست هم بخوره که خداییش حق هم داره!
استاد میاد…پس از سالیان دراز و میخواد نشون بده(از قبل هم اعلام کرده) که از استاد کلهر بهتر کمانچه میزنه، از استاد شجریان بهتر میخونه، از علیزاده ستار و از شریف تار را بهتر مینوازد…(شانس آوردیم آخر و عاقبت کنسرت این شد وگر نه که سال دیگه یه کنسرت طولانی تر میبود و سنتوری و ویلنی و شاید کیبرد!!! بلیط هم میشد شست هزار تومن{شست با س نه با ص} ).
بقیه داستان رو که حتما شنیدید…دو بار زخمه از دست ایشان میافته……شعر حافظ رو با اینکه دیوان جلوشه!!!! دو شب پیاپی اشتباه میخونه ……دف رو حایل دهان و میکروفن میکنه و …..کلی اشتباهات تکنیکی که …. خسته شدم واقعا !
در این میان برای من که تازه از اونور مرز (نزدیکی استاد…سویس) بازگشته ام جالبه که
که برخی از ایرانیها با وجود بهره وری از آنچه که از غرب آمده:موبایل، ماشینها و لوازم زندگی مدرن،لباسهای آخرین مد، مویای ژل اندود و ……..هنوز یاد نگرفته اند که نظر دیگران را در خصوص شخص، یا پدیده مورد علاقه شون بپذیرند…با طنز با قضیه برخورد کنند و اینقدر سخت نگیرن! درست میشه اینشا اله.
من که پیشنهادم اینه آقای لطفی
با یه کارگردان تئاتر وارد مذاکره بشن و یه قطعه کوتاه کار کنن که ایشان با همین سر و وضع
(ردا و ریش و پشم سفید) یه فانوس دستشون بگیرن و توی یه صحنه تاریک مثل خدا بیامرز
“دینوزیوس” جستجو کنان بخوانند: از دیو و دد ملولم و …ببخشید، بهتره با اون آوای آسمونیشون بخونن: هیشکی نمیتونه مثل مو تار و کمانچه و ستار بزنه،هیشکی از مو بهتر شعر حافظ رو بخونه و هیشکی نمیتونه….مثل مو گند بزنه به چندین دهه
تلاش برای موسیقی ایرانی و نام به اون بزرگی که میتونست واقعا به عنوان استاد بی همتای ردیف، دستگاه و اصول زیر بنائی موسیقی ایرانی در تاریخ ثبت بشه!
شما ها بچه ها حرفتون اینه؟ من آنم که رستم بود پهلوان؟ چرا اینقدر بی مایگی از خودتون نشون میدین؟چرا اینقدر خود کوچک بینی و حقارت؟ بخدا امثال شما ها هستن که وقتی خارج از کشور ساختمانهای بلند،ماشینهای شیک و نمونه های ظاهری تمدن رو میبینن میگن: آخه ما مگه چی داریم؟ اینارو نگاه که کجا هستن و ما رو با که کجائیم! ایرانیهائی مثل شما تو پارکها از مقابل پیرو پاتالهای چروکیده با احترام کنار میرن و حتا به سگهاشون لبخند میزنن! خدا را شکر که شماها در اقلیت هستید و هنوز هستند کسانی که میبینند لطفی با وجود یدک کشیدن واژه استاد سه شب پیاپی خراب میکنه به اسم و رسم خودشو مردم رو عصبی و خمازه کشان میفرسته خونشون(کم نبودن کسانی که نیمه های کار مجلس رو ترک کردن) البته شماها موندین هیچ ، که لذت هم بردین!
دوستی گفته بود منم تکرار میکنم: ول کنید این تعصب بیجا رو اینقدر لی لی به لالای این پیرمرد سپید ریش و سفید مو نگذارید و بپذیرید نظر دیگران رو حتا اگه بر خلاف میل شماست.مثل همین کاری که ماها داریم میکنیم، میبینیم که شما ها عاشقانه اشتباهات استاد؟؟ رو نادیده میگیرید و فقط تعریف و تمجید از کلام و قلمتون میچکه! و ما میخندیم . راستی کی گفته بود: بیچاره به ملتی که نیاز به قهرمان دارد؟
در پاسخ دوست ساده لوحی که هالیوودی ها را به ساخت فیلم سیصد محکوم کرده بود…عزیزم واقعا هالیوودی های ابله باید میومدن یه فیلم مستند از رانندگی ملت توی پایتخت میگرفتن که هم وحشیگری بعضیهارو نشون میداد هم نیازی به تحریف تاریخ نبود. خدا عاقبت همه رو خیر کنه ننه
شما ها بچه ها حرفتون اینه؟ من آنم که رستم بود پهلوان؟ چرا اینقدر بی مایگی از خودتون نشون میدین؟چرا اینقدر خود کوچک بینی و حقارت؟ بخدا امثال شما ها هستن که وقتی خارج از کشور ساختمانهای بلند،ماشینهای شیک و نمونه های ظاهری تمدن رو میبینن میگن: آخه ما مگه چی داریم؟ اینارو نگاه که کجا هستن و ما رو با که کجائیم! ایرانیهائی مثل شما تو پارکها از مقابل پیرو پاتالهای چروکیده با احترام کنار میرن و حتا به سگهاشون لبخند میزنن! خدا را شکر که شماها در اقلیت هستید و هنوز هستند کسانی که میبینند لطفی با وجود یدک کشیدن واژه استاد سه شب پیاپی خراب میکنه به اسم و رسم خودشو مردم رو عصبی و خمازه کشان میفرسته خونشون(کم نبودن کسانی که نیمه های کار مجلس رو ترک کردن) البته شماها موندین هیچ ، که لذت هم بردین!
دوستی گفته بود منم تکرار میکنم: ول کنید این تعصب بیجا رو اینقدر لی لی به لالای این پیرمرد سپید ریش و سفید مو نگذارید و بپذیرید نظر دیگران رو حتا اگه بر خلاف میل شماست.مثل همین کاری که ماها داریم میکنیم، میبینیم که شما ها عاشقانه اشتباهات استاد؟؟ رو نادیده میگیرید و فقط تعریف و تمجید از کلام و قلمتون میچکه! و ما میخندیم . راستی کی گفته بود: بیچاره به ملتی که نیاز به قهرمان دارد؟
در پاسخ دوست ساده لوحی که هالیوودی ها را به ساخت فیلم سیصد محکوم کرده بود…عزیزم واقعا هالیوودی های ابله باید میومدن یه فیلم مستند از رانندگی ملت توی پایتخت میگرفتن که هم وحشیگری بعضیهارو نشون میداد هم نیازی به تحریف تاریخ نبود. خدا عاقبت همه رو خیر کنه ننه!
بابا بیاین روی همدیگرو ببوسین.مال دنیا چرک کف دسته.
اصلا کنسرت بعدی لطفی همتون یه شب مهمون من.
ولی خداییش از مطالب بالا میشه استنباط کرد که اگه این مبحث و امثال اینها تا ۱۰۰ دیگه هم ادامه پیدا کنه به هیچ نتیجه ای نمیرسه.
شاید هنوز فرهنگ انتقاد رو نداریم.
سلام
چشمهاراباید شست جوردیگر دنیای پس از ۳۰ سال راباید دید .
ایسمها وجوددارد ولیکن هنر و دنیای اقتصادی مردم باهم رقم خورده است انسانهای فقیر هم موسیقی دارنداین را همه می دانند ولیکن این هنرمنداست بین مادیات کد حداکثر ۱۰۰ سال است ،آنهم اگر اوج محبوبیت باشد پس از ۴۰ سالگی حساب کنیم از ۶۰ سال تجاوز نمی کند،ومردم ، بین همه این هارا بگیرد برای مردم عادی هم خارج از سالنها در زاهدان در مدرسه بچه های میهن خود نیز می توان سازرابرده وفقط به آنها نشان داد .
هنمرند باید با وجدانش زندگی کند
salam aghaye javaheri beton tabrik migam…..ye jarayan rah endakhtid…..belakhare yeki bayad naghd kond.musighy ke hameash shenidan nist,,,,,fahmidanash moemtar ast
سلام خدمت دوست عزِیز و هنر مندم آقای جواهری
در ابتدا باید عرض کنم، در نگارش یک متن انتقادی (همانطور که حتما مطلع هستید) باید تمام جوانب تاثیر گذار بر روند نامطلوب مورد نظر مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد و از تمام جوانب به قضیه نگریسته و نتیجه منطقی از آن برداشت کرد.
خصوصا در مقوله چون قیمت بلیط کنسرت های موسیقی که جنابعالی مطرح کرده اید!
و بعد، آیا نوازندگان، خوانندگان و … جزوی از این مردم که حضرت عالی با بی توجهی و سهل انگاری آنان را به طرز توهین آمیزی محتاج نان شب معرفی کرده اید، نیستند؟ یا شاید روزی آنان همچون شما از غیب نازل می گردد؟
و نهایتا باید توجه داشته باشید که خدمات استادانی که شما (ناجوانمردانه) به بدی از آنها یاد کردید غیر قابل انکار و توانایی و قدرت آنها در اجرا (خصوصا استاد شجریان) شاید تکرار نشدنی باشد، پس روا نیست که شخصی چون شما (که تاثیر چندانی بر موسِقی نداشته اید) اینچنین در مورد کسانی که بسیاری از آثار آنان جاودانه و بی بدیل اند، داد سخن بدهید.
آقای جواهری سلام
لطفا به این نظرات نظر بدید
بدرود
فکر کنم بهتره لحنتون رو عوض کنید. این برخورد شما با آقای جواهری خجالت آوره. اصلا شما ایشون رو می شناسید؟ دنبال فرصت نباشید که به هم بتوپید. دیگران رو توی نظردهی تحریم نکنید
درود بر تک سوار موسیقی ایران زمین حضرت استاد محمد رضا خان لطفی
درود بر باز سفید کهکشان
منتظر اجرای استاد در کرمانشاه هستیم
خاک پای استاد
از خدا جوییم توفیق ادب
درود بر شمایی که نمیشناسمت.به این نکته توجه کرده اید؟؟؟؟که اگر لطفی و علیزاده چون دیگران برای سقفی از جنس کاغذ وا بمانند من و تو یک تف بی ارزش که در صندوق صدقات می اندازیم نثار دساتنشان که از بسیار ساز زدن پینه بسته نمی اندازیم؟
گرانی بلیط درست-اما شان هنرمند را پایین نیاوریم.در نزدیکی ما هنرمندانی در فقر زندگی نکردند(اسم کاری که کردند زندگی نبود) ومردند.
راستی چه ایرادی دارد که مشکاتین ماشین گران داشته باشد-لطفی حساب پر بانکی وعلیزاده…؟؟چطور انگشت شماتتمان رو به سازندگان(ویرانگر ۲ یا ۳ منظورمه)برجهایی که روی زمین غصب شده من و تو ساخته اند دراز نیست؟
من هم چون تو ای دوست خوانده ام که هنرمند یا با مردم است ی با مردم نیست.
اما یا رب چقدر فاصله دست و دهان است؟
نقدمان را به سمت نقمات تکراری ببریم(اگر دانشی داریم)چه دیدن کنسرت صرفا تفریح است!!!(خوب من که ندارم حرامم باد نمیرم)
موسیقی ما را آب برد-در پی علت بارانیم؟؟؟
سخن من اعتراض نیست سخنم از دردیست که خون به رگهایم خشکانده و لبهایم جراحی شده زور خندیدن ندارم که میگریم
سپاس
با سلام
سلام و درود بسیار به شما و تمامی دلسوختگان موسیقی ایران زمین
اگر به اساتیدی چون استاد بزرگم حسین علیزاده و سرور گرامیم استاد لطفی مشکاتیان بزرگ ویا استاد شجریان بی همتا . ثروت دنیا را تقدیم دستان پاکشان کنیم . در مقابل خدمات بیشمارشان نا چیز است ضمنا میدانید و میدانیم که این اساتید هر چه دارند در طبق اخلاص جهت فرهنگ و ادب و موسیقی این سرزمین نهادند
حال اینانند که نام ایران بزرگ را در جهان بلند اوازهتر میکنند
حال انصاف است بدگویی کنیم و ذهنهای دیگران را نسبت به همدیگر مخشوش نماییم اخر اگر فردی بیرون از دایره موسیقی به قضیه بنگرد نمیگوید در این روزگار غریب موسیقی ایران اهل موسیقی نیز پشت هم خالی میکنند
اردتمند شما
سلام اقای جواهری واقعا از نقد بجا و افشاگریتون ممنونم متاسفانه هنوز خیلی ها حاضر به حتی تفکر در مورد بتهای خود نیستند چه برسد به نقد از این بتها
کسی حاضر به نقد اجتماعی این تکنسینهای موسیقی نیست چه رسد به کار انها
روزگار غریبیست نازنین
همیشه موفق و پیروز باشی
ba arze salam,
be nazare man moosighiye irani dar hale hazer dar bonbaste enhesar talabiye nasli vaghea shode ke digar harfi baraye goftan nadarand va be donbale jazbe mokhatabe am hastan,choon baraye mokhatabe khas in konsertha faghed arzeshe hozari mibashand,hal che bayad kard?ba tavajoh be sire tarikhe mossighi irani,mitavan in nokte ra be sarahat daryaft ke enghelabe iran ,va kohoolate sene asatide vaghean barjesteye moosighi in forsat ra dar ekhiyare in ede gharar dad,va jaye basi khoshbakhti ast ke tamame ya bakhshe aazame asare an asatid be shekle zabt shode mojood ast,va shenavandeye saheb zogh berahati mitavanad tafavote anche aknoon moosighiye irani namide mishavad va anche an asatide bozorgvar boodeand cheghadr ziyad ast,ba gozar az in doreye enhesar talabi dar moosighiye iran mitavan be ofoghhaye roshan resid,va bayest tarikhe moosighi ra bedoone in enhesarat dar nazar gereft va in mohem az javanane khosh zogh va ba esteadad bar miayad,ke ba sarfenazar az in jamaat va edaahayeshan,ba didi kamelan hooshmandane va tahghighgarayane ba kare ziyad abe rafte ra be jooy bazgardanand,kafist dar sithaye inteneti search konid ta bebind ke chegoone injamaat alaraghme edaayeshan tabdil be anasori shodean dar hade khanandegane losangelesi,vaghti hamrahe tasnife morghe sahar mokhataban dast mizanand,va soot o hoora mikeshand,bayad did ke haghe enhesar talabi va bazari boodan hamin ast,bayad hesabe in jamaat ra az moosighiye classic irani joda kard,garche rahi ast doshvar vali shodani ast,
agar mohamd reza lotfi ra saramade nasli bedanim ke roshde khod ra dar daheye 50 tey nemoode va baad az enghelab ba tavajoh be foghdane asatide moosighi zood hengam kesvate ostadi gereftand,shayad betavan halo rooze mohamd reza lotfi ra be manzoore payan yaftane in gheshr talaghi kard,vagheyat chist?inan digar harfi baraye goftan nadarand,va moosighiyeshan hata baraye khodehsan ham khaste konande shode ast,choon ari az hargoone khalaghiyat va noavari ast,va dar va tabdil be noee adat va tekrar shode ast,mohamad reza lofi tanha nist,kafist be tak take hamnaslane oo negahi beyandazim,digar kesi harfi baraye goftan nadarad,va digar az an hayejanha khabari nist ke nashi az foghdane moosighye fakher dar jameae boodand,vali agar baz ham be saze yeki az asatide ghadim goosh konim,sarasar zogh va honar ast,va hanooz tazegi darad,tekrare radif dastgahi anham ba ziyadekhahihaye emroozi,va na anham shekli aseel va motabeghe anche boode ast,balke bardashti sade az an ,dadi ra az kesi dava nemikonad
واقعا بحث در این مورد ، نتیجه ای قابل لمس رو در بر نداره. موسیقی ما ، صرفا با قدمهای نوابغمون جلو میره. حالا اگر قدمهای این نوابغ رو بشکنیم ، دیگه اصولا چیزی برامون باقی نمی مونه
من تر جیح می دم که امثال شجریان ، لطفی ، علیزاده ، کلهر ، مشکاتیان و باقی بزرگان کنسرت توی ایران برگزار کنن – حتی با قیمت ۲۰۰۰۰ و ۳۰۰۰۰ تومان – اما اگر خودم نتونستم برم ، اشکالی نداره
حداقل می دونم که کسایی هستن که درآمد بهتری دارن و می تونن از هنر اینها ، بهره ببرن
شاید ارزش وجود این نوابغ ، ارجح باشه به ارزش وجود من
در تمام این صفحه چیزی نمی بینید مگر چرت و پرت ! یه سری آدم رسیدن به هم یکی از یکی دیگه دلسوز تر موسیقی فقط بلدن به هم تیکه بندازن فحش بدن و زیراب بزنن که آره تو هیچ چی نمی فهمی و من دارم درست میگم. چیزی که همیشه بوده و هست و خواهد بود این فرهنگ مزخرف ما ایرانی هاست که هیچ وقت نظر هیچ کس دیگه ای رو قبول نداریم و اصلا نمی تونیم نظر کس دیگه ای را گوش کنیم چون ما همه خدا هستیم و دیگران بندی ما …
آقای جواهری. به نظر میرسد هنوز دوران جوانی را پشت سر نگذاشته اید و یا در ایران زندگی نکردهاید. خیلی دوست دارم سالها بعد اگر در جایگاه لطفی بودید همین نوشته را بخوانید.
نظر من هم همین است .لطفی به هیچ وجه نمی بایست با موسیقی این چنین کاری میکردمنظورم اعتراض و توهین به کمانچه نوازان قابل ماست
سلام به همه موافقان و مخالفان
من خودم سه تار کار میکنم و محض اطلاع کسانی که میگویند استاد لطفی چنین و چنان بگویم استاد من هنرجوی استاد لطفی بوده در سال ۱۳۷۴.قابل توجه همه:استاد من سال ۷۴ بابت کلاس موسیقی استاد مباغی پرداخت نمیکرده چون استاد لطفی عقیده داشتند ((همین که زحمت سفر ۸۰۰ کیلومتری رو تحمل میکنی کافیه))پس همه بدونید که استاد برای پول ارزش قائل نیست برای عاشقان موسیقی ارزش قائله.
خانم مهرنوش که نوشتیداساتید تار فقط در ایران مطرح هستند ولی اساتید سایر سازهادر دنیا مطرح,یه سوال از شما دارم:مردم کجای دنیا سرود ملی ایران رو دوست دارند؟از نگاه اونا شاید این سرود مزخرفاتی بیش نباشه لی از نگاه ما ایرانیان چی؟عشق,امید,عرفان,حیات,زندگی وخیلی چیزهای دیگر در این سرود خلاصه شده.من یه ایرانیم که به کشورم,سرودش,سازهای سنتیش و نامش عشق میورزم و حاضر نیستم صدای ساز یه هنرجوی تازه کار تار رو با صد تا ساز کاملا حرفهای یه کشور بیگانه عوض کنم.امیدوارم هیچ کس مخصوصا بهنوش از حرفام ناراحت نشده باشه.
man ham tar mizanam va ham setar dar morede sazhaye dige ham etelat daram vali na dar oun had ke bekham naghd konam.bayad dar hiteye tar va setar begam ostad lotfi kam naziran vali ba matlebi ke aghaye javaheri neveshtan kamelan movafegham.ehteram e kasani mesle lotfi vajeb vali nabayad ouna ro inghadram bozorg kard ke begouyand kamancheye irani hamin ast ke man mizanam vala gheir
`دوست عزیزآقای جواهری سلام لطفا قبل ازنظر÷ردازی درمورداستادلطفی <زحمت کشیده زندگینامه ایشان رامطالعه کنید که ایشان درگرگان دارای سرمایه واملاک هستند که نیازی به این مبالغ که ازبلیطفروشی حاصل میشود ندارند. من شاگردایشان وبرادرشان مرحوم نعمت (مهران )لطفی بودم وازاین مسئله خبردارم درضمن شما میدانید یک کنسرت یک ساعته چقدر تمرین وهماهنگی نیازدارد؟ من به شما میگویم چون ندانستنش مایه تاسف است .یک کنسرت یک ساعته اقلا صدساعت تمرین مفیدباافراد خبره حال اینکه استادباشاگردان خودکه متوسط بودند طرف بوده .نهایتا سزای گرانفروش نخریدن است اگرفکرمیکنید بلیط گران است شما نخرید ونروید<یک صندلی خالی بهترازشنونده ای مانندشماست. س÷اسگذارم