محسنی: موضوعی که جناب میرعلینقی اشاره فرمودند در خصوص کارکرد تحریرهاست. در کتاب هم اشارهای به این موضوع شده که ما به طور کلی دو نوع تحریر داریم؛ یکی تحریرهای مستقل که یک تم کامل را تشکیل میدهد و وابستگی به شعر ندارد. یکی تحریرهای وابسته که در تکمیل ملودی شعر اجرا میشود و یا حکم زینت برای شعر دارد. استاد مجید کیانی هم به این موضوع معتقد هستند که در موسیقی ایرانی، موسیقی بر کلام غالب است.
میرعلی نقی: اینکه آیا کیفیت تحریرها در دورهی جدید تغییر کرده و تا چه اندازه نسبت به تحریردهی استادان قدیم تغییر کرده باید بگویم بله، تغییر کرده، تحت تأثیر سه عامل. یکی دوری ما از طبیعت که به هرحال آن انگارههای طبیعی که در محیط زندگیِ طبیعیمان میشنیدم را از دست دادیم و وقتی خواستیم به جای آن چیز دیگری بیاوریم خیلی اللهبختکی هر چیز به ذهنمان رسید را وارد کردیم و یک مقدار از حرکت ملودیک برخی از قطعات موسیقی غربی یا این آخریها از موسیقیهای تقریباً بومی استفاده کردیم و یا از حرکتهای سازی (اینسترومِنتال). متأسفانه فکرشده نبود و بعد هم به قول خودمان رجعت به سنت کردیم، که آن سنت را هم بهدرستی نشناختیم. این یک عامل.
دومین عامل دستگاههای صداساز بود که اساساً تلقیِ شنونده را از خواننده و صدا تغییر داد. یعنی خواننده را در دوران قبل از میکروفن مجبور کرد نیروی لازم برای رساندن صوتش را از خودش و نیروی جسمانیاش بگیرد. خب، حنجرههای باز و صداهای خیلی پر و قوی و تحریرهای خیلی شفاف و طولانی و صداهای ششدانگ. اینها برای محیطهای باز و محیطهای دشت بود. گاهیوقتها مرحوم تاج اصفهانی به شوخی میفرمودند میخواهید مثل هفتاد سال پیش براتون چهچه بزنم؟ یعنی این مال اون موقع بود که دشت بود و محیط باز بود و الان در این فضاهای بسته این صداها شنیده نمیشوند. یک مقدار تصویر شنیداری که میکروفن و دستگاه ضبط به خواننده باز پس داد تصور و برخوردش را با تحریر تغییر داد.
سومین مورد که بیشتر از همه لطمه زد، این بود که اساساً نقش ساختاری و استاتیکی تحریر فراموش شد. یعنی نقش زیباشناسی تحریر منحصر شد به نمایش تکنیک و قدرت حنجره به صورت خیلی سطحی برای پرکردن فاصلهی بین ادای کلمه تا نواختن ساز در تصنیفها. در واقع ما چیزی را که گم کردیم و انگارههای ما مثال آن است تفکر هنری موسیقی است. این اساساً چیزی نیست که با تقلید میسر شود، با تحقیق میسر میشود و به قول مولانا از مقلد تا محقق فرقهاست. امیدوارم کتاب آقای محسنی کتاب دستی هر خوانندهای شود که دوست داشته باشد آگاهانه در این راه برود و صرفاً به تقلید و تکرار درسهای استادانشان بسنده نکند.
انجمن موسیقی
۱ نظر