۱۹۶۸ ـ ۱۹۶۲/۱۳۴۶ ـ ۱۳۴۱: پرویز یاحقی از چهرههای ثابت برنامه گلها میشود. شیوه ویولوننوازی او شیوع مییابد و برنامههای فراوانی از همنوازی او با ایرج، گلپایگانی و… ضبط میشود. در دوره پیرنیا او با آزادی کامل در رفت و آمد به استودیوی شماره ۸ و ضبط تکنوازیهایش، به دلخواه و به مقتضای حال و الهام، میدهند. شماری از شنیدنیترین برنامههای او در این دوران در نوار پُر میشود. در این دوره فقط با خوانندگان زن کار میکند. استادان: روحالله خالقی و مرتضی محجوبی از دنیا میروند. اولین صفحات ۴۵ دور او همراه آواز گلپایگانی در کمپانیِ «رویال» پر میشود.
1970ـ ۱۹۶۸/ ۱۳۴۹ـ۱۳۴۷: دایی و استادش، حسین یاحقی در سکوت هنرمندان و بیاعتنایی اطرافیان دنیا را وداع میگوید. پرویز یاحقی با پروانه امیرافشار از شاگردان علی تجویدی آشنا میشود و بعد از مدتی با او ازدواج میکند. تعدادی آهنگ ـ ترانه برای صدای او میسازد و این دو، زوج خبرساز هنری در مجلات و روزنامهها میشوند. پیوند آنها بعد از مدتی به طلاق میانجامد، ولی ارتباط هنری حفظ میشود.
1977 – ۱۹۷۱/۱۳۵۵ – ۱۳۵۰: داود پیرنیا از دنیا میرود. وضعیت موسیقی رادیو و برنامه گلها عوض میشود. پرویز یاحقی و تنی چند از هنرمندان گلها به سفارش و تبلیغ اکبر گلپایگانی به کابارهها میروند و در آنجا برنامه اجرا میکنند. آهنگهای او کماکان با ارکستر بزرگ رادیو و به سرپرستی جواد معروفی اجرا میشود. سفرهای متعدد به کشورهای اروپایی و آمریکا میرود. اولین نشانههای انزوا و گوشهگیری از جمع در او آشکار میشود. همنواز او رضا ورزنده از جهان میرود.
1979 – ۱۹۷۷/۱۳۵۷ – ۱۳۵۶: آلبوم دو نواری «سلوهای یاحقی» با مقدمهای از بیژن ترقی منتشر میشود. آخرین کنسرتهای مدت زندگی خود بین مردم را در فاصله کمی تا وقوع انقلاب روی صحنه میبرد. با انقلاب، زمینه کاری تمام هنرمندان همسنخ او از بین میرود. عدهای مهاجرت میکنند و یاحقی در گوشه منزلش انزوا میگیرد.
1990 – ۱۹۷۹/۱۳۶۸ – ۱۳۵۸: یاحقی و همکارانش از ادامه کار موسیقی در رسانهها محروم میشوند و حقوق آنها نیز قطع میگردد. او در منزل به نوازندگی و ضبط قطعاتش با کیفیت حرفهای و تخصصی میپردازد. همنوازیهای او با جواد معروفی، ناصر افتتاح، جلیل شهناز، فضلالله توکل، فرهنگ شریف و… از این زمان جدی میشود. او در دستگاه حکومت نیز برای خود حامیانی پیدا میکند. همنواز او، امیر ناصر افتتاح، زندگی را بدرود میگوید.
2000 – ۱۹۹۰/۱۳۷۸ ـ ۱۳۶۹: ضبطهای خصوصی او ادامه مییابد. دوستانش کمکم از دنیا میروند: حسین قوامی، محمودی خوانساری، جواد معروفی و… آلبوم سلوهای یاحقی با عنوان طُرّه (۱ و ۲) منتشر میشوند. آلبومهای دیگر با نامهای طوبی (۱ و ۲) و طراوت (۱ و ۲) به بازار میآیند و خاطره یاحقی در دلها دوباره زنده میشود.
خواهرش در حادثه تصادف اتومبیل جانش را از دست میدهد و مرگ او ضربه روانی مهلکی را به پرویز یاحقی وارد میکند. اولین مصاحبههای خود در سالهای بعد از انقلاب را با فروغ بهمنپور به انجام میرساند.
20005 ـ ۲۰۰۰/ ۱۳۸۳ ـ ۱۳۷۹: کسالتهای روحی و افسردگی او شدید میشود. برای معالجه به خارج از کشور میرود و زود برمیگردد. فعالیتهایش را گسترش میدهد و نوارهای دیگری از او با نام راز و نیاز، کیمیا و… انتشار مییابد.
2007 ـ ۲۰۰۵/۱۳۸۵ ـ ۱۳۸۴: در یک حادثه تصادف اتومبیل، پنجه چپش خرد میشود. او را برای جراحی به آلمان میبرند. در بازگشت، انزوا و افسردگی او شدت مییابد و او دیگر کسی را نمیبیند. تنهایی و سکوت او به مرزهای نگرانکنندهای میرسد، بااینحال از تدوین آثار خود و واگذاری به حمید اسفندیارینیا ناشر مورد اعتماد خود غافل نیست. او هفته قبل از مرگ، آلبوم دو سیدی «مهر و مهتاب» را میبیند.
2007/۱۱/۱۱/۱۳۸۵: مرگ در آپارتمانش در خیابان جردن، کوچه نیلوفر، علت مرگ او ایست قلبی اعلام شد. جهانشاه برومند و فریدون احتشامی کاشفان آخرین بقایای پیکر رنجدیده پرویز یاحقی هستند. سه روز بعد در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده میشود. او از ۳۵ سال پیش از مرگ، تنها زندگی کرد و فرزندی نیز نداشت.
روزنامه همشهری (۱۳۸۵)
۱ نظر