از چه منابعی برای این کار استفاده کردید؟
نسخهای از چاپ سنگی مجمعالادوار در بخش نسخ خطی کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران موجود بود لیکن بنا بر اذعان مسئول وقت، سرویسدهی آن واحد برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا بود و امکان ارائۀ نسخ خطی (و این کتاب که چاپ سنگی بود!) به دانشجویان کارشناسی وجود نداشت. برای رعایت این قانون و در عین حال مطالعۀ مجمعالادوار به پیشنهاد فرد مذکور درخواست اسکن آنرا به بخش نسخ خطی دادم و چندی پس از اتمام ترم با پرداخت پانزده هزار تومان اسکنشدۀ مجمعالادوار را بهصورت سیاه سفید (Black and White) دریافت کردم!
پس از دریافت اسکن سیاهوسفید ملاحظه کردم این روش موجب شده است گاه نوشتهها خواناتر و گاه ناخوانا شوند. چند سالی بعد، فایل پیدیاف اسکن رنگی مجمعالادوار براساس نسخۀ موجود در کتابخانۀ مجلس سنا به دستم رسید که برای بارگذاری در فضای وب بهصورت کمحجمشده ارائه شده بود و هرچند در نمایاندن جزئیات متن بهتر از اسکن سیاه سفید پیشین بود، خوانش از روی آن در قسمتهایی دشوار و خواناییِ پرینت آن همچنان نامناسب بود.
باری، دراختیارنداشتن نسخۀ چاپ سنگی مجمعالادوار و خوانش بیاشکال اسکنهای آن انگیزۀ بازنویسی متن «مجمعالادوار» بهصورت حروف تایپی کنونی شد تا پس از آن بتوانم به بررسی متن پردازم.
بازنویسی و پژوهشهای لازم برای نشر این کتاب چقدر زمان برد؟
بازنویسی مجمعالادوار، براساس اسکن نسخۀ موجود در کتابخانۀ مجلس سنا و کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران از ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ شروع شد و پس از هفت ماه ممارست در ۲۱ آذر ۱۴۰۱ به اتمام رسید. شاید تایپ یک اثر دستنویس ساده به نظر آید اما بازنویسی این متن تخصصی موسیقایی برایم خالی از ریاضت نبود خاصه که در مواردی چاپ نسخهها واضح نبود و برای بازخوانی متن تمام توان فنیام در خوشنویسی، تسلط به لغات عربی و دانش موسیقی را صرف قرائت صحیح متن نمودم.
در مواردی نیز با جستجو در اینترنت سعی در قرائت صحیح واژگان و گاه اشعار و احادیثی کردم که هدایت در خلال متن خود از آنها استفاده کرده بود. امور فنی آمادهسازی کتاب، اعمّ از حروفنگاری، نتنویسی کامپیوتری، مقابله با متن اصلی و اعمال تصحیحات در فایل تایپی، صفحهبندی، استخراج فهرست اصطلاحات عربی هر مجلد و در ج آن پیش از شروع متن اصلی که خواننده با مطالعۀ آن بتواند متوجه متن شود، تکمیل فهرست اعلام و اشخاص و ارجاع به تمام موارد مندرج در متن (که توسط خود هدایت نیز ناقص انجام شده بود و در برابر هر واژه به یکی دو مورد از شماره صفحات نظیر در متن بسنده کرده بود)، تهیۀ مقدمه که معرف محتوای هر جلد و روش بازنویسی و ویرایش باشد همه یکتنه برعهدۀ خودم بود.
برای آنکه بازنویسیام هیئت قدیمی خود را حفظ کند در تایپ حروف عامداً همان رسمالخط هدایت را موبهمو کپی کردم و به رسمالخط جاری مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی برنگرداندم و همچنین متن را با قلم نسخ قرآنی بازنویسی کردم. شاید اکنون خواننده ناخودآگاه این فضای قدیمی را در ظاهر کتاب حس کند.
۱ نظر