شاخهای دیگر از نقشبندیه وجود دارد که از مدینه توسّط شیخاحمدسعید صاحب وارد کردستان شده است. شجرهنامهی این طریقت، همان خواجگان است با این تفاوت که صوفیان بعد از شاهعبدالله دهلوی تغییر میکنند. شیخابوسعید صاحب (پدر شیخاحمد سعید) همچون مولاناخالد یکی دیگر از شاگردان عبدالله دهلوی بوده و در مدینه سکونت داشته و نقشبندیه از طریق این بزرگان وارد کردستان شده است (حسینی، ۱۳۹۹).
۴-۳-۲- ذکر صوفیان نقشبندیه
با اینکه خواجهمحمّد بخارایی از کودکی تصوّف را تحت تعالیم محمّد باباسماسی آموخته بود و در حلقهی آنان ذکر را بهجهر (لسانی) ادا میکردند اما خواجهمحمّد، شیوهی خواجهعبدالخالق غجدوانی را برگزید که ذکر را در خفا و برای خود ذاکر میپسندید (حلبی، ۱۳۹۲: ۵۳۶). این نوع ذکر را «ذکر قلبی» میگویند و در طریقت نقشبندیه بر دو نوع است: ذکر به اسم ذات، یعنی لفظ جلالهی «الله» و ذکر بهنفی و اثبات، یعنی «لاالهالهالله» (همان: ۵۳۹).
پیروان نقشبندی را «صوفی» میخوانند؛ نتراشیدن ریش برای صوفیان، یکی از مظاهر وابستگی آنان بهطریقت نقشبندیه است. ولی موی روی گونهها و زیر چانه را تراشیده و به اصطلاح «قلم» مینمایند (توکّلی، ۱۳۹۵: ۳۱۵). صوفیان در هنگام گرفتاری و بیماری از ارواح پیران یاری میجویند. ذکر صوفیان نقشبندی را «ختم» یا «ختمه» میناماند که بدینگونه است:
روی دو زانو حلقهوار مینشینند و در حالیکه چشمها را بسته نگاه داشتهاند، دربارهی مرگ، قیامت، سرنوشت، مجازات، قبر و چگونگی پناه بردن بهخداوند باریتعالی میاندیشند. آنان اعتقاد دارند که یک ساعت تفکر از هزار سال عبادت، ثوابش بیشتر است. صوفیان در عالم اندیشه غرق در مرشد خویش میشوند که آنرا «رابطه» گویند، زیرا مرشد با حقیقت مربوط است و هر کس را که نیازمند ارشاد بداند، قلب و فکر خود را متوجّه او میسازد و او را تعلیمات روحی میدهد که این عمل را «توجّه» میخوانند و در این حال است که بعضی وقتها، توجّه مؤثر واقع میشود و صوفی در حالیکه میلرزد، نعره میزند که این حالت را «حال» یا «جذبه» میگویند. تمام این اعمال «ختم» یا «ذکر» است (تابانی، ۱۳۸۰: ۳۹۷).
در طریقهی نقشبندیه، اصل پیروی از شریعت است تا حدّی که شدیدترین مخالفان را بر آن داشته که بهدلیل همین اعتدال و پیروی از سنّت و اجتناب از برخی بدعتهای سلسلههای دیگر، بدین طریق درآمدهاند و یا آنرا ستودهاند (حلبی، ۱۳۹۲: ۵۳۷). ذکر این طریقت بهصورت خفی بوده و از موسیقی، ذکر جهر و سماع استفاده نمیکردند؛ اما پس از شیخ حسامالدین (۸) بهخاطر ترویج دو طریقت، حوادثی روی داد. درویشی در اینباره در کتاب خود با عنوان «دایرهالمعارف سازهای ایران» مینویسد:
«در مراسم ذکر طریقت نقشبندیه، استفاده از دف و تاس رسم نبوده و مرسوم شدن این دو ساز در برخی خانقاههای نقشبندیه در اجرای بعضی از مناجاتها و نیز ذکر قیام قادریه بر اساس فتوای شیخحسامالدین نقشبندی بوده است. این بدعت حدود ۱۰۰ سال پیش صورت گرفته و هنوز هم در برخی موارد پابرجاست. برخی بر این عقیدهاند که فتوای وی بهخاطر شرایط زمان بوده؛ زیرا از آن تاریخ بهبعد دراویش قادریه در مراسم نقشبندیه حضور دارند» (درویشی، ۱۳۸۴: ۲۶۱).
پینوشت
۸- شیخعلی حسامالدین، از مرشدان طریقت نقشبندیه، که علاوه بر ترویج طریقت خود، مروّج طریقت قادریه نیز بوده است (توکّلی، ۱۳۹۵: ۲۹۰).
۱ نظر