نوشتهای پیش رو دارید، خلاصهای از اپرای اتلو است که احتمالاً توسط امیراشرف آریانپور به فارسی برگردانده شده است. (متن اصلی نام مترجم ندارد) لازم به ذکر است که روسینی هم یک اپرای اتلو را بر اساس لیبرتو (اپرانامه)ای از فرانچسکو ماریا بِریو دی سالْسا ساخت. داستانِ این اثر بر مبنای روایتی فرانسوی است نه بر اساس اتلوی ویلیام شکسپیر؛ چراکه نه روسینی از نسخهٔ انگلیسیِ اثر، یعنی نمایشنامهٔ شکسپیر، آگاه بود و نه اپرانویس او! این نوشته را با هم میخوانیم:*
تراژدی اتللو بدون تردید یکی از مشهورترین و مهیجترین نمایشنامههایی است که تا امروز در ادبیات جهانی به رشتهٔ تحریر درآمده، بیش از سیصد و پنجاه سال از تاریخ تصنیف این درام می گذرد؛ اما هنوز جهان اثری نافذتر، عمیق تر و شورانگیزتر از سرگذشت اتللو به خود ندیده است.
در میان آثار فناناپذیر نوابغ شعر و ادب، این همه تصانیف دلنشین و مضامین نو، ظهور کرد اما اتللو مرکز شهرت و محبوبیت خود را از دست نداد. هنوز پس از گذشت سه قرن و نیم، صحنهٔ عالیترین تماشاخانهها و اپراهای جهان، جلوهگاه هنرمندانی است که در نقش سردار دلباخته و آتشین خوی مراکشی ظاهر می شوند.
شخصیت قهرمان داستان، آنطور که سخنسرای شهیر انگلیسی رقم زده، مخلوطی است از خصائل عالی انسانی و بعضی صفات حقیر و گذشت ناپذیر بشری، نظیر بدبینی و رشک. وی سرداریست دلیر، جوانمرد، پاکدل و در عشق و دوستی استوار. دل به کمند ماهرویی عفیف و پاکدامن میبندد و علیرغم
انتظار همهٔ مدعیان، وی را به ازدواج خود در می آورد.
حسودان و کینهتوزان بر عشق و سعادت او رشک می برند و با نیرنگ و افسون، آئینه شفاف قلب او را با حجاب بدبینی مکدر میسازند. سردار سیاهپوست مراکشی که جنون ناموس پرستی را از مردم متعصب مشرق زمین بهارث برده، دچار امواج متلاطم و دیوانهٔ شک و حسادت میگردد. در یک جدال مهیب عشق و شرافت، عشق شکست میخورد و همسر نازنین او بیگناه بخون خویش میغلتد.
و سپس از درون این ماجرای دلانگیز سرگذشتی بس تلخ و دردناک بوجود میآید… تنها خامهٔ توانا وطبع گهر بار شاعر عالیقدری مانند شکسپیر میتواند این درام پرشور را بدینسان رقم زند و آتشی از اندوه و حرمان بر دل خواننده باقی گذارد. با قدرت خلاقهٔ آهنگساز توانایی مانند وردی قادر است چنین نغماتی را برای این شاهکار جاودانی پدید آورد که طی قرنها اشک تاثر از دیدگان شنوندگان و بینندگان اپرای فناناپذیر خود سرازیر گرداند.
این اثر جاودانی برای اولین بار در تاریخ ۵ فوریه سال ۱۸۸۷ در اپراخانهٔ «اسکالا» در میلان به معرض نمایش درآمد.
شرکت کنندگان (CHARACTERS):
مونتانو، حاکم قبرس قبل از اتللو باس (Montano, Otello’s predecessor as governor of Cyprus Bass)
کاسیو، آجودان اتللو: تنور (Cassio, Otello’s lieutenant Tenor)
یاگو، یکی از افسران ارشد اتللو: باریتون (lago, Otello’s ensign Bariton)
رودریگو، یک نجیبزاده ونیزی: تنور (Roderigo, a Venetian gentleman Tenor)
اتللو، سردار سیاه پوست مراکشی در خدمت قشون ونیز: تنور (Otello, a noble Moor in the service of Venice Tenor)
دزدمونا، همسر اتللو: سپرانو (Desdemona, Otello’s wife soprano)
امیلیا، همسر یاگو و ندیمهٔ دزدمونا: متزوسوپر (Emilia, lago’s wife and Desdemona’s companion Mezzo-soprana)
انولودو ویکو، سفیر ونیز: باس (Lodovico, Ambassador of Venice Bass)
یک جارچی: باس (A herald Bass)
و همچنین عدهای از مردم قبرس، سربازان و دریانوردان ونیزی، سرایدار، خادمان، عدهای از بانوان و رجال ونیزی (People of Cyprus, Venetian soldiers and sailors, innkeeper, Servants, Venetian ladies and gentlemen)
*با سپاس از همکاری صبا معصومیان برای پیادهسازی و ویرایش این نوشته.
۱ نظر