استاد محمد بهارلو، در خانواده ای قدیمی متولد شده و ریشه دار در ایل معروف بهارلو در استان فارس و تنها فرزند خانواده است که داخل وادی هنر است. برادر بزرگ او (عبدالله بهارلو) با موسیقی آشنایی داشت و محمد کوچک را با نغمه های زیبا آشنا کرد. او خیلی زود پدرش را _ که از مشروطه خواهان بنام و مردی دارای استعداد فنی فوق العاده بود _ از دست داد و ذیل تربیت مادرش که بانویی با بصیرت و با فرهنگ بود، قرار گرفت.
نواختن ویولون را از نوجوانی آغاز کرد و از زنده یاد سیدمحمد بحرینیپور (از شاگردان حسین خان اسماعیل زاده) بهره گرفت. او می خواست نزد حسین خان یا حتی ابوالحسن صبا برود که آوازه خیلی بیشتری داشتند، ولی برادر، صلاح دید که محمد نوجوان نزد بحرینی پور برود. وی در مدرسه موسیقی شهنازی (در خیابان ناصرخسرو، کوچه خدابنده لوها) درس می داد و ارتباط او با بهارلو تا سال ۱۳۷۴ که جهان را بدرود گفت، ادامه داشت.
محمد بهارلو برای آشنا شدن با تکنیک بین المللی نوازندگی ویولون نزد کارل یان زوبک رفت. یان زوبک یکی از دوازده استاد اعزامی از پراگ به هنرستان عالی موسیقی در تهران بود و صفحات متعددی از اجراهای خود را در اروپای شرقی انتشار داده بود.
بعد از اینکه یان زوبک به چکسلواکی برگشت، بهارلو تعلیم را با روبیک گریگوریان، ویولونیست بزرگ ارمنی _ ایرانی ادامه داد. اندیشه تحقیق درباره فرم های سازنده موسیقی ایرانی از آن زمان در ذهن بهارلوی نوجوان، جوانه زد، ولی هرچه از اساتید وقت در این باره سؤال می کرد، راه به جایی نمی برد و تصمیم گرفت به تنهایی این راه را برود. راهی که پانزده سال بعد به انتشار شش جلد کتاب هایش انجامید.
بهارلو از استاد حسین ناصحی، در آموختن آهنگسازی استفاده شایان برد و دوستی این دو تا آخر عمر کوتاه ناصحی ادامه یافت. به طور همزمان، در مدرسه صنعتی ایران و آلمان نیز درس خواند و دانشنامه خود را در رشته برق و ماشین را از آنجا گرفت و به دوره عالی مهندسی مخابرات وارد شد. معلم زبان آلمانی او در این مدرسه نورعلی برومند بود که در آن زمان، هنوز در جامعه موسیقیدانان، نامی نداشت و به تدریس زبان آلمانی پرداخته بود. بهارلو خیلی زود وارد فعالیت حرفه ای شد و انرژی سرشار جوانی را در راه عشقش گذاشت.
موسیقی برای او اسباب انتفاع مادی نبود و او از صرف کردن ماترک پدری اش در این راه، ابا نداشت. یکی دو تن از دوستان دوره جوانی او که بعدها در جامعه موسیقی اسم و رسمی پیدا کردند، دوره سخت جوانی و فقر امکانات را با یاری های بی شائبه بهارلو و مادر فداکارش، براحتی طی کردند و از امکاناتی که با سخاوت در اختیارشان گذاشته شده بود، بهره گرفتند. بهارلو در سال ۱۳۲۴ بعد از گذراندن آزمونی دشوار، ارکستر کوچکی را به راه انداخت و تکنواز و آهنگساز آن ارکستر نیز شد.
با عرض پوزش از بینندگان عزیز سایت که امروز با تاخیر به روز رسانی سایت را مشاهده کردند. این ایراد مربوط به اشکالات سرور بود.