ارکستر مجلسی لوسآنجلس در روزهای سوم و چهارم نوامبر ۲۰۰۷ اثری از رضا والی را خواهد نواخت. این قطعه «رو به آن وسعت بیواژه» نام دارد که با الهام از سرودههای سهراب سپهری آفریده شده است.
رضا والی، استاد دانشکده کارنگی ملون (Carnegie Mellon) در ایالت پیتسبورگ و یکی از موفقترین آهنگسازان ایرانی در آمریکا است.
وی در هنرستان عالی موسیقی در تهران تحصیلات موسیقی خود را آغاز کرد و سپس در آکادمی موسیقی وین و دانشگاه پیتسبورگ تحصیلات خود را به پایان برد.
«رو به آن وسعت بیواژه» که برای نی و ارکستر نوشته شده، در سال گذشته برای نخستینبار با ارکستر مدرن بوستون و تکنوازی خسرو سلطانی به اجرا درآمد. به گفتهی آهنگساز، این اثر با وجود این که برای ارکستر غربی ساخته شده، ساختارش بر پایهی سیستم موسیقی دستگاهی ایران بنا شده است. رضا والی در گفتگو با «زمانه» از این اثر گفته است:
“این کار در واقع به فرم کنسرتو است برای نی ایرانی و ارکستر. فکر میکنم این اولین قطعهای باشد که به سبک ایرانی برای نی نوشته شده که ارکستر سمفونیک را هم بهطور کامل به همراه دارد. این قطعه را برای آقای خسرو سلطانی نوشتهام که یکی از نینوازان عالی هستند و بسیاری از دیگر سازهای بادی ایرانی مانند کرنا و سورنا را هم مینوازند. این کار در واقع پروژهای است میان دو گروه، یعنی ارکستر مدرن بوستون و ارکستر مجلسی لوسآنجلس که از من خواستند این قطعه را بنویسم. اجرا در لوسآنجلس نخستین اجرای این اثر در شرق آمریکا است.”
بشنوید این گفتگو را از رادیو زمانه
در لوسآنجلس علیرغم اینکه فعالیتهای موسیقی ایرانیان بسیار زیاد است، ولی در زمینهی موسیقی کلاسیک و موسیقی سمفونیک که تخصص شماست، بهندرت پیش میآید که کاری اجرا شود. واکنشها چه بوده میان نوازندگان، رهبر ارکستر، در این مدت…
من هفته دیگر به لوسآنجلس میروم. هفتهی پایانی اکتبر قرار است تمرینها شروع بشود و سعی شده در جامعهی ایرانیها تبلیغ زیادی شود. ما امیدواریم بسیاری از دوستان ایرانی به کنسرت بیایند. دو کنسرت است، یکی در روز شنبه ۳ نوامبر در سالن آلکس تئاتر در گلندل و دیگری روز ۴ نوامبر در دانشگاه کالیفرنیا در لوسآنجلس (یو.سی. ال.ای).
فکر میکنید ایرانیان استقبال میکنند، یا اینکه آنقدر جاذبهی موسیقی پاپ برایشان زیاد است که چندان علاقهای نشان نمیدهند به این سبک برنامهها؟
فکر میکنم بیایند. برای اینکه همایون خسروی، نوازنده ویلنسل، که از دوستان کودکی من در هنرستان عالی موسیقی است و یک رادیوی ایرانی در لوسآنجلس دارد برای برنامه تبلیغ میکند. روز دوشنبه هم با آقای خسرو سلطانی مصاحبه میکند. ما بههرصورت تمام کوشش خودمان را خواهیم کرد تا بخش گستردهای از هموطنان ایرانیمان به کنسرت بیایند. این قطعه با اینکه برای ساز نی و ارکستر سمفونیک غربی نوشته شده ولی تمام سیستماش براساس موسیقی ایران است.
البته در مورد فواصل، ساز نی تمام فواصل موسیقی ایرانی را میزند و بعضی از سازهای غربی به صورت سولو فواصل موسیقی ایرانی را میزنند. بقیهی سازها یعنی به صورت ارکستری، فواصل موسیقی غرب را میزنند، چون از لحاظ تمرین اشکالات خیلی زیادی بهوجود خواهد آمد، اگر بخواهیم همه چیز را عوض کنیم. بههرصورت یک پل زده شده میان موسیقی غرب، فرمهای موسیقی غرب (فرم «کنسرتو») و موسیقی ایرانی. البته این پل از طرف ایران زده شده است.
این اثر با الهام از سرودههای سهراب سپهری آفریده شده است. از تاثیر اشعار سهراب بگویید در این قطعه موسیقیتان که آوازی هم نیست…
تمام مفهوم این قطعه از یک شعر سهراب سپهری است به اسم «ندای آواز». در واقع یکی از ویژگیهای سهراب سپهری، یعنی موقعیتی که شاعر ایرانی سدهی بیستم، سهراب سپهری دارد این است که اندیشههای مولانا، حافظ، عطار و … را که از قرون میآورد، به جامعهی قرن بیستم ایران وصل میکند.
در واقع این یکی از دلایلی است که جامعهی ایران به سپهری اینقدر علاقه نشان میدهد. میدانید که، «هشت کتاب» یک میلیون نسخه فروش رفته و تا بهحال چندینبار تجدید چاپ شده است. من حدس میزنم که در آینده در هر خانوادهی ایرانی یک کتاب مثنوی مولانا، و یک هشت کتاب در کنارهم باشد. این تاثیریست که شعر نو توانسته است بر فرهنگ ایران بگذارد و ما امیدواریم که بتوانیم در مورد موسیقی معاصر ایران هم چنین کمکی بکنیم. شعر نوی ایران از درون شعر کلاسیک ایران بهوجود آمده است.
اما در مورد موسیقی نوین ایران ما در حدود پنجاهسال از شعر نوین ایران عقب هستیم. موسیقی نوین ایران هم میتواند از درون موسیقی کلاسیک ایران پرورش بیابد. سیستم موسیقی ایران آنقدر گسترده است که نیازی به موسیقی غرب ندارد. به همین خاطر، همین قطعهی کنسرتو، همین قطعه که برای نی و ارکستر نوشتهام، از همان نت اول، سعی کردم که این قطعه را براساس سیستم موسیقی ایران بسازم. ممکن است بعضی وقتها صداها طنینی غربی داشته باشند و هیچ اشکالی هم ندارد. برای اینکه سیستم موسیقی ایران آنقدر وسیع است که شما میتوانید قطعهای بنویسید که حتا غربی صدا بدهد.
این قطعهای که بزودی با ارکستر مجلسی لسآنجلس اجرا میشود به صورت سی.دی هم منتشر خواهد شد؟
ما سال پیش وقتی این کار را در بوستون اجرا کردیم، روز بعد آن را ضبط کردیم. امیدوارم در سال ۲۰۰۸ «رو به آن وسعت بیواژه» را با چند قطعهی دیگرم به صورت سی.دی. منتشر کنیم.
الان کار تازهای هم در دست دارید؟
درصدد هستم که یک دوبل کنسرتو بنویسم، برای خسرو سلطانی (نی) و برادرشان فرشاد سلطانی که ایشان نوازندهی بسیار ماهر کمانچه هستند و همچنین کنترباس میزنند در یکی از ارکسترهای فرانسه. یکی از برنامههایم این است که این کنسرتو را گسترش بدهیم و قطعه دیگری برای نی، کمانچه و ارکستر بنویسم. همچنین قطعههایی دیگری که برای ارکستر مجلسی نوشتهام و قطعهای دیگری برای سازهای بادی بر روی آواز اصفهان که در حال اتمام است.
موسیقی ایرانی چه ربطی به غرب دارد که حالا موسیقی غربی را چنان زیر مجموعه آن بدانیم که اگر کارمان غربی هم صدا داد به نظرمان اشکالی نداشته باشد؟!
مثلا درآمد شور چه ربطی به سونات های بتهوون دارد؟ … وای از بی سوادی