او با کنارگذاشتن فرم های رسمی سنتی همچون سونات، فوگ و … که هنوز مورد علاقه ی آهنگسازان هم نسلش بود، به نوعی موسیقی انتزائی دست یافت که هیچ تأثیری از گذشته را به ذهن متبادر نمی کرد. بولِز را به عنوان آهنگساز، گاهی کشیش اعضم کلیسای پسا-سریالیسم قلمداد می کنند. اما به عنوان رهبر ارکستر این وصله به او نمی چسبد، چرا که آثار ۱۵۰ سال از تاریخ موسیقی، از واگنر و مالر تا عصر حاضر را به روی صحنه برده است.
او با همکاری با مهمترین ارکسترهای جهان، چه در اروپا (برلین، وین، لندن)، چه در امریکا (شیکاگو، کلیولند، نیویورک)، فعالیت های خود به عنوان رهبر ارکستر را نیز گسترش بخشید. در این میان، همکاری او با پاتریس شِرو (Patrice Chéreau) در اواخر دهه ی ۱۹۷۰ که منجر به اجرای “حلقه نیبلونگن” واگنر در بایروت و “لولو” (Lulu) آلبان برگ در پاریس شد، شایان توجه است.
او در اواخر ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰ در دارمشتات، باسل و هاروارد به تدریس موسیقی مشغول بود.
پدر معنوی فیلارمونیک پاریس
در ۱۹۵۴، بولِز مدرن ترین کنسرت ها را در تالار مارینی (Théâtre Marigny) اجرا کرد. اما چند سال بعد، در مخالفت با سیاست های هنری آندره مالرو که چندان با طبع خلاق او سازگار نبود، با ناامیدی فرانسه را ترک کرد. از این زمان به بعد حرفه ی رهبری ارکستر او به خارج از مرزهای فرانسه گسترش یافت. بین سال های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ رهبر دائمی ارکستر سمفونیک بی بی سی در لندن و همزمان با آن در سال های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۷ مدیر هنری ارکستر فیلارمونیک نیویورک بود. در ۱۹۷۶ آنسامبلی مختصّ موسیقی معاصر تأسیس کرد. در سال ۱۹۷۰ ژرژ پمپیدو رئیسجمهور فرانسه از او خواست تا مرکزی برای پژوهش در موسیقی مدرن برپا کند. بولِز ایرکام (بنیاد پژوهش و هماهنگی موسیقی و آکوستیک) را ایجاد کرد که همچنان در کنار مرکز ژرژ پمپیدو به کار ادامه
میدهد.
بولِز متفکر باهوشی بود که می توانست به شیوایی درباره ی هنر خودش صحبت کند. او در تمام پروژه های مهم موسیقی در فرانسه، از احداث شهرک موسیقی (Cité de la Musique) در ۱۹۹۵ تا فیلارمونیک پاریس در طلیعه ی سده ی بعد حضوری فعال داشت. هرچند که بخاطر وخامت حالش در آغاز به کار فیلارمونیک پاریس حاضر نبود.
او برای سال ها رئیس بخش موسیقی یونسکو بود. او در بازگشت دوباره به فرانسه، در ١٩٧۶ آنسامبل “intercontemporain” را تأسیس کرد که اولین آنسامبل ویژه اجراى موسیقى معاصر با اعضاء دائمى بوده و اکنون نیز یکى از مهم ترین آنسامبل هاى موسیقى معاصر دنیا محسوب مى شود.
بولِز شخصیتی سرسخت و انعطاف ناپذیر داشت. زمانی گفته بود “باید تالارهای اپرا را بسوزانیم.” با بالاتر رفتن سنش، رفتاری دوستانه و رویی گشاده یافت اما همچنان بر اصول اخلاقی و هنری خود پابرجا بود.
بولز بخش بزرگی از زندگی حرفه ای و خلاق خود را در آلمان سپری کرد و شهروند افتخاری بادنبادن بود. در همین شهر بود که او روز سه شنبه (۵ ژانویه) در نود سالگی زندگی را بدرود گفت.
۱ نظر