مطلبی که پیش رو دارید نامه سرگشاده غلامرضا میر هاشمی، سازگر و رئیس کانون سازندگان ساز خانه موسیقی است درباره دو ساز جدیدی که توسط محمدرضا شجریان ساخته و معرفی شده است: ساز از جمله پیچیدهترین ابزارهای ساخت بشر میباشد و هنوز بسیاری از رموز صدا دهی و نحوه تولید صدا در رسیدن به کیفیت صدای عالی برای سازندگان ساز دست نیافته باقی مانده است. به همین علت نیز عده زیادی از نوازندگان و حتی سازندگان ساز در مواجهه با تغییرات صوتی ساز دست به اقداماتی میزنند که تنها به صورت تجربی و آزمون و خطا بوده و بی شک راه حل قطعی محسوب نمیگردد. از طرفی نبود دانش کافی باعث میشود تا مسائلی شبه خرافی و باورهایی بی پایه و غیر علمی نیز عنوان شود.
با وجود چنین مسائلی در کارساز و ساخت و ساز آن، مشکل اساسی از جایی آغاز میشود که بخواهیم با توجه به این دانستهها ی اندک دست به کار ساخت سازی جدید شویم،زیرا همه تجارب ما در سازهایی که نمونه قبلی داشته و سابقه و خدمت ساخت آنها مشخص است و به راحتی در ترازوی سنجش قرار میگیرد، اما سازهای بدون پشتوانه تاریخی ما را از مقایسه و سنجش محروم می سازد.
حتی این مسئله در نواختن و صدا دهی ساز جدید نیز نمود دارد،چنانچه اگر در لحظه شنیدن نوای تار به طور ناخودآگاه صدای تولید شده را با دهها نمونه تکنوازی تار اساتید مختلف مقایسه میکینم. اما از مقایسه نوازندگی سازی جدید و با صدایی جدید با هیچ کدام از نواختههای قدیمی تر راه به جایی نمیبریم و نواخته جدید در صورت معروف بودن نوازنده و مبتکر آن شاید بتواند مقبولیتی هر چند کوتاه پیدا کند.
ذکر این مقدمه به جهت برگزاری یکی از بخشها در جشن نهمین سال روز تاسیس خانه موسیقی میباشد. در شب اختتامیه، برنامههای مختلفی تدارک دیده شده بود.
یکی از بخشها اختصاص به معرفی دو دستگاه ساز بود. طراحی و ساخت این سازها را استاد بی بدیل آواز ایران جناب استاد محمدرضا شجریان انجام داده بودند.
این سازها، یک سنتور بزرگ (بزرگتر از سنتورهای معمول ایران) بود که با سیمهایی ضخیم تر از سنتورهای رایج (بین ۲۰/ تا ۰۰/۲ مم) نواخته میشد. به نام «بم ساز». ساز دیگر که میتواند از خانواده ساز کمانچه محسوب شود، به صورت سازهای کششی نواخته میشد که در واقع، صدای آن بسیار بم تر از کمانچههای معمول بود به نام «صراحی»
استاد شجریان پس از رونمائی ساز ها، علت طراحی و ساخت این سازها را طی سخنانی، کمبود ساز با صدای بم در مجموعه سازهای ایرانی ذکر کردند. جناب استاد در ادامه به نکتهای اشاره فرمودند، به این مضمون:
«بنده پس از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیدم که در تمام سازها، صدای تولید شده، در واقع مربوط به صفحه رو (در سازهایی مانند سنتور و سه تار)، همچنین مربوط به پوست (در سازهایی مانند تار، کمانچه و تنبک) میباشد و کاسه رزنانس هیچ نقشی در تولید صدای سازها ندارد و پوست و صفحه خوب، ساز ها را خوش صدا میکند، حتی مثلا تنبک فرزندم همایون که خوش صدا بود، پس از تعویض پوستش صدای تنبک خیلی بد شد و بنده حاضرم به صورت علمی این نظریه را به اثبات برسانم که کاسه سازها نقشی در تولید صدا ندارند.»
قبل از ذکر نکاتی، لازم میدانم به عرض برسانم که استاد شجریان برای تمام مردم و دوستداران موسیقی، سازندگان ساز، موزیسینهای حرفهای و… از جمله این حقیر دارای شان و احترام فراوانی میباشند و ذکر این نکات، نمیتواند هیچ گونه خللی در جایگاه و منزلت استاد ایجاد کرده و شان و احترام استاد برای همه مهم میباشد.
اصولا ابداع هر چیزی در واقع ضرورت نیاز میباید داشته باشد. در مورد ابداع ساز هم به همین صورت است. در کشورمان سازهای مختلفی وجود دارد که صدای آنها با گوش ما مانوس میباشد و حتی لهجه صدای سازها نیز هماهنگی کاملی با موسیقی ما دارد و با تغییراتی جزئی مانند استفاده از سیم ضخیم یا باریک، تغییر اندازه و جنس خرک و پوست، صدای ساز تغییر پیدا میکند. سازهایی مانند تار، سه تار، کمانچه، نی، سنتور و تنبک که در واقع سازهای اصلی ما میباشند، در طول دهه ها و سدهها به صورت جز به جز تغییرات کمی کرده و با خصوصیات کنونی به دست ما رسیدهاست.
هر گونه تغییر صدا و یا به اصطلاح جا انداختن سازی جدید چه از نظر ابعاد و چه از نظر صوتی محتاج به گذشت زمان است و این سلیقه جامعه است که این تغییرات را بپذیرد یا نپذیرد. هم چنان که در طی چند دهه گذشته سازهای جدید بسیاری ابداع و یا تغییرات بسیاری در سازهای گذشته ما داده شده است. اما امروز به ندرت میشود آن تغییرات یا آن سازهای ابداعی را دید ولی تغییراتی نیز بودهاند که نیازشان احساس میشده و ما میبینیم که این تغییرات، مثلا مانند سیم چهارم سهتار (سیم مشتاق یا واخوان) جا افتاده است.
۱ نظر