هنرستانهای موسیقی ایران، در نبود مراکز آکادمیک جدی مانند کنسرواتوارهای موسیقی کلاسیک که در سراسر جهان دایر هستند، مهمترین نقش را در تربیت هنرجویان موسیقی کلاسیک بازی میکنند. در واقع این مراکز هستند که باید از کودکی تا جوانی هنرجویان موسیقی را با فرهنگ کلاسیک (چه ایرانی چه غیر ایرانی) آشنا کنند و شخصیتهایی را عرضه کنند که فرهنگ کلاسیک را درک کرده و در آن بالیده باشند.
پیش از ورود به وضعیت امروزی جامعه موسیقی کلاسیک ایران، لازم است درباره هدف غائی فرهنگ کلاسیک بیشتر بیاندیشیم؛
اگر فرهنگ کلاسیک را تجلیگاه جدیت در کمالگرایی در همه امور بدانیم، به همین طریق، موسیقی کلاسیک نیز باید در نهایت جدیت و کمال گرایی در مسیر تولید اثر هنری باشد. در نتیجه تمام جوامعی که خواستار گام برداشتن در ساحت فرهنگ کلاسیک هستند، میتوانند با بهرهگیری از افراد و سازمان هایی، بستر رشد و توسعه این فرهنگ را فراهم کنند.
اصطلاح آکادمیک برگرفته از نام آکادمی، مکتب فیلسوف شهیر یونانی افلاطون است که پس از آن به مراکز آموزشی یونان باستان که در آنجا فلسفه و ریاضیات تدریس می شده اطلاق گشته است. در آکادمی تفکر انتقادی (پرسشگری) در راس توجه بوده است. این شیوه بعدا در دیگر کشورهای جهان به صورت های مختلف ظهور و نمود پیدا کرده و بسترِ فرهنگِ کمالگرایی و یا فرهنگِ کلاسیک فراهم میسازد. «در کنار»ِ این فرهنگ، همیشه فرهنگ دیگری نیز فعال بوده که در آن غلبه بر فراغت و شادکامی است؛ فرهنگ پاپ.
این تصور که بخشی از جامعه و به خصوص فرهیختگان تمایل بیشتری به فرهنگ کلاسیک دارند (۱)، دلیل بر این نیست که این جامعه همواره در چنین فضایی نفس می کشند و هیچگاه تمایلی به طنز و سبکی (از جنبه اندیشگی آن) ندارند، در گروه مقابل که عموما شامل بخش عظیمی از اجتماع میشود، هم البته با شدت کمتری تمایل به فرهنگ کلاسیک قابل رصد است.
از طرف دیگر در هر دو زمینه های فرهنگ کلاسیک و پاپ نیز، فضایی بینابینی وجود دارد که نمود آن را در حوزه موسیقی پاپ به صورت موسیقی پاپ کلاسیک و در موسیقی کلاسیک به عنوان موسیقی کلاسیک سبک می بنیم. این فضای بینابینی باعث می شود که در بسیاری از واقع این دو فرهنگ کاملا متفاوت بیشتر از آستانه منطقی خود به طرف گروه مقابل تمایل پیدا کرده و هدف اصلی آنها مورد غفلت قرار گیرد. خطرناک ترین شکل از این خروج وقتی است که چنین اتفاقی در مرکزِ تجلی فرهنگ کلاسیک یعنی آکادمی ها روی دهد.
***
۲۷ دیماه جشن صدسالگی هنرستان موسیقی در تالار وحدت برگزار شد. به عقیده صاحب این قلم، شب جشن صدسالگی هنرستان، آینه تمامنمایی بود از نوع نگاه مسئولین و مدیران هنرستان موسیقی به مقوله تدریس موسیقی کلاسیک. هنرستانی که به دلیل اختلاط فرهنگ پاپ و کلاسیک، دیگر توان زایش جامعهای از اهالی موسیقی کلاسیک را ندارد؛ نحوه اجرای نمایشی دو هنرمند پیشکسوت موسیقی کلاسیک ایرانی و اجرای یک بیگ بند جز در جشن صدسالگی هنرستانی که چهرههای مانند مین باشیان ها، وزیری، محمود، غریب، دهلوی، پورتراب، رهبری و… در راس امور آن بوده اند، چراغهای هشدار اضمحلالی خطرناک در امر ترویج فرهنگ موسیقی کلاسیک را روشن کرد.
پی نوشت
۱- این تعاریف پایه جامعه شناسی ندارند و امروز دیگر متعلق به طبقه خاص اجتماعی نیستند، هرچند در گذشته تاحد زیادی اینگونه بوده است و مثلا فرهنگ کلاسیک به طبقه اقشار ارتباط داشت.
مجله هنر موسیقی
۱ نظر