به غیر از علی رهبری چه کسانی شاگرد شما بودند؟
آقای شهرام فسازاده که در امریکا هستند. ایشان ۵ سال پیش من ویولون کار کرده اند، البته بعدها پیش حبیب الله بدیعی رفتند اما در شرح حالی که خود فسازاده نوشته بود گفته اند که «من ۵ سال شاگرد رحمت اله بدیعی بوده ام»، اگر ایشان نمی گفتند، شاید من هم یادم نبود! در حقیقت گرفتن ویولون از آرشه، انگشت گذاری و کلاً تکنیک ویولون را پیش من بودند. آقای گرگین زاده شاگرد من بودند، پروین پیشه و…
شما ویولون کلاسیک هم درس می دادید، یا فقط ویولون ایرانی؟
من در هنرستان عالی موسیقی ملی یا هنرستان موسیقی ملی ویولون ایرانی درس می دادم (چون هنرستان ملی بود) البته در اوائل در زمان مدیریت آقای حسین دهلوی به پیشنهاد ایشان، یکی – دو سال ویولون کلاسیک درس می دادم، البته بعدها معلم های دیگری آمدند و این کار را به عهده گرفتند و من تماماً تدریس موسیقی ایرانی را به عهده گرفته بودم.
در سازهای دیگر مانند کمانچه شاگردانی داشته اید؟
من اصلاً کمانچه درس نمی دادم، بیشتر همان ویولون را درس می دادم. البته زمانی آقای حسین علیزاده به کلاس من می آمدند و قیچک یاد می گرفتند.
آثار کدام آهنگساز ایرانی را می پسندید؟
البته در آهنگسازی و به طوری کلی موسیقی هرکسی ذوق و سلیقه خاص خودش را دارد، ولی من در بین افرادی را که در ۵۰ ساله اخیر کار کردند، مرحوم علی تجویدی را به واسطه ذوق سرشاری که در آهنگسازی دارد، بیشتر می پسندم، من همواره به علی تجویدی به واسطه تلاش های بی پایانش ارادت کامل داشته، دارم و خواهم داشت. آقای همایون خرم هم کارهای خوبی کردند، قطعات خوبی ساختند؛ آقای پایور هم اما تجویدی چیز دیگری بود.
فکر می کنم سلیقه شما در آهنگسازی قطعات بی کلام آقای پایور باشد؟
البته چون کارهای وزارت فرهنگ و هنر، مانند کارهای ارکسترهای رادیو، مخاطب عام نداشت… طبعاً بیشتر مردم آهنگ های رادیویی به گوششان می خورد.
در مورد مسئله چندصدایی موسیقی ایرانی چطور؟
صد البته آقای پایور! بهرحال شاید نزدیک به ۲۰ سال با آقای پایور همکاری کردیم. زحمات و تلاش های وی در راه گروه نوازی غیر قابل انکار است. اما من از اینکه بهترین آهنگساز ایران را در چندین دهه اخیر آقای تجویدی گفتم، شاید کمی دور از ذهن بیاید، چراکه ما در دو سازمان مختلف یعنی رادیو و وزارت فرهنگ و هنر کار می کردیم، متأسفانه این دو سازمان با هم خیلی همکاری نداشتند، افرادی که در هر کدام از این گروه ها بودند، اجازه نداشتند که به گروه دیگر بروند، نه ما می توانستیم با آن ها همکاری کنیم، نه آن ها می توانستند با ما. این است که رابطه ما با آنان بسیار محدود بود. به همین خاطر سال ها برنامه ای چه به صورت تنهایی و چه با ارکستر وزارت فرهنگ و هنر در رادیو ایران نداشته ام. البته در سال های پایانی رژیم گذشته کم کم اجازه ورود به رادیو را به ما دادند.
چند سال هم شما با حسین دهلوی کار کردید. نظرتان در باره ایشان چیست؟
آقای دهلوی در کار آهنگسازی و رهبری بسیار دقیق و مرتب بودند. کارهای بزرگ ایشان مانند، کارهایی با ارکستر سمفونیک مثل «بیژن و منیژه» کارهای بی نظیری هستند. ضمن این که کتابهایی که ایشان نوشته اند، بسیار عالی و بی نظیر است.
شما «شوشتری برای ویولون و ارکستر» را از ایشان اجرا کرده اید، چطور برای ضبط این اثر از شما استفاده نشد؟
بله، من در سال ۱۳۳۷ آن را اجرا کردم. آن هم با ارکستر خود استاد دهلوی که ارکستر صبا نام داشت. آن کارها و اجراها بی نظیر هستند. وقتی من در اروپا بودم آقای دهلوی این اثر را ضبط کردند ولی ظاهرا کادانسی که من برای این قطعه نواخته بودم را می پسندیدند و طی تماسی از من خواستند که فقط بخش کادانس را من ضبط کنم و بفرستم که مخالفت کردم و گفتم چنین کاری چندان مرسوم نیست. {ممکن است باعث سوء تفاهم بشود.}
شما در چه دوره ای لیسانس گرفتید؟
دوره مدیریت شاگردم علی رهبری! در واقع هم من معلم او بودم و هم لیسانسم را از دست او گرفتم! چراکه گرفتاری های متعدد اجازه نمی داد تحصیلاتم را تمام کنم و این اتفاق منجر به تاخیر زیاد در گرفتم مدرک من شد.
با سلام.
فکر می کنم در مورد نام آقای شهرام صفارزاده دچار اشتباه شده اید. و تلفظ صحیح نام ایشان شهرام فسازاده باشد. البته امیدوارم اشتباه کرده باشم.