گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

چند گام… در امتداد راه علی‌نقی وزیری (۲)

اول ببینیم که وزیری چه گفت و چه نوشت؛ دستور تار، اولین کتابی است برای آموزشِ نواختن تار: «منقسم به دو جزو/ جزو اول موسقی اروپایی یا بین‌المللی و جزو دوم موسقی وطنی یا ایرانی» که در قسمت دوم به تئوری موسیقی ایرانی معاصر اشاره شده است؛ و البته در زمان و در نوع خودش یک اتفاق مهم هنری فرهنگی بوده است. کتاب با آموزش خط (نت‌نویسی) فرنگی شروع می‌شود و با تمرین‌هایی برای یاد گرفتن نت و یافتن مهارت در نواختن نت‌ها با ساز تار تا نیمه ادامه می‌یابد؛ و کم‌کم اشاره‌هایی ناقص و نه‌چندان درست به تئوری موسیقی اروپایی می‌شود؛ اما آنچه که مورد بررسی در این نوشته است قسمت دوم و موسیقی ایرانی است.

در این قسمت تمرین تارنوازی مورد ندارد فقط در ابتدا نت‌نویسی ایرانی با توضیح علامت‌های سری و کرن و گام معروف ۲۴ قسمتی که از ابداعات وزیری به‌شمار می‌روند، آمده است. در این کتاب واژه‌های «ردیف» و «گوشه» مورد استفاده نیستند؛ اما به این معنی نیست که تئوری‌پردازیِ او ورای آموزش ردیف و ورایِ پدیدارشناسی است.

وزیری به‌جای «دستگاه» از واژۀ «آواز» استفاده کرده و موسیقی ایرانی را با تعریف «آواز ماهور» چنین شناسایی می‌کند: «آواز ماهور- عیناً بدون کم و زیاد گام کبیر است. تغییر مدهایی در ضمن آواز ماهور هست که خارج از گام کبیر می‌شود، ولی اساس همان گام کبیراست».

از این دو جملۀ شروع متن، می‌بینیم که متن علمی نیست. «گام کبیر» (گام‌های ماژور) تعریف دارد و مشخص است؛ اما «آواز ماهور» مبهم است و تعریف دقیق ندارد و از جملۀ دوم و وجود «تغییر مدها در ضمن آواز ماهور» پیداست که آواز ماهور گام کبیر نمی‌تواند باشد.

استاد وزیری بعد از ۱۵ سال تجربه در آموزش موسیقی در کتاب و فصل مستقلی، جدا از تمرین‌های نوازندگی با نامِ «آوازشناسی موسیقی ایرانی» در زمینۀ تئوری‌پردازی نوشته و به به‌سازی بعضی از اشتباهاتِ دستور تار پرداخته است.

در ابتدا در تعریف «آوازها»: «معروف است که موسیقی امروز ایران عبارت از هفت دستگاه است… ما در دستور تار تقسیمی نموده و حال پس از پانزده سال… باز با جزئی اختلاف به همان عقیده باقی هستیم» (وزیری، ۱۳۰۱: ۱۶).

یک اختلاف جزئی این است که گام سه‌گاهِ «می کرن» با شاهد «دو» شروع می‌شود و «متعلق» به چهارگاه هم نیست. درحالی‌که در دستور تار شاهد در هر گامی (به استثنای همایون) تنیک آن گام بود.

اشکال اصلی تئوری وزیری در همین درهم کردن دو سیستم مختلفِ گام با تنیک و نمایان و… و مقام با شاهد و ایست و متغیر است. این دو سیستم بر هم منطبق نمی‌شوند و از این راه به یک تئوری‌پردازی آکادمیک و علمی برای گسترش مرزهای موسیقی هنری ایرانی، فراسوی ردیف دوران قاجار نمی‌توان رسید.

در کتاب آوازشناسی موسیقی ایرانی هم می‌بینیم که وزیری هم با معرفی و نت‌نویسی «انگاره»ها برای هر گوشه‌ای در واقع به آموزش ردیف پرداخته است؛ و درنتیجه شکل و ساختمان گام‌ها بی‌اهمیت می‌شوند و انگاره‌ها سیستم‌های سازندۀ موسیقی را بیان می‌کنند.

خسرو جعفرزاده

خسرو جعفرزاده

متولد ۱۳۲۰ همدان – ۱۳۹۸ وین
موزیکولوگ و معمار
khdjzadeh@gmail.com

۱ نظر

بیشتر بحث شده است