کتاب مشهور او «تنبک و نگرشی به ریتم از زوایای مختلف» است. این کتاب را می توان مانیفست یا قطعنامه زندگی بهمن رجبی دانست. او نخستین (و تا امروز تنها) تنبک نوازی است که از زوایای گوناگون به جایگاه ریتم موسیقی و جایگاه هنرمند تنبک نواز در موسیقی در تاریخ ایران پرداخته و از این ساز مهجور و مظلوم دفاع کرده است. سی سال پیش وقتی که او اندیشه هایش را می نوشت، تنهای تنها بود و هنوز هم وضع همان است و تغییری دیده نمی شود. این راهی بود که او برگزید وگرنه با تکنیک عالی و شدت فراگیری که او داشت، اگر می خواست، به راحتی می توانست زندگی های پر از منفعت طلبی و شادخواری و عافیت جویی داشته باشد.
ولی او حتی یک روز به این طرز زندگی دل نداد و انگار سالها رنج و بی آشیانی و مبارزه بر تثبیت جایگاه ارجمند تنبک و تنبک نواز در میان جامعه موسیقی، او را آب دیده تر و مصمم تر کرده است. او در این ۳۵ سال فعالیت مستمر، هیچ گاه به خاطر کنسرت، پژوهش و سخنرانی و تک نوازی حاضر به دریافت وجهی نشده و از راه تنبک نوازی، جز شهریه تدریس (که آن هم به قول حافظ: گاه هست و گاه نیست!) محل معاش دیگری نخواسته که داشته باشد. وجود او، یک تنه و تنها، حیثیتی را برای تنبک نواز فراهم آورده که در نسل او، نظیر و همانندی نداشته است.
بهمن رجبی، نوازنده ای صاحب ابتکار و اندیشه است. او به شیوه های سنتی تنبک نوازی مسلط است ولی خود را در چارچوب آنها محدود نکرده است. همیشه می گوید اگر ما به کار پیشینیانمان چیزی اضافه نکنیم، در حقیقت کاری نکرده ایم وجه مشخصه اصلی کار بهمن رجبی، تلاش او برای «روایی کردن» هنر تنبک نوازی است.
در وهله اول، او با این ساز کوبه ای که وظیفه اش تاکنون تنها حفظ ریتم بوده، برخوردی کرد که شایسته یک ساز ملودیک بود. او می خواست ملودی را با ریتم مجسم کند و برای بیان کامل این ایده از هیچ تمرین مشکل تکنیکی فروگذار نکرد. کار او بسی مشکل تر از دیگر نوازندگانی بود که تنها به حفظ قالب ها و شگردهای تنبک نوازی سنتی اصرار می ورزیدند و یا حداکثر خرده تکنیک ها و یا خرده شگردهایی شخصی را بر آن می افزودند.
رجبی کار آنها را محترم می داشت ولی راهی بسیار متفاوت را برگزیده بود. او برای «روایت گر» ساختن تنبک تک نواز، ابتدا از ملودی های مشهور و تصنیف های قدیمی و قطعات کلاسیک موسیقی ایرانی بهره گرفت و با سالها تمرین آنها را طوری نواخت که شنوندگان با شنیدن آنها بی اختیار به یاد آن ملودی ها و قطعات معروف می افتادند.
۱ نظر