توسکانینی برای داشتن ریتمی سخت و خشن مورد انتقاد بوده و او را به نوعی دشمن آوازهای ایتالیایی و غارتگر هنرغزلخوانی در خوانندگی می دانستند! از دیگر انتقادات به وی، عدم توجه کافی توسکانینی به آثار مدرن، یعنی آهنگسازان قرن بیستم، بوده است. در اواسط سالهای فعالیتش، به دلیل کیفیت ضبطهای خود به ویژه آنهایی که در استودیوی NBC 8-H ضبط شده بود، مورد انتقاد قرار گرفت مبنی بر آنکه: “این استودیو تنها مناسب پخشهای تلویزیونی و رادیویی است نه یک سالن کنسرت”. آکوستیک خشک آنجا ارتعاش کمی داشت در حالی که بسیار مناسب پخش بود اما برای ضبط کنسرتهای سمفونیک و اپرا مناسب نبود.
با این وجود انجام ضبط در این استودیو، مورد علاقه توسکانینی بود زیرا شنونده را قادر می ساخت تا بتواند صدای هر ساز را در مجموعه یک ارکستر تشخیص دهد، چیزی که رهبرها به شدت به آن اعتقاد دارد.
با تمام نقدها و ایرادهایی که از کار توسکانی نی گرفته می شد وی غالبا در طول حرفه خویش بت منتقدین بود، چیزی که کمتر برای موسیقیدانان دیگر پیش می آید. عکس توسکانینی برای سه بار بر روی جلد مجله تایم سالهای ۱۹۲۶، ۱۹۳۴ و ۱۹۴۸ چاپ شد. در تاریخچه این مجله تنها رهبری است که تا این حد به وی ادای احترام شده.
در ۲۵ مارچ ۱۹۸۹ پست کشور آمریکا تمبری ۲۵ سنتی با تصویر توسکانینی چاپ کرد. در طی سی سال گذشته اگرچه نسل جدید به میدان آمده اما موج نگاه دوباره منتقدین به سوی توسکانینی وجود داشته است؛ آنان سعی در اثبات آن داشتند که توسکانینی در جهت ارتقای موسیقی آمریکا نقشی اساسی داشته و به عنوان بهترین رهبر تمام دوران شناخته شده. گاه منتقدین بیش از آنکه بر رهبری وی متمرکز باشند به میراث وی توجه دارند.
در سال ۱۹۴۳ فیلمی مستند ۳۱ دقیقه ای از توسکانینی برای سازمان اطلاعات جنگ آمریکا ساخته شد، به نام “سرود ملتها” (Hymn of the Nations) که در استودیوی ۸-H گرفته شد و شامل رهبری توسکانینی در ارکستر سمفونی NBC از آثار وردی، “سرودهای ملی” شامل سرودهای ملی انگلستان، فرانسه و ایتالیا، (ملتهای متحدد جنگ جهانی اول با آمریکا بود) که خود توسکانینی سرود جهانی “انترناسیونالیسم” و “ستاره های پولکی پرچم” را نیز به آن اجراها افزود. این فیلم در سال ۲۰۰۴ توسط RCA/BMG بر روی DVD عرضه شد، اما اجرای سرود انترناسیونالیسم در تولید جدید از این فیلم حذف شد.
فیلم “سرود ملتها” نامزد جایزه آکادمی فیلم های مستند کوتاه سال ۱۹۴۴ شد. همچنین مستندی به نام ” توسکانینی: استاد بزرگ” (Toscanini: The Maestro) در سال ۱۹۸۵ ساخته شد که شامل تصاویری از رهبری های وی و مصاحبه هایی با موسیقیدانانی که با وی کار کرده بود، همچنین فیلم سینمایی “توسکانینی جوان” (Il giovane Toscanini) با بازی ستارگانی چون توماس هوول (Thomas Howell) و الیزابت تیلور و به کارگردانی فرانکو زفیرلی (Franco Zeffirelli) در سال ۱۹۸۸ بر اساس زندگی واقعی وی ساخته شد.
آرتور توسکانینی در واقع اولین رهبری است که حضور بسیار فعالی در برنامه های زنده تلویزیونی داشته که از مارچ ۱۹۴۸ در استودیو ۸-H آغاز شد.
بین سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۵۲ او کنسرتهای پخش شده در NBC را رهبری کرده که شامل اجرای دو قسمتی اپرای آیدا اثر وردی و اولین اجرای کامل تلویزیونی سمفونی نهم بتهوون است و تمام این اجراها به طور همزمان از رادیو نیز پخش می شد. رهبری آثار واگنر از ۲۰ مارچ ۱۹۴۸، آثار برامس از نوامبر ۱۹۴۸ و در ۳ دسامبر همان سال سمفونی شماره ۴۰ موتسارت در G مینور پخش شد.
دوربینهای پخش NBC اغلب برای مدت زمان طولانی روی توسکانینی فکوس کرده بودند، نه تنها برای ثبت تکنینک رهبری وی، بلکه ثبت عمق وجوداش در موسیقی. در پایان هر کنسرت وی معمولا به جای خم شدن سری پائین می انداخت و صحنه را زود ترک می کرد. اگرچه NBC تا آوریل ۱۹۵۴ پخش خود از رادیو را ادامه داد اما پخش تلویزیونی آنان بعد از مارچ ۱۹۵۲ ممنوع شد. تمام برنامه ها تلویزیونی پخش شده از رهبری توسکانینی بر روی DVD گردآوری شد.
من در مورد مطلب مربوط به نامجو خواستم بگم اصولا موسیقی نامجو از سبک و سیاق دیگری است و گویا هم شما هم او مرزهای موسیقی مابین کارهای مثلا کلاسیک با شنونده های خاص تر و متفاوتش با یک موسیقی تلفیقی راک و تماشاگر عام تر و بسیار با کمیت ترش را هنوز نشناخته اید. این تقسیم بندی ها ده ها پیش در غرب شکل گرفته اگر نمی دانید! و کسی نمی گوید چرا پینک فلوید به خوبی موتزارت موزیک نمی زند و چرا … هر چند فهم این حرف بسیار ساده ظاهرا تلاش زیادی از طرف کارشناس ها و نوازندگان طلب می کند!
یک نکته دیگر این سخت گیری ها که به موزیک نامجو می شود درست اما آیا خود این آقایان که ایده آل های دهن پر کنشان را در کرنا می کنند توانسته اند یک کار زنده ارائه دهند. منظورم این است که اصولا همه گره خورده اند یک عده این را نمی بینند و ائدال هایی مطرح می کنند اما تنها از طریق شکست و تغییر فرم اصولشان متناسب با زندگی به مراتب متفاوت ما و حتی جهانیان در امروز است که می توانند یک کار نبوغ آسا ارئه دهند. لطفا ضرباهنگ لحظه را دریابید و ذهنتان را منفجر کنید تا به این ائدآل ها جور دیگری برسید .