آیا می توانید به طور خلاصه بگوید، در نبود ایشان موسیقی ایرانی دچار چه کمبودهایی شده است؟
پورقناد: ابتدا لازم است بگویم به نظر من، به احتمال قریب به یقین موسیقی ایران یکی از موسیقیدان باسواد خود را از دست داده است؛ یک موسیقیدان چندبعدی با فهرست بینظیری از فعالیتهای متنوع مثل تدریس هارمونی، تاریخ موسیقی، موسیقی فیلم، کنترپوان، سازشناسی، تئوری موسیقی، سازهای کوبهای ارکستر سمفونیک، پیانو و نتنویسی آثار هنرمندان دورۀ قاجار و پهلوی اول و فهرست بلند بالایی از چندصدایی آثار آهنگسازان ایرانی برای ارکستر مجلسی و ارکستر سمفونیک، آهنگسازی فیلم، سرپرستی گروه موسیقی ایرانی و سرپرستی آرشیو متنوع و باارزش رادیو و مطالعۀ دقیق این آثار و رهبر چند ارکستر، پژوهش روی موسیقی محلی ایران و… ولی از همۀ اینها مهمتر، با درگذشت ایشان موسیقی ایران یک موسیقیدان باسواد و دلسوز را از دست داد!
این مسئله را زمانی بیشتر احساس میکنیم که نامهنگاریها و بحثهای ایشان را با مسئولین مختلف در وزارت ارشاد، رادیو، هنرستان، خانۀ موسیقی و… میخوانیم. همیشه این سؤال وجود داشت که «چگونه است یک شخص با مرام و مسلک فریدون ناصری که عمری پای هنر و تحقیق و پژوهش گذاشته است، با وجود کهولت سن و نداشتن توان جسمی رهبری ارکستر، باز از مصدر امور ارکستر سمفونیک تهران و مدیریت هنری آن کنار نمیرود؟ آیا میتوان فرض کرد او هم به دنبال میز و مدیریت باشد؟!» ولی وقتی به بررسی نامههای او پرداختیم این سؤال برای من اینطور پاسخ داده شد که در آن زمان تنها او بوده که هم توانایی شناخت سره از ناسره را در موسیقی دستگاهی ایرانی، موسیقی محلی ایران و موسیقی کلاسیک غرب داشته است و هم جَنَم مبارزه با سوءاستفادهگرها، دروغ گوها و هر آنکس که هنر را برای مالاندوزی و شهرت میخواسته، داشته است.
در زمان فریدون ناصری ارکستر سمفونیک تهران بعد از دورۀ رهبری فرهاد مشکات، دارای برنامۀ کاری سالیانه شد ولی پس از آن فقط ارکستر سمفونیک تهران در دورۀ رهبری علی رهبری توانست چنین برنامهای داشته باشد و آنهم در یک دورۀ شش ماهه و پس از آندوره دوباره ارکستر سمفونیک دچار بحران شد. ناصری هنرمندی بود که برای کار ارکستر جنگید و این سازمان که در حال از هم پاشیده شدن بود را از مرگ و نابودی نجات داد.
اسناد زیادی وجود دارد که نشان میدهد او با مسئولین چگونه صحبت میکرده و با چه صراحت و صلابتی صحبت میکند. نامههای سالهای پایانی مسئولتیش که از وعدههای دولتیانِ حراف و دروغگو بهستوه آمده است، سند غیرت و شجاعت این نمایندۀ برحق موسیقی است؛ آنجا که در اعتراض به موسیقیدانان ساکت در جلسات میگوید ما نیاز به تعدادی هنرمند دلسوز و قسمخورده داریم.
برای کتابخانۀ شخصی استاد چه برنامهای دارید؟
ناصری: هنوز تصمیم خاصی گرفته نشده است، ولی اگر قرار باشد چیزی به جایی اهدا شود دانشگاه هنرهای زیبا، دانشگاه هنر و موزۀ موسیقی در الویت قرار دارند.
آیا برنامهای برای بزرگداشت استاد یا انتشار آثار ایشان در نظر گرفته شده است؟
ناصری: در حال مذاکره با بنیاد رودکی برای مراسم بزرگداشت ایشان هستیم و در کنار آن در آینده در فکر انتشار آثار صوتی و بازنشر کتابهای ایشان هستیم. در ضمن در اینستاگرام هم صفحهای با این آدرس fereydoun.nasseri درست کردهایم که اخبار کارهای ایشان در آن منعکس میشود. در پایان از آقای پورقناد برای تمام زحماتی که در این مدت کشیدند کمال تشکر را دارم، بدون کمک و همفکری و ایستادگی ایشان شاید هنوز هم این کارتنها و جعبهها باز نشده بود.
مجله هنر موسیقی شماره ۱۸۰
۱ نظر