عبارتبندی گوشههای ردیف در گذشته از طریق اتصال نتها به یکدیگر تا حدی در نوشتار رعایت میشد. این طریقه که مشکل تقطیع و عبارتبندی را نسبتا مرتفع میسازد برای تعیین شاکلهی دقیق یک جمله کارآ نیست بهویژه که در ساختار آن نتهایی به کار رفته باشد که به دیگر نتها متصل نمیشوند. برای رفع مشکل جملهها (و نه عبارات) نیز راههای متعددی آزموده شده است، از جمله نوشتن جملهها بر خطهای جداگانه که طلایی پیشنهاد میکند و یا استفاده از کاما و فاصلهگذاری که منا پیشنهاد کرده است (۱۴).
از سه کتاب مورد بررسی ما دوتا (بهجت، ندیمی) از همان روش قدیمی بهرهگرفتهاند اما منا علاوه بر اینها ابزار جدیدتری را در کار آورده است. او برخی اوقات تقطیع و عبارتبندی متفاوتی را نیز پیشنهاد کرده و این کار را با گذاشتن پرانتزهایی در زیر خطوط حامل انجام داده است (نمونهی ۲۰)، استفاده از این روش برای مکتوب کردن بیش از یک عبارتبندی در یک نغمهنگاری ردیف ابتکاری نو است.
نمونهی ۲۰. (منا ۱۳۸۴: ۲۶) خط پایین حاوی تقطیع دیگری است که او پیشنهاد میکند.
این روش از یک سو دست نویسنده را باز میگذارد تا تفسیرهای دیگری نیز از عبارتبندی یک جملهی موسیقایی مکتوب کند. چیزی که از طریق فعالیتی تجزیه و تحلیلی یا اجرای مجدد میسر بوده و اکنون به نغمهنگاری ردیف نیز راه یافته است. به رسمیت شناختن عبارتبندیهای دیگر در دیدگاهی که ردیف را علاوه بر زیرساخت موسیقی، قطعهی تمام هم میداند، شگفتآور نیست.
مطرح کردن خودآگاه عبارتبندی و تقطیع (از طریق پیش کشیدن تقطیعهای ممکن دیگر) برای نوازندهای که به احتمال قوی در حال آموختن است گامی است به پیش، اما در مهار درآوردن همین خصیصه در گرایشی افراطی ممکن است به مسدود کردن تخیل عبارتبندی موسیقیدان منجر شود. جدای از این بحث که در بنیاد روش عبارتبندی بود، تفاوتهای موردی در تقطیع عبارات متن ردیف به چشم میخورد که برخی از مثالهای آن را میتوان در (نمونههای ۱۵ و ۱۷) دید.
تفاوت در رنگ آمیزی صوتی
سنتور سازی است که امکانات زیادی برای انتقال سریع میان مناطق صوتی مختلفاش موجود است. نوازنده به سادگی میتواند میان سه ناحیهی صوتی این ساز حرکت کند، حتا تا حدی که تنها یک زینت از فیگور کامل بر ناحیهای دیگر (با فاصلهی هنگام) اجرا شود.
علاوه بر این سنتور سازی است که میتوان با آن دو صدای واقعا همزمان را -با تمامی فواصلی که در سنتور داریم- به اجرا درآورد. این امکانات بر سازهای دیگر ایرانی (به جز قانون) تنها به شکل بسیار محدود دیده میشود. بنابراین موضوع تقسیم بر مناطق صوتی مختلف نیز در تنظیم و نغمهنگاری برای سنتور اهمیت مییابد.
سه نغمهنگاری یاد شده از نظر استفاده از مناطق صوتی سنتور نیز با یکدیگر یکسان نیستند. در نگارش بهجت مواردی از انتقال میان سیمهای زرد و سفید سنتور در زمان تعویض جملهها، که به نظر میرسد فقط به قصد ایجاد تمایز بیشتر میان دو جمله و رنگآمیزی متفاوت باشد (گاه در سنتور این نوع تغییر نواحی اجبارا صورت میگیرد ولی موارد گفته شده این گونه نیست)، به چشم میخورد (نمونهی ۲۱).
توضیحات:
۱۴- در مورد این اجرای خاص حتا اگر هیچ یک از این تمهیدات هم به کار نمیرفت تنها ثبت واخوانها به شکلی که منا انجام داده کافی بود تا تصویر روشنی از جملهبندی گوشه به خواننده بدهد، چرا که کیانی اغلب واخوانها را در جای پایاندهندهی جملات مینشاند.
۱ نظر