مروری بر اجراهای مختلف از نینوا
اجرای مجدد، آن چه به گونهای هنجار مسلط در موسیقی دستگاهی به حساب میآید (۱) به همین نسبت در موسیقی جمعی ما کمیاب است. رفتار جامعهی موسیقیدان و شنوندهی ما در مقابل اجرای مجدد آثار آهنگسازی شده نوعی رفتار تناقضآمیز است. از یک سو اجرای مجدد الگوها در موسیقی دستگاهی به حدی نهادینه شده، حتا کسانی با اجرای مو به مو (و بدون تفسیر شخصی) ردیف هنوز میتوانند لااقل در ذهن بخشی از جامعهی موسیقی به عنوان هنرمند مطرح شوند و از سوی دیگر عمل به همین رفتار در مقابل قطعات از پیش ساخته شده کمتر دیده میشود.
آثار آهنگسازان مطرح (۲) را اغلب فقط خودشان (یا شاگردانشان) اجرا کردهاند.
به عبارت دیگر از بسیاری از آثار شناخته شده تنها یک اجرا موجود است. شنوندگان نیز کمتر علاقهمند شنیدن اجرای مجدد قطعات هستند (۳). همه منتظراند هنرمند موسیقیدان هر بار که به روی صحنه میآید حرف تازهای برای گفتن داشته باشد. و این حرف تازه را نه در بیان موسیقایی که آثار و شیوهی نو میجویند. به بیان دیگر در این دیدگاه موسیقی ما اصلا نوازنده (به مفهوم مرسوماش در جهان امروزی) ندارد همه آهنگسازاند (یا آهنگساز خواسته میشوند!).
در چنین وضعیتی قطعهای به مدد شرایط ویژهی دورهی ساخت و زندگی و نیز شهرت سازندهاش در موقعیتی ممتاز قرار میگیرد و بیشمار از رسانههای جمعی به گوش میرسد؛ در طول تاریخ تقریبا سه دههای عمرش چند بار نشانههای همراهش تغییر میکند. هر بار نیز موقعیت و دلایل ساخته شدنش را شنوندگان (و گاه مفسران) دگرگونه میکنند غافل از این که بیشتر اوقات آنچه میگویند تفسیر امروزشان است از آنچه دیروز رخ داده، یا حتا آروزی محال آنچه که هرگز روی نداده است.
«نی نوا» اثر «حسین علیزاده» درست در چنین وضعیتی قرار دارد و دست کم دو دهه از عمر طولانیاش را فقط با یک اجرای غیر زنده (ضبط شده در استودیو، آن هم به شکل غیر همزمان) به سر آورده است. این اثر پیش از اولین اجراهای زندهی عمومی در ایران چنان شناخته شده بوده که کمتر شنوندهی جدی یا غیر جدی موسیقی میتوان یافت که آن را اقلا یک بار نشنیده باشد.
شاید از این نظر نی نوا در میان آثار موسیقی سازی خالص موقعیتی منحصر به فرد داشته باشد. جایگاهی که با وجود تفاوت در ساختمان و ابزار بیانی آن را به بخشی از موسیقی کلاسیک ایران تبدیل کرده است.
شنیده شدن یک اثر موسیقایی آن هم تنها از روی یک اجرای ضبط شده و به دفعات زیاد، پدیدهای را باعث شده که در نوشتهی دیگری (۴) به استعاره «استبداد» نامیده شد. ضبط سال ۱۳۶۲ موقعیتی معادل سنگ معیار پیدا کرد.
نی نوا به دلیل شرایط سازبندی از جمله قطعاتی است که آهنگسازش نمیتواند خود مجری آن باشد به همین علت رفتار تناقضآمیز مقابل اجرای مجدد آن به شکل مرسوم قابل تکرار نیست؛ چرا که نمیتوان بهترین یا تنها اجرای موجود را اجرایی دانست که خود سازنده در آن شرکت داشته است.
بنابراین بار به سوی اجرایی منحرف میشود که تصور میشود آهنگساز بر آن مهار (یا نظارت) کامل داشته است.
پینوشت
۱. موسیقی دستگاهی ما بهخصوص در سالهای اخیر بر مداری از اجرای مجدد حرکت کرده است. برخی این پدیده را ناشی از بن بست در نگاه زیباشناسیک موجود دانسته و برخی دیگر آن را ذاتی موسیقی دستگاهی ایران به حساب آوردهاند. استدالال این گروه دوم بر این پایه است که آنها دستگاه را به نوعی حاوی ساختارهای ژنتیک موسیقی ایرانی میدانند؛ بنابراین از این دیدگاه اجرای گوشهها و تکهها حاوی نوعی اجرای مجدد است. به نظر میرسد تنها اختلاف نظر در شدت و ضعف رابطهی اجرا با الگوی دستگاه است. این تفاوت دامنهی طیفیای از بازنوازی صرف تا دگرههای خلاقانه بر فضای دستگاه را در بر میگیرد. به این رفتار میتوان توجه بیش از حد به بازسازی آثار آهنگسازی شدهی موسیقیدانان ایرانی اوایل قرن حاضر را هم افزود.
۲. این بحث بیشتر در مورد موسیقی از پیش ساخته یا جمعی ایرانی صحت دارد. درمورد آهنگسازانی که با ابزارهای بیانی غربی دست به آفرینش میزنند موضوع تا حدود زیادی فرق میکند و اگر هم اجراهای زیادی از آثارشان موجود نیست دلایل دیگری دارد که از حوصلهی این نوشتار خارج است.
۳. گاهی هم که به شنیدن مجدد برنامهای ابراز علاقه میکنند بیشتر از جنس نوستالژی است تا تمنای از سر گذراندن یک تجربهی موسیقایی جدید و باز شنیدن قطعهای آشنا در امروز نوازنده یا گروه. این موضوع را در برخورد (گاه همراه با سرخوردگی) شنوندگان با اجرای آثار سالهای اول انقلاب میتوان دید.
۴. صداقتکیش، آروین. (۱۳۸۵) «هیجان یک اجرای جدید»، فرهنگ و آهنگ، شمارهی ۱۴: ۳۲.
سلام اجرای راه ابرشم رو چطور میشه تهیه کرد؟
یویوما هم هست تو کوارتت؟