نگارنده، بر مبنای سنجشهای آزمایشگاهی که روی قدیمیترین آثار مضبوط استادان نوازنده چون: محمدصادق خان سرور الملک (رئیس گروه نوازندگان ناصر الدین شاه)، نایب اسد الله (استاد نی)، میرزا حبیب سماع حضور (استاد سنتور)، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی (استادان تار) و دیگر نوازندگان دورهی ناصری – که از استوانههای مومی حافظ الاصوات مورد بازیافت صوتی – انجام دادهام، ابعاد فواصل اجرایی آنها را نیز استخراج و با دستگاههای الکتروآکوستیک برآورد و بر مبنای واحد سنت، آن فواصل را تعیین و با گامهای طبیعی (زارلن)، فیثاغورس و گام تعدیل شده باخ مورد مقایسه قرار دادهام. (-:ساسان سپنتا ۱۳۷۷)
بر حسب مقایسه فواصل ذو الاربعهای رسالهی خیام (که مقادیر آن ذکر شد) با گام اجرایی موسیقی دستگاهی ایران، ملاحظه میشود که دومین مورد نوع قوی که خیام آورده و آنرا بسیار خوشآهنگ نامیده است و در اغلب شهرها جز آن به کار نمیرود، با مقام عشّاق قدیم که در شرح ادوار صفی الدین ارموی آمده است تطابق دارد و همان دایرهی عشّاق است که در قدیم نیز جزو دوایر مقامات بوده است.
این دایره، از زمرهی نوبات اندلسی است که از روزگار زریاب (قرن سوم هجری قمری)، شاگرد ابراهیم موصلی (ف. ۱۸۸ ه ق) و موسیقیدان و نوازنده برجسته بارگاه مهدی خلیفه عباسی (حک. ۱۵۸-۱۶۹ ه ق) ذکر شده است (-:م. ح. آریان ۱۳۷۲). نوبت دهم به نام عراق عجم و نوبت یازدهم به نام عشّاق از همان نوع سابق الذکر است که خیام آورده است.
از مقایسهی این نوع ذوالاربع با موسیقی دستگاهی ایران، یادآور میشوم که شباهت نام «عشّاق» با گوشهی عشّاق که اکنون در آواز دشتی یا اصفهان نواخته و خوانده میشود، نباید موجب گردد که آن دو را یکی فرض کنیم. استاد علینقی وزیری به هنگام تدریس دستگاه ماهور – از کتاب دستور ویلن خود – به نگارنده یادآور شدند که مقام عشّاق قدیم، از نظر فواصل (ابعاد) مانند دستگاه ماهور امروزی بوده است و گام آن نیز همان است.
بنابراین مضاعف دوم که خیام بیان میدارد عبارت از یک دانگ است که از توالی دو پردهی ۲۰۴ سنت متوالی و یک نیم پردهی ۹۰ سنت تشکیل شده است و در مجموع، فاصلهی چهارم ۴۹۸ سنت را تشکیل میدهد. این ابعاد با بعدهای گام دستگاه ماهور و راست و پنجگاه موسیقی دستگاهی امروز ایران منطبق است.
در اینجا یادآور میشوم که این دانگ شباهت به گام فیثاغورس دارد ولی در گام موسیقی کنونی ایران، پردهها (فاصلهی دوم بزرگ) در حدود ۲۰۵ سنت اجرا میشود و بنابراین اختلاف یک سنت با فاصلهی مذکور در رسالهی خیام، با گام طبیعی (زارلن) و فیثارغورس قابل تطبیق است و میتوان از این میزان اختلاف اغماض نمود.
۱ نظر