مارشال نیل (Niel) وزیر جنگ دولت فرانسه، مسیو لومر را بر میگزیند؛ لومر که در آن هنگام معاون دسته موزیک هنگ اول سربازان زبده گارد بود با با این پیشنهاد موافقت میکند و برای سامان بخشیدن به موزیک نظام ایران به سمت رئیس موزیک دربار اعلیحـضرت پادشـاه ایران عازم تهران میشود. لومر در تهران، شاگردان بوسکه را در وضعی سخت نابسامان و بیاطلاع میبیند، نه تنها پیشرفتی در کارشان مشاهده نمیکند، بلکه متوجه میشود همان چند قطعه موسیقی اروپائی را هم که آموخته بودند از یاد بردهاند.
قطع نظر از این موضوع، لومر در مییابد که: در غیبت بوسکه و رویون، شخصدیگری موسوم به «مارکو» (Marco) که در گذشته دریانورد بوده و کلارینت (قرهنی) مینواخته و رهبری موسیقی کلیسا را نیز بر عهده داشته است، ارکستر دیگری برای پادشاه ترتیب داده است که آن نیز واقعا وضع اسف انگیزی دارد.
این آقای مارکو که همشهریان به او لقب «پدر مارکن شجاع» را داده بودند در طبخ ماکارونی بیشتر تبحر داشت تا در موسیقی، در حقیقت دستپخت وی بود که کمک میکرد او بتواند موسیقی مشمئز کنندهاش را نجات بدهد.
دولت بردبار ایران هم که خوش نداشته است خادمان خود را اخراج کند، با اینکه درمییابد که مارکو مطلقا از قواعد علمی
موسیقی آگاه نیست و در حرفه تدریس نیز لیاقت کافی ندارد و نوازندگیش هم سست و بیمایه است، نه تنها تا این مرد زنده بود وی را از مقام خود برکنار نمیکند بلکه پس از مرگش نیز برای همسر و فرزندان او مبلغی به عنوان مقرری تعیین میکند که هنوز هم این مقرری پرداخت میشود.
در چنین شرایطی لومر مجبور میشود کار خود را از ابتدا آغاز کند.
وی به سال ۱۸۶۸ به تجدید سازمان این دو موسیقی (گویا اشاره است به دو اکستری که آقایان مارکو و بوسکه ترتیب داده بودند-مترجم)، طبق نمونه و مدل دستجات موزیک نظامی آن زمان فرانسه و با همان اسبابهای موسیقی که توسط: بوفهکرامپون (Buffet-Crampon)، بنون (Benon) و کوتوریه
(Couturier) عرضه شده بود اقدام کرد.
بی تردید کار آسانی نبود.
لومر با نداشتن دستیار و ندانستن زبان فارسی، در هوای آزاد و در گرما و سرما تدریس خود را با شاگردانی که حتی خواندن و نوشتن هم نمیدانستند آغاز کرد؛ او سازها را، شخصا به لبهای شاگردان مینهاد، چگونگی نواختن «گام» را به ایشان میآموخت و طرز نوتخوانی را به آنها یاد میداد.
این شاگردان کسانی بودند که هرگز موسیقی اروپائی را نشنیده بودند و در برابر الحان غیرآسیائی گوشهائی سخت یاغی و سرکش داشتند.
معهذا مسیو لومر، به تمام امور شخصا رسیدگی میکرد و در پرتو پشتکار و استعداد خود در زمینههای گوناگون، توفیق یافت که در مدت چند سال، شاهنشاهی ایران را با چند نوع موسیقی عالی نظامی مجهز کند.
لومر دیگر نه وقت استراحت داشت و نه فرصت مییافت که لحظهای از کار بازایستد.
هر سال، واحد جدیدی را در اختیار او میگذاشتند تا تحت تعلیم قرار بدهد، با اینکه لومر مسئولیت اداره چهار واحد مختلف موزیک را برعهده داشت هرگز از تلاش و کوشش باز نایستاد تا جائی که امروزه، تعداد دستجات موزیکی که او موفق به سازمان دادن آنها شده است به هجده واحد میرسد.
۱ نظر