تسلط مختاری بر ردیف و دستگاه و گوشههای موسیقی ایرانی کاملا مشهود است. به کارگیری تنوع ریتم، گاه در آثارش چنان است که پیش از او سابقه نداشته است. مانند پیشدرآمد ماهور که برای اولین بار در وزنهای مختلف میسازد و شاید به همین دلیل است که صفوت او را در احساس ضرب بیهمتا میداند.
در میان آثار مختاری، تصانیفی هم به چشم میخورد که اشعار بیشتر آنها را ملک الشعرای بهار سروده است.
مختاری در سال ۱۳۵۲ بهدرود حیات گفت و نتوانست به وعدهای که چند ماه پیش از آن داده بود، عمل کند؛ قرار بود، آنچه را که از موسیقی میداند، بر روی نوار ضبط و به رایگان در اختیار سازمان رادیو و تلویزیون آن زمان قرار دهد.
اما آنچه که گفتیم فقط بخشی از زندگی هنرمند است که اینجا و آنجا در اسناد کتبی موسیقی به آن اشاره شده است.
در بخش دیگر او را به نام «سرپاس مختاری» میشناسیم، همان شخصیت ویرانگر و نامعقولی که اهل موسیقی، رغبت زیادی به سخن گفتن پیرامون آن ندارند.
خالقی مینویسد: «مرا به جهانی به زندگی اجتماعی و خصوصی وی کاری نیست، زیرا باید وارد جزئیاتی شوم که از حوصلهء این کتاب خارج است و قضاوت دربارهء آنها کاری است بس مشکل… ای کاش همواره چون آغاز عمرش وقت خود را صرف موسیقی نموده بود تا مشاغل دیگر برای پایان زندگی ثمرات تلخ به بار نمیآورد.»
مختاری علاوه بر اینکه هنرمندی تواناست و وجودش در عرصهء موسیقی وزنهای حساس تلقی میشود، او را با عنوان رئیس شهربانی رضاه شاه در دورهای از بحرانیترین روزهای این دیار میشناسیم.
وی پیش از آنکه در تهران صاحب این سمت شود، رئیس شهربانی کرمانشاه بود و در آنجا هم موسیقی و هم وظیفه نظامیاش را بهطور جدی دنبال میکرد.
«حسینعلی دفتری» که از نوازندگان همان روزگار است ارتباط خود را با مختاری اینگونه توضیح میدهد: «ابتدا پیش مرحوم باقر کمانچهکش تعلیم میدیدم، بعد که پدرم والی کرمانشاه شد با علاقهای که به موسیقی داشتم از سرپاس مختاری که در آن زمان رئیس شهربانی کرمانشاه بود خواهش کرد هر وقت به خانهء ما میآید با من تمرین کند. مدتی هم به این ترتیب تعلیم میدیدم که از کرمانشاه به تهران آمدیم.»
«سرپاس مختاری» در تهران دوستان بسیاری داشت، که هرازچندگاه سازش را برای آنها به صدا درمیآورد، از آن جمله میتوان «امیر شوکت الملک علم» را نام برد.
«محمد علی منصف» در کتاب خود با نام «امیر شوکت الملک علم، امیر قائن» مینویسد: «سالهای عمر که امیر مقیم تهران بود، بهترین اوقات خوشش معاشرت با مرحوم تیمسار رکن الدین مختاری بود، مختاری هم به امیر علاقه وافری داشت و با همهء گرفتاریهایی که به مناسبت شغل ریاست شهربانی داشت، هر دو هفته یک شام را در منزل امیر صرف میکرد و کمتر دفعهای بود که درین شبها، مختاری به خواهش امیر ویولن را به صدا درنیاورد و به خصوص اگر کلنل علینقی وزیری هم حضور داشت، بدیهی است که در این صورت استادی این دو استاد، یکی در ویولن و یکی در تار، هنگامهای خاص برپا میکرد و مجلس را به صورت کم نظیری در میآورد».
۱ نظر