در روزگاری که سلاطین هنر موسیقی به فکر عقب راندن نسل های پس از خود و استثمار جوانان هنرمند هستند، بهمن رجبی، هنرمند آزاده و پیشرو، با عشق سرشار به دنبال تربیت هنرمندانی بزرگتر از خود می باشد.
چراکه معتقد است زنجیره ی تکامل بایستی روند عادی خود را طی کند و نباید با تلاش و اعمال زور، جلوی پیشرفت نسل ها را بگیریم.
در سالیان دور و زمانی که اکثر نوازندگان و خوانندگان ایرانی به دنبال اجرای باری به هر جهت بودند، هنرمندان معدودی چون وزیری، صبا، قمر، بنان، نی داوود و چند بزرگ دیگر، به دنبال ارتقا هنر و معرفت خود بودند با استفاده از ابزار عشق.
هر کدام به طریقی، وزیری با بهره گیری از موسیقی غرب و ترکیب عقلانی و هنرمندانه ی آن با ظرفیت ها و ظرافت های موسیقی ایرانی،
نی داوود با استفاده از گنجینه ی موسیقی ردیفی و آثار پیشینیان و…
در چنین بستری هنرمند پیشرو و جریان ساز بهمن رجبی با طریقی نزدیکتر به وزیری رشد و نمو یافت.
تفاوت رجبی با تمبک نوازان پیش از خود در این بود که وی با بهره گیری از نظم و اصول موسیقی کلاسیک غرب، ترکیبات جدید و متفاوتی در ریتم یافت و با عبور دادن اصول غربی از صافی سینه ی ایرانی خویش و استفاده از تکنیک درخشان، به بیانی متفاوت نسبت به آنچه تا آن زمان در تمبک مرسوم بود رسید.
به قسمتی از “دونوازی تنبک” با اجرای بهمن رجبی توجه کنید
از نمونه کارهای او می توان به گفتگوی چپ و راست، دو نوازی، ریتم های مطربی و… اشاره کرد که اگر اهالی موسیقی اندکی به خود زحمت دهند و نت این آثار را بنویسند و یا حداقل ببینند، شاید متوجه شوند رجبی با چه مهارت و اعجازی موتیف های بسیار ساده را آنهم با ساز غیر ملودیک و به ظاهر محدود تمبک بسط و گسترش داده است.
به قسمتی از “قطعات مطربی” با اجرای بهمن رجبی توجه کنید
متاسفانه بسیاری از اهالی موسیقی و حتی تمبک نوازان سبک و شیوه ی ایشان را درک نکرده و نمی شناسند.
قسمتی از همنوازی بهمن رجبی، احمد مستنبط، علیرضا جواهری و مازیار شاهی را ببینید
به اعتقاد بنده اگر تمبک نوازان امروزی مکتب رجبی را به درستی درک میکردند، ساز تمبک را در حد کیبوردهای اسباب بازی پایین نمی آوردند و برای بزرگ نشان دادن خود، از آن صدای باد و باران و تفنگ و آبشار و اردک استخراج نمی کردند!
به قسمتی از “دونوازی تنبک” با اجرای بهمن رجبی توجه کنید
تمبک نوازی امروز تبدیل شده است به مهمل نوازی که در همنوازی، فقط به دنبال مطرح کردن تمبک آنهم با سخیف ترین راه ها می باشد.
قسمتی از همنوازی بهمن رجبی، احمد مستنبط، علیرضا جواهری و مازیار شاهی را ببینید
بیشتر تمبک نوازان بدون در نظر گرفتن ساختار و فرم، فقط و فقط
تلق و تلوق می کنند و تحمل چنین سازی برای نوازنده ی ساز ملودیک که هدفمند می نوازد بسیار سخت است.
قسمتی از همنوازی بهمن رجبی، احمد مستنبط، علیرضا جواهری و مازیار شاهی را ببینید
امان از نوآوری هایی که ریشه در عقده های سرکوب شده ی درون دارد!
بگذریم…
رضا شفیعیان و بهمن رجبی
در باب اخلاق بهمن رجبی به ذکر خاطره ای بسنده می کنم.
به قسمتی از “دونوازی تنبک” با اجرای بهمن رجبی توجه کنید
در سال ۸۲ که بنده جوانی ۲۲ ساله بودم و در ابتدای راه، افتخار همکاری با بهمن رجبی نصیبم شد.
در زمان تقسیم کردن درآمد کنسرت ها در کمال تعجب دیدم که ایشان دستمزد من و دوستانم جواهری و مستنبط را دقیقا با خودشان برابر در نظر گرفته اند، در حالی که ۹۰ درصد افراد بخاطر ایشان به کنسرت ها می آمدند.
قسمتی از همنوازی بهمن رجبی، احمد مستنبط، علیرضا جواهری و مازیار شاهی را ببینید
آن زمان به دلیل بی تجربگی ارزش کار ایشان را تمام و کمال درک نکردم؛ ارزش کار ایشان وقتی برایم روشن گشت که بعدها دیدم گروه های حرفه ای و پر آوازه چطور بر سر تقسیم پول از هم میپاشند و چگونه افراد زیاده خواه و طمع کار، نازنینی چون پرویز مشکاتیان را به “گوشه ی رینگ” می برند.
به قسمتی از “گفتگوی چپ و راست” با اجرای بهمن رجبی توجه کنید
هنرمندان بزرگ دیگر هم یا دستمزد جوانان را نمی دادند یا از سیستم قطره چکانی برای پرداخت بهره می بردند.
هدف پول و مادیات نیست اما متاسفانه، متاسفانه؛ متاسفانه! مسایل مادی یکی از گردنه هایی است که بسیاری از اهالی هنر موسیقی را به سمت ته دره سوق می دهد و البته عده ی بسیار اندکی را نیز چون بهمن رجبی، ایمن و آسوده از این گذرگاه کثیف رهسپار سلامت میکند.
مجتبی میرزاده، عبدالنقی افشارنیا، جلیل عندلیبی، شهریار فریوسفی و بهمن رجبی
بعد از تجربه ی کنسرت های بسیار با دیگر بزرگان تاریخ موسیقی کشور، با ادای احترام به شان و منزلت تمامی بزرگان،
هنوز هم دلم فقط برای اجراهای کوچک، صمیمی و بی دردسر با بهمن رجبی تنگ می شود.
چرا که تنها در این کنسرت ها بود که با حفظ استقلال، شخصیت و حقوق مادی و معنوی، فقط و فقط به موسیقی فکر می کردیم و با عشق ساز می زدیم.
یادش بخیر
تجربه های شیرینی که در هیچ کنسرت دیگری تکرار نشد.
سلام.بهمن رجبی،موسیقیدانی است روشنفکر.یک هنرمند به معنی واقعی آوانگارد.ارزش کار او هنوز هم از سوی بسیاری شناخته نشده است.روشنفکری و توجه ویژه به اندیشه و زیبایی شناسی به معنی جدی آن و نگرش درست و آگاهانه به موسیقی،فلسفه،ادبیات و به طور کلی اندیشه و هنر پیشرو،در موسیقی ایرانی از سوی بسیاری نادیده گرفته شده و بهمن رجبی به گمان من برجسته ترین فردی است که به این زمینه های بسیار مهم توجه کرده.دیدار و هم صحبتی با ایشان برای من،بسیار ارزشمند بوده و هست.
اگر به کار نمی بردند واژه محترم استاد را برای هر بی هنری، تنها در شان ایشان بود هرچند بهمن رجبی نیاز به پسوند و پیشوند ندارد
واقعا اشاره خوبی به جایگاه (از نظر من) استاد واقعی بهمن رجبی شده هنوز بسیاری به جایگاه واقعی این هنرمند بزرگ و تاثیر گذاری او به موسیقی پی نبرده اند
شاید از لحاظ تاثیرگذاری فقط بتوان چند هنرمند را در این جایگاه تصور کرد استادانی مثل صبا وزیری خالقی شهنازی پایور معروفی
رجبی به ریتم معنا بخشید و آن را هدفمند کرد
در هنر ایشان هیچ شکی نیست. چند نفر شاگرد برجسته ای که در محضر ایشان درس گرفته اند خود بهترین گواه هنر ایشان هستند.
از بعد اخلاقی،،،،اما چیزی که درمورد لحن صحبت کردن (احتمالا در مواقعی که زیاد خوشحال نیستند) ایشان شنیذه ام اصلا برازنده ی یک انسان محترم نیست. و تکه کاغذی دیدم که ادعا شده بود ایشان چیزهایی نوشته اند و نوشته ها واقعا شرم آور بود.
آقای آرپژ بعد اخلاقی بهمن رجبی برای اونهایی که باید بشناسندش کاملا روشن است
برخی لیاقت شناخت بهمن رجبی را ندارند و حتی نمی توانند درک کنند او کیست ، چه هدفی دارد و برای چه دارد تلاش و مبارزه می کند …
آن یار کزو گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
بهمن رجبی رنسانس اخلاقی موسیقی معاصر ایران است اون هم در عصری که بی اخلاقی حرف اول را در نظام موسیقی می زند