نام پرویز محمود با دورهای تب آلود از تاریخ موسیقی ایران عجین شده است. دوره ای که تغییرات بزرگ اجتماعی و سیاسی در سطح کلان با عث تغییر در ساختار مدیریت فرهنگی و پس از آن تغییر در مدیریت نهادهای موسیقایی (از جمله هنرستان موسیقی) شد. نام او را در آثار تاریخ نگاران ایرانی بیشتر به دلیل مخالفت پیگیرش با تدریس موسقی ایرانی در برنامه هنرستان موسیقی (و حذف دروس موسیقی ایرانی از برنامه) در دوره ریاستش بر هنرستان وهمچنین تاسیس و رهبری ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۲۲ میتوان دید.
تحت تاثیر این دو نگاه جنجالی آنچه که تخصص و فعالیت اصلی محمود بود اغلب اوقات از دیدها پنهان مانده یا در اکثر متون فقط اشارهای کوتاه – در حد معرفی نام قطعات – به آن شده است. محمود را به یقین میتوان بهترین آهنگساز موسیقی سمفونیک ایرانی در دورهی خودش به حساب آورد که متاسفانه تا امروز آثارش در کوران حوادث از آن نوع که در جهان سوم مرسوم است یا از بین رفتهاند یا در دسترس قرار نداشتند، تا اینکه پژمان اکبرزاده موفق شد تنها اثر باقیمانده از پرویز محمود را از دانشگاه محل تحصیل او در آمریکا پیدا کند. پارتیتور اثر از این طریق به دست منوچهر صهبایی رهبر ارکستر ایرانی مقیم اروپا رسید و اجرای آن توسط او موجبات آشنایی موسیقیدانان و موسیقیدوستان را با این اثر پس از ۵۱ سال فراهم آورد.
کنسرتینو برای ویلن و ارکستر اثری است یک موومانی که برای ویلن و ارکستر سمفونیک ساخته شده است و در حقیقت مانیفست محمود در زمینه نوشتن آثاری با تکنیک های موسیقی سمفونیک و با استفاده از موسیقی ایرانی است این اثر در سال ۲۰۰۳ بوسیله ارکستر فیلارمونیک بلغارستان و به رهبری منوچهر صهبایی و تکنوازی آریا صهبایی اجرا شده و به وسیله شرکت “Aryens EMS” در اروپا منتشر شده است و قرار است که در ایران نیز منتشر شود.
کنسرتینو برای ویلن و ارکستر در مد همایون و بر اساس امکانات گامهای تعدیل شده، نوشته شده است تم اولیه آن از ابتدای دانگ دوم همایون شروع میشود، از همان ابتدا مشخص است که آهنگساز به همایون به عنوان یک مد یعنی یک سری از فواصل با ترتیب خاص نگاه میکند – که این سری برای این قطعه عبارت از می-فا-سل دیز-لا-سی-دو-ر است – نه آنطور که در موسیقی ایرانی مرسوم است (به عنوان دستگاه).
تم اول تمی رمز آلود است که از معکوس کردن حرکت ملودیک مرسوم در دستگاه همایون به دست آمده است تم اول از نت «سی» آغاز میشود و با «لا بمل» خاتمه پیدا میکند در همین زمان ارکستر با نمایش فاصله اول و پنجم مد همایون «می» بستر هارمونیک جالبی برای شروع قطعه فراهم میکند و انتظار رمزآلود موجود در ملودی را افزایش میدهد. تم اول در طول این کنسرتینو به تناوب در دگرهها یا بدون تغییر ظاهر میشود و همین موضوع باعث همبستگی اثر از نظر فرم میشود.
از دیدگاه هارمونی کل اثر دارای ترفندی جالب از کنتراست میان صدای ویلن و ارکستر است – که بخشی از آن به دلیل فرم کنسرتینو است و بخش دیگری از آن حاصل تمهید آهنگساز برای آفریدن فضایی نزدیک به مد همایون است – به این صورت که برای گوشهای آشنا به موسیقی ایرانی گاه صدای ارکستر (بخش هارمونی) تداعیگر فضای دستگاه همایون است و در همان زمان ملودی ویلن کمرنگ کننده همین فضا و گاه برعکس.
از لحاظ هارمونی تاکید محمود بر استفاده از فواصل دوم بزرگ نشان میدهد که او شناخت درستی از کارکرد (فونکسیون) نتهای مختلف در مد همایون داشته است و بر عکس بسیاری از آهنگسازان هم دوره و یا پس از خودش زندانی استفاده از دستورات هارمونی تیرس نیست بلکه سعی کرده است که با آفرینش فضای هارمونیک بر اساس ملودی و مد همایون امکان همنشینی بیشتری برای عنصر هارمونی با این مد ایرانی فراهم آورد و از این نظر اثر محمود چه به لحاظ تقدم تاریخی و چه به لحاظ کیفیت یکی از نمونههای قبل اعتناست.
در رنگ آمیزی به کار رفته برای ارکستراسیون این اثر از تکنیکهای مرسوم در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ استفاده شده و به طور مشخص تاثیر آهنگسازانی چون واگنر، استراوینسکی و کرساکف و همچنین شیوه مرسوم آهنگسازی در آمریکای دهه ۱۹۵۰ به خصوص در استفاده پرحجم و احساساتی از گروه سازهای زهی یا بادی (از آنگونه که بعدها در فیلم های دوره طلایی هالیوود مرسوم شد) در آن به چشم میخورد. از بررسی نوع و جایگاه استفادهی محمود از این تکنیکها پیداست که آهنگساز جریانهای مقبول آهنگسازی زمان خود را به خوبی میشناخته و در به کارگیری آن تبحر کافی داشته است.
بشنوید قسمتی از کنسرتینوی پرویز محمود را با رهبری منوچهر صهبایی و ویولون سولوی آریا صهبایی
فرم در این کنسرتینوی یک موومانی بر اساس تکرارمتناوب تم A و به شکل ABA1C است. فرم این اثر برعکس ملودی و تا حدودی هارمونی از منطق دستگاه همایون پیروی نمیکند و فراز و فرود های آن بیشتر تابع فهم شخصی آهنگساز از ماده ملودیک دستگاه همایون است.
کنسرتینو پس از اتمام دو قسمت اول و یک کادانس زیبا در میانه با تکرار دوباره بخش اول به صورت تغییر یافته و روی نت شاهد یا تونیک مد مورد نظر محمود، «می»، به پایانی قاطع و موفق میرسد.
از نکات قابل توجه در این CD اجرای بسیار زیبای منوچهر صهبایی و نیز زحمات بسیار زیادی است که این موسیقیشناس و رهبر ارکستر ایرانی برای بازسازی و معرفی آثار سمفونیک آهنگسازان ایرانی متحمل میشود که ارزش این اثر هنری را دوچندان میکند همچنین معرفی نوازنده جوان، آریا صهبایی – هر چند که قبلا در دوره نوجوانی آثاری از این نوازنده منتشر شده بود – از نکات بسیار جالب این اثر است.
از آریا صهبایی نوجوان آثاری پیش از این شنیده شده بود اما این اثر (و همچنین کنسرتو شماره ۱ از پاگانینی که در همین CD ضبط شده است) نشان از ظهور یک نوازنده توانا با درک موسیقایی بسیار فرهیخته دارد که در جوانی و کمی زود به بیان شخصی در ارائه آثار رسیده است.
در مجموع کلیه مطالب گفته شده نشان میدهد که ضبط و اجرای این اثر را میتوان به عنوان یک اتفاق مهم در موسیقی سمفونیک ایرانی به شمار آورد به خصوص که پیدا شدن پارتیتور این اثر بی شباهت به اکتشافات انجام شده در حوزه باستان شناسی نبوده است.
پیشنهاد میکنم ،بخشی رو که مربوط به کپی کردن از مجله روزنامه و سایتهای دیگر هست رو اگه واقعآدوست دارین تو سایت بذارین ،جداشون کنید؛اینجوری بهتره.اینجادفتر روزنامه که نیست!
دوست عزیز، آقای آروین صداقت کیش اخیرآ به جمع نویسندگان ثابت سایت پیوسته اند و بنا به درخواست ایشان برخی مطالب مورد نظرشان که قبلآ در نشریات منتشر شده است بتدریج در سایت قرار خواهد گرفت. سیاست های سایت گفتگوی هارمونیک در جهت تقویت معلومات علاقمندان به موسیقی و گسترش فرهنگ موسیقی در کشور است، که یکی از آنها تهیه آرشیوی از نوشته های مفید دست اندرکاران این هنر بر روی وب است، چرا که اگر کسی به فکر جمع آوری آنها نباشد پس از مدتی در مجلات کاغذی به تاریخ سپرده خواهند شد و از دسترس علاقمندان بیرون خواهند آمد. بنابراین مدیران سایت اینگونه تشخیص داده اند که دست به چنین اقدامی بزنند، مطمئن باشید بزودی شاهد نوشته های جدیدی از ایشان و دیگر نویسندگان مطرح جامعه موسیقی کشور در گفتگوی هارمونیک خواهید بود.
بسیار جالب بود. مرسی
با سپاس از مطلب جالب اقای صداقت کش ولی یک بخش از نوشته ایشان مایه شگفتی من شد : “صهبایی موفق شد تنها اثر باقیمانده از پرویز محمود را از دانشگاه محل تحصیل محمود در آمریکا بدست آورد و موجبات آشنایی موسیقیدانان و موسیقی دوستان را با این اثر پس از ۵۱ سال فراهم آورد…”
باید به اطلاع نویسنده مطلب و همچنین دیگر علاقه مندان برسانم آقای منوچهر صهبایی به کلی از وجود این کنسرتینو در بایگانی دانشگاه ایندیانا بی خبر بودند و من این پارتیتور را با صرف وقت فراوان و همچنین کسب اجازه کتبی از خانم روت محمود (همسر پرویز محمود) بدست آوردم. آقای حسین دهلوی نیز از شاهدان این قضیه اند چون پیش از ارسال پارتیتور به سوییس برای آقای صهبایی پارتیتور را به ایشان نشان دادم. آقای صهبایی کمی پس از دریافت پارتیتور آنرا با ارکستر فیلارمونیک پلودیو در بلغارستان اجرا کردند. البته روی جلد سی دی نوشته شده “ارکستر دولتی بلغارستان” که دروغ محض است. آقای منوچهر صهبایی در همان زمان فرمودند در جلد سی.دی خواهند نوشت داستان پیدا شدن این پارتیتور را ولی نه تنها در بروشور چنین اشاره ای به این داستان ها نشد بلکه در مصاحبه ها با تمام خبرگزاری ها همه کارها را به نام خودشان جا زدند و این جدا مایه تاسف است. ایشان همواره از حق ناشناسی موجود در جامعه ایران سخن می گویند ولی با این کار نشان دادند خودشان از همه حق ناشناس تر هستند. متاسفانه این روحیه در برخی از ما وجود دارد که می خواهیم همه چیز را به نام خودمان جا بزنیم. ایشان کارهای پیانوی لومر را هم خودشان با پیانو اجرا کرده اند و هر کس گوش کند متوجه اجرای خشک و سرد می شوند چون آقای صهبایی یک ابواییست حرفه ای است و نه پیانو. به هر حال اینها حقایقی بود درباره این کنسرتینو. این رفتارهای باعث می شود که دیگر هیچکس با هیچکس همکاری نکند. تقریبا همین وضعیتی که الان گرفتارش هستیم! با سپاس و احترام – پژمان اکبرزاده
چه اطلاعات جالبی!!!!
aghaye akbarzadeh che mostanadat va dalayeli baraye in harfatoon darin?va chegooneh esbateshoon mitoonin bokonin?
اجازه نامه کتبی از همسر پرویز محمود و تمام مکاتبات با دانشگاه ایندیانا موجود است و در صورت تمایل این سایت از همین طریق منتشرشان خواهم کرد. – با احترام – پژمان اکبرزاده
be nazar miyad ke moosighi irani say mikone khodesho tooye charchoob-haye classic kharbi azmayesh kone che az lahaze,form che orchestr ,harmony,…bezare;
baraye bache-hayee ke alaghe be ahangsazi daran,ayande in kar ro chetor mibinid?
injur kar ha baraye yek shenavande classic harfe taze-ee joz rangamizi sharghi ke tooye harmony un be andaze classic kare jedi nashode,jazab hast?
ghasde man faghat dunestan hast,na tayeed mikonam na rad.
ba tashakor.
salam khili khoob bood mamnonam chon be darde man khoorddddd
mamnonam
baba shma biaeed ahang sazaie jadido bebinid oona ro vel koni ma adamaee mese parviz mahmood ziad darim amma …..
مصاحبه آقای صهبایی را خواندم … ایشان ظاهرا خود راقانونگذار موسیقی فرض کرده اند وبه خود اجازه داده اندبه سهولت برای آهنگسازان و هنرمندان ایرانی دستورالعمل صادر کنند : باید و نباید و تعیین تکلیف کردن و این همه ادعا بخصوص در کارهنر از یک ذهن بسته خبر می دهد که با دکترا گرفتن و پروفسور شدن از فلان و بهمان آکادمی هم درمان شدنی نیست …
از همه خنده دار تر استفاده از لغت اکول=echole
در مصاحبه آقای پروفسور-دکتر صهبایی است . آدم متحیر
مشود که نمی شد از کلمه سبک یا مکتب استفاده کرد ؟
عجب!!!!واقعا که بعضی ها چه اعتماد به نفسی دارند اگر حرفهای آقای اکبر زاده رو قبول کنیم که صحیح باشه.
در مورد آقای آریا صهبایی
هنوز سولیستی برایش زود است سوتی او را در اجرا قسمت نخست Allegro molto کنسرتوی مندلسون هنوز بیاد دارم.
وقتی اجرایش را با اجرای سولیست های دیگر مقایسه می کنم می بینم کمتر داینامیک صدا را رعایت می کند.
اجرایش برای سولیستی ضعیف است.
دانلود اجرای Allegro molto
http://www.sahbai.com/music/cd01t1sw.mp3
آقای آریا صهبایی از فرصت های خداد دادی استفاده می کند
بعد از شنیدن اجرای مندلسون فهمیدم که او را به عنوان سولیستی در ارکستر ها چپانده اند تا اینکه خودش به چنین درجه ای رسیده باشد بی نوا جوانانی که استعداد دارند ولی پارتی ندارند
سجاد جان می دانید این کنسرتو بدون تصحیح در قالب سی دی ارائه شد به بازار
ارائه ی همچین اجرایی در مقابل نوازندگان نوجوان اروپا نیاز به اعتماد به نفسی در حد کوه دارد.
مطمئنا در ارکستر ها صلاحیت سولیستی به همچین نوازنده ای داده نمی شود حال می دانید چرا می گویم چپانده شده یعنی چه؟؟؟
مجبور نبوده تو اون سن بزنه! وقتی میگن مثلا هایفتز در ۷ سالگی مندلسون زد یا یازده سالگی چایکوفسکی زده معنیش این نیست با هر کیفیتی یا به زور و خرج باباجونش. می تونین به اجراهای اون در سنین پایین گوش کنین تا فرق ماجرا را متوجه بشین