الگوی شماره ۲/۴/۲:
-تکنیک چرخش آرشه
همانطور که پیشتر درباره الگوی دست گیری آرشه اشاره شد، نرمچه شست راست بر کناره بالایی دهانه پاشنه و یا در حالت مطلوب تر در ناحیه لبه بالایی دهانه پاشنه و چوب آرشه قرار می گیرد و فرم کلی این انگشت به شکل صاف و بدون انحنا به سمت داخل و در حالت مطلوب تر به شکل هلالی به سمت خارج دست می باشد.
از طرف دیگر با بررسی فرم و شکل فیزیکی آرشه می توان به عدم وجود یکنواختی در اندازه پارامترهایی چون وزن و قطر در طول پی برد.
حال اگر فرض کنیم یکی از عوامل در میزان صدای حاصله از آرشه کشی، که همان “فاصله عرضی” آرشه تا خرک می باشد توسط نوازنده در طول یک آرشه چپ یا راست ثابت نگاه داشته شود(در واقع با این فرض، تاثیر پارامتر فوق را در ذهن کنار می گذاریم)؛ در خواهیم یافت که در صورتی میزان صدای حاصل از یک طول آرشه “ثابت” خواهد ماند که سایر عوامل با توجه به تغییرات بنیادی پارامترهای ذاتی طراحی آرشه که در بالا ذکر شد، دستخوش تغییرات گردند.
زیرا میزان صدای حاصله از ساز برای یک نت مشخص در یک نقطه از گریف(بدون در نظر گرفتن نقش خود ساز) که ناشی از آرشه کشی دست راست می باشد، بستگی مستقیمی به عوامل زیر خواهد داشت:
الف- مشخصات فیزیکی آرشه
ب- خصوصیات رفتاری دست راست شامل نحوه ایجاد تغییرات در شکل دست گیری و نیز تغییرات در میزان اعمال نیروی مچ
با در نظر گرفتن این نکته که آرشه در طول خود با حرکت از سمت پاشنه به سمت نوک به تدریج دچار کاهش قطر و وزن می گردد، به این نکته خواهیم رسید که نوازنده در طول یک آرشه راست در صورتیکه خواهان ثابت نگاه داشتن میزان صدای حاصله از آرشه کشی باشد، نیاز دارد تا به تدریج بر میزان فشار وارد شده بر آرشه بیفزاید.
طبیعی است در جهت حفظ منظور فوق، در یک آرشه چپ عکس عمل اتفاق افتد و از میزان فشار وارده به آرشه به تدریج با نزدیک شدن به پاشنه کاسته گردد.
تذکر-۳۰: بهتر است جهت وارد نمودن فشار بر آرشه تنها نیرو از ناحیه مچ بر آرشه وارد گردد و سایر قسمت های دست مانند بازو، و ساعد درگیر نگردند.
فشار وارد بر آرشه از طریق مچ نیز بیشتر از طریق شست و انگشت اشاره (انگشت اول) منتقل می گردد.
لازم به یادآوری است که در حالتی که نوازنده به دنبال حداکثر صداگیری حاصل از آرشه کشی است، طبیعی است فشار وارد بر آرشه از مچ افزایش می یابد و آرشه نیز قاتم نگاه داشته می شود(پیشتر در بخش زاویه قرارگیری آرشه بر سیم اشاره شد) و فاصله عرضی آرشه تا خرک نیز کاهش می یابد.
اما هنگامی که هدف حفظ ثابت میزان صدا باشد، بسیار آسانتر خواهد بود که نوازنده به جای افزایش تدریجی فشار توسط مچ برای جبران کاهش وزن آرشه، بتواند از تغییر در شیوه و تکنیک آرشه کشی سود جوید و از نقش خود در ارتباط با صرف نیروها بکاهد.
بنابراین برای رسیدن به منظور فوق می توان از نقش فشار وارده از طرف مچ به آرشه کاست و از تغییرات وزنی آرشه در طول آن و راهکارهای استفاده از پتانسیل های خود آرشه با بهره جویی از شیوه های آرشه کشی سود جوست.
حال در توضیح راهکار فوق می توان به ابتدای این قسمت مقاله باز گشت و به نقش و شکل شست راست توجه نمود.
در یک آرشه راست در پاشنه شست می تواند به شکل شکسته و هلالی به سمت خارج در کناره آرشه قرار گیرد و آرشه نیز به شکل مایل قرار گیرد و به تدریج با شروع آرشه کشی و حرکت به سمت نوک و در حالی که از میزان قطر و وزن آرشه کاسته می گردد، آرشه توسط شست به تدریج چرخانده شود.
به طبع در این حالت با تغییر تدریجی در میزان شکستگی شست، آرشه از حالت مایل به شکل قائم بر سیم دوران خواهد داشت و شست نیز از شکل هلالی به شکل صاف تغییر حالت خواهد داد.
چرخش تدریجی آرشه با حرکت از پاشنه به سمت نوک و برعکس، باعث می گردد که با “ثابت نگاه داشتن و یا ایجاد تغییرات اندک در میزان نیروی وارده از مچ بر آرشه” و جلوگیری از اعمال تغییرات دائمی و زیاد در میزان این نیرو، زاویه اعمال نیروی مچ توسط آرشه بر سیم تغییر یابد.
به طبع در حالتی که آرشه به حالت قائم بر روی سیم کشیده می شود، میزان بیشتری از نیروی مچ نسبت به حالت مایل بر سیم وارد شده و منتقل می گردد و تغییر زاویه آرشه بر روی سیم از اثر کاهش وزن آن با نزدیک شدن به سمت نوک می کاهد.
طبیعی است در آرشه چپ عکس مورد فوق می تواند اتفاق افتد. بدین معنا که می توان با حرکت از سمت نوک به سمت پاشنه به تدریج آرشه را با کمک شست از حالت قائم به شکل مایل بر سیم سوق داد.
نکته ای که در اینجا توجه به آن ضروری به نظر می رسد، کیقیت و نحوه ساخت خود آرشه مورد استفاده نوازنده است. زیرا آرشه های مختلف خصوصیات بسیار متفاوتی دارند. به طبع هر چه آرشه مورد استفاده مرغوبتر از لحاظ تکنیک ساخت و متریال های مورد استفاده باشد و نیز هماهنگ از لحاظ طول و وزن با فیزیک دست نوازنده باشد، نتیجه مطلوب تر خواهد بود.
تذکر-۳۱: در اینجا لازم به یادآوری است که استفاده از راهکار مورد اشاره در این بخش، بیشتر در قطعاتی با تمپوهای پایین تا متوسط توصیه می گردد. زیرا روند چرخش آرشه در حین آرشه کشی در قطعات سریعتر می تواند باعث بروز دشواری در اجرا گردد.
حالت ها در ویلن را چگونه تشخیص دهیم