ب) میزان آشنایی احمد عبادی با نت خوانی:
احمد عبادی فرزند میرزا عبدالله فراهانی و هنر آموخته به روش سنت آموزشی شفاهی موسیقی دستگاهی است و با اینکه بعضی از موسیقی دانان هم دوره وی از طریق مدرسه موسیقی نظام و یا هنرستان موسیقی با خط نت آشنا شده بودند، وی آشنایی با این روش آموزش نداشت و خود نیز سهتار را به صورت شفاهی آموزش می داده است.
نگاهی تکوینکی به «قطعهای در ماهور»
الف) نت دست خط:
نسخه نتنویسی شده «قطعهای در ماهور» که یکی از منابع اصلی این مقاله است، به صورت شش صفحه که سه صفحه مربوط به نت سازهای کششی و سه صفحه مربوط به نت سازهای مضرابی است در تاریخی نامشخص نوشته است.
در بالای صفحه نام قطعه به عنوان «قطعهای در ماهور» ذکر شده و در سمت راست (بالای صفحه) نوشته شده: ساخته استاد عبادی و ذیل آن: تنظیم فرامرز پایور.
از همین جا می توان حدس زد که فرامرز پایور به سنت عمومی آهنگسازان ایران، وقتی ملودی را از اثر هنرمندی دیگر اقتباس میکند، عنوان تنظیم کننده را به جای آهنگساز برمیگزیند که البته با توجه به استانداردهای موسیقی کلاسیک، ما در این نوشته، فرامرز پایور را آهنگساز میخوانیم نه تنظیم کننده (۵).
در این نسخه، بخشهایی که بین سازهای مضرابی و کششی گوناگونی اجرایی وجود داشته را آهنگساز با نام ساز مورد نظر، مشخص کرده است، به این صورت که در میزانی، نت دیویزه شده و در بالا یا پایین آن بخش، سازی که باید آن نت بنوازد، مشخص شده است ولی در قسمتهایی که نوازندگان به صورت اونیسون مینوازند، رجیستر و جایگاه دقیق نغمه، مشخص نشده است.
لازم به یادآوری است که این نسخه از نت، تنها دستنوشتهای برای ضبط این اثر بوده و نه پارتیتوری برای انتشار، چرا که با توجه به استانداردهای نت نویسی موسیقی کلاسیک که آهنگساز این اثر به آن مسلط بوده است، این روش نتنویسی مطلوب نیست.
ب) کوک در فایل صوتی و تصویری:
در فایل صوتی و تصویری این اجرا کوک گروه نسبت به کوک استاندارد کنسرت (یا Concert Pitch) که در آن نغمه «دو» چهار (یا «دو»ی میانی)، ۲۶۱ هرتز است، حدودا نیم پرده پایینتر کوک شده و در واقع نغمه «دو» در این اجرا ۲۴۹ هرتز است. با این وجود باز سازهای کششی به صورت انتقالی نوشته شدهاند و در دستنوشته پارتها در بخش زهی میبینیم که کوک بخش زهی یک پرده بالاتر در ماهور «ر» نوشته شده است.
اینکه با وجود پایین بودن کوک سازهای مضرابی چرا باز کوک پایین آمده و در واقع کوک سازهای کششی یک پرده و نیم با کوک مرجع (یا همان کوک استاندارد کنسرت) فاصله دارد جای سئوال دارد. گمان نگارنده بر این است که احمد عبادی حاضر به نواختن در کوک مرجع نبوده و این اتفاق بعد از نت نویسی بخش کششی روی داده و ناچار بخش زهی یک و نیم پرده با کوک مرجع اختلاف پیدا کرده است.
در پارتیتورنویسی این قطعه توسط اینجانب، به خاطر وجود نی کلید دار و کمانچه و قیچکهای امروزی که به راحتی در کوک مرجع به اجرا میپردازند و وسعت صوتی خود را بدون هیچ کم و کاستی مینوازند، از برگشتی نوشتن و انتقالی نوشتن بخش کششی پرهیز شده و همه سازهای بر اساس ماهور با شاهد دو در نظر گرفته شدهاند. تنها ایرادی که نسبت به نسخه دستنویس پیش میآید در میزان ۲۲۸ است که به خاطر عدم وجود «فا ۳» در کمانچه با کوک مرجع، این میزان یک اکتاو زیرتر نوشته شد. (۶)
ج) تفاوت نوشتار و اجرا:
با نگاهی به پارتیتور «قطعهای در ماهور»، به بخشهایی برخورد میکنیم که یا در نت نبوده و در ضبط اضافه شده و یا در نت بوده و در ضبط نهایی حذف شده است. در اینجا به چند نمونه قابل توجه می پردازیم: در میزان ۱۲ و ۱۳ در دو فایل صوتی و تصویری، نی روی نتهای لا و سی تریل دارد که در نت دستنویس تریل وجود ندارد یا در بین میزان ۵۱ و ۵۲ یک میزان از هر دو گروه کششی و مضرابی حذف شده است؛ نیز پاساژی که در میزان ۵۰ بخش کششی اجرا میکند به صورت دولاچنگ نوشته شده که به عقیده نگارنده قطعا اشتباه است، چراکه از نظر زمانی با گروه مضرابی تطابق ندارد؛ حال این سئوال پیش میآید که ممکن است آهنگساز میخواسته، این پاساژ را با دو نوع سرعت مختلف روی هم اجرا کند؟
پاسخ از دید صاحب این قلم منفی است، چراکه اگر با دید سبکشناسانه به آثار پایور نگاهی بیاندازیم، این گونه تکنیکها در آثار وی به هیچ وجه دیده نمیشود و با زیباییشناسی آثارش نیز مطابق نیست و از همه مهمتر، در این مطلب مرجع اصلی ما، ضبط استودیویی اثر است که در آن بخش زهی و مضرابی مطابق هم مینوازند.
پی نوشت
۵- در سنت غربی موسیقی کلاسیک، اگر اثری (مخصوصا چند صدایی شده) بر اساس ملودی شخص دیگری شکل بگیرد، نام مبدل این ملودی به موسیقی جدید تولید شده، به عنوان آهنگساز ثبت می شود ولی آهنگساز موظف است که قید کند، ملودی از کیست. همچنین اگر این ملودی چند صدایی شده، بدون تغییر شیوه چند صدایی آن، برای سازهای دیگری تنظیم شود، فردی که تنظیم جدید را انجام داده به عنوان تنظیم کننده شناخته خواهد شد. اما سالهاست در ایران، ملودیست را آهنگساز می نامند و آهنگساز را تنظیم کننده.
۶- در این قطعه، سازهای مختلف بارها، بر خلاف دستور آهنگساز به خاطر نداشتن وسعت مورد نظر او، پارتهای خود را به اکتاوهای مجاور منتقل می کنند و گمان می کنم، تغییر این یک میزان از طرف نگارنده پذیرفته شود.
با سلام
اول ممنون از نوشته و بررسی شما. دو پیشنهاد داشتم:
۱- در ادامه در بررسی هایی که برروی تکنیک های هارمونیک و کنترپوانتیک قطعه انجام داده اید، لطف کنید و نمونه صوتی مربوطه رو قرار بدید. چون ما پارتیتور کل اثر رو نداریم و اینکه بدونیم مثلا میزان ۱۷۱ کجاست کمی سخت خواهد بود.
۲- اگر دسترسی به نت “قطعه ای در سه گاه” دارید این قطعه هم مورد بررسی قرار بدید، چرا که در این اثر نمونه های بسیار خوبی از کنترپوان های مخصوص پایور وجود داره و هم چنین در این قطعه تسلط ایشون بر ردیف و هم چنین ریتم به خوبی مشهوده. مخصوصا اشاراتی که به ساخته های مرحوم استاد صبا داده شده.
با تشکر