گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

رساله ای از خواجه نصیر الدین طوسی در علم موسیقی (۴)

ترجمه اصل رساله موسیقی خواجه نصیر الدین طوسی
بسم الله الرحمن الرحیم
چنین گفت مولای بزرگ خواجه نصیر الدین طوسی که خداوند خاک بر وی خوش کناد و گور او معطر کناد که: علم موسیقی از دو علم تشکیل شده است.

اول- علم تالیف و آن اصواتی است که بین نغمه‌ها واقع می‌شود و از نظر «ثقل» سنگینی و تیزی «حده» مختلف می‌باشد نه در بلندی و کوتاهی صوت، به طوریکه مورد قبول طبع واقع شود.

دوم- علم ایقاع و آن عبارت است از نظام واقع میان زمان‌های ساکن که در بین نغمات و نقرات قرار دارد و اوزان شعر «عروض» از آن قبیل است.

و هر دو نغمه‌ای که از نظر سنگینی و تیزی مختلف باشد، بعد نامیده می‌شود و تفاوت بین نغمه‌ها به وسیله تفاوت بین اعداد مورد قیاس قرار می‌گیرد.

بزرگترین بعدها که در لحن واقع میشود و به نسبت ضعف الضعف است و آن نسبت چهار بر یک است و الضعف را در اصطلاح «الذی بالکل» و ضعف الضعف را «الذی بالکل مرتین» می نامیم. بعد از آنکه گذشت از نظر بزرگی الذی بالکل و الخمسه است که آن نسبت‌
سه به یک میباشد زیرا نسبت دو بر یک نسبت الذی بالکل است و نسبت سه بر دو، نسبت الذی بالخمسه میباشد و آن زاید نیمی «الزائد نصفا» است و علت نامگذاری آن به الخمسه این است که انتقال از یک طرف به دیگر انجام نمی‌شود مگر بر پنج صوت به طور مثال.

اگر یک طرف ۸ باشد طرف دیگرش را باید ۱۲ فرض کنیم و انتقال بدین صورت است طرف اول هشت و انتقال از آن به ۱۲ و آن پنج می‌شود.

بعد از الذی بالکل و الخمسه، الذی بالکل است که آن نسبت ۲ به یک میباشد که منظور همان دو برابر میباشد و بعد از آن الذی بالخمسه است که ذکرش گذشت و سپس الذی بالاربعه است که آن زائد سوم است و از طرفی به طرف دیگر به چهار صوت منتقل میشود و به این علت به «الذی بالاربعه» نامیده شده است مثال:

از ۹ به ۱۰ به ۱۱ به ۱۲ منتقل میشود و اگر بر ۹ سه عدد اضافه کنیم ۱۲ حاصل میشود و از آن به این دو واسطه‌ها منتقل می‌شود.

و بعد از آن، «الزائد ربعا» است مانند نسبت پنج به چهار و سپس «الزائد خمسا» است که ۶\۱ است تا بینهایت.
کوچکترین بعد محسوس نسبت زائد جزء از ۴۵ است و بعد آن از نظر تفاوت احساس نمی‌شود. ابعاد: بزرگ (کبار) و کوچک (صغار) و بزرگ ۵ نوع است:
۱- الذی بالکل مرتین
۲- الذی بالکل و الخمسه
۳- الذی بالکل
۴- الذی بالخمسه
۵- الذی بالاربعه

و بعضی ابعاد وجود دارد که از طرفی به طرف دیگر منتقل نمی‌شود مگر به توسط یک واسطه و آن عدم انتقال بدان علت است که برای طبع قبول آن مشکل است و مورد پذیرش طبع نیست.

و اما الصغار، در مورد کوچک‌ها لازم به ذکر است که بجز بزرگ‌ها بقیه کوچک محسوب می‌شوند که بزرگترین آنها «الزاید ربعا» می‌باشد و کوچکترین آنها «الزاید جزئی» از ۴۵ و آن معتدل است و مورد قبول بیشتر طبایع می‌باشد والزاید جزء از ۸ که به الطنین موسوم می‌باشد. اصواتی که در لحن‌ها قرار می‌گیرد مورد قبول واقع نمی‌شود مگر بر نسبت به این اعداد باشد و مگر در آن اعداد به صورت مرتب باشد به طوری که بین این‌ها و میان آنکه مورد قبول واقع شود احساس نشود و نسبت میان حالات ضربان مختلف در شدت و ضعف و مقدار به طوریکه بر اساس این نسبت‌ها باشد منظم تلقی می‌شود.
آنچه از آن‌ها محسوس باشد پنج بعد است:
۱- الذی بالکل و الخمسه
۲- الذی بالکل
۳- الذی بالخمسه
۴- الذی بالاربعه
۵- الزاید ربعا

و غیر از آن‌ها، ضربان احساس نمی‌شود یا مورد پذیرش طبع واقع نخواهد شد و اگر نسبت‌هایی که بین مقادیر زمان‌ها حرکات و زمان‌های سکنات برحسب ایقاع مورد قبول در موسیقی باشد. ضربان از نظر وزن خوب محسوب می‌شود و آنچه بجز این باشد از نظر وزن بد محسوب می‌شود و آن براساس جنسی خواهد بود که غیر جنس منظم است و عدم است.

ساسان سپنتا

ساسان سپنتا

۱ نظر

بیشتر بحث شده است