Posts by بهداد بهرامی
کاربرد آکوردهای کاسته (۱)
آکوردهای کاسته (دیمینیشد) از دیرباز نقش مهمی در جذابتر کردن هارمونی و رنگ آمیزی آن داشتهاند. این آکوردها به دلیل وجود فاصله ترایتون (چهارم افزوده)* در ساختارشان غالبا برای ایجاد تنشهای زیاد در موسیقی استفاده میشوند. با اینحال گاهی کارکرد غیر تنشآلود نیز دارند. در این مقاله و مقالات بعدی سعی بر این است که ساختار و موارد استفاده آکوردهای کاسته را مورد بررسی قرار دهیم.
توالی آکوردی پچلبل
به نظر نگارنده یکی از مهمترین مسائلی که در کتابهای هارمونی مورد بیتوجهی قرار گرفته، توالی آکوردی های متداول است. دلیل این امر شاید این باشد که این کتابها بیشتر به هارمونی در دوران کلاسیک و رومانتیک پرداخته اند و در این دوران کمتر شاهد استفاده از اینگونه توالی آکوردیها بودهایم. البته منظور چیزی مثل کادانس کامل و ناقص و… نیست.
میکسولیدین
با نیم پرده پایین آوردن درجه هفتم گام ماژور، مد میکسولیدین ساخته میشود. ابتدا نگاهی بیندازیم به قطعه آموزشی این بخش (میکسولیدین). در میزانهای ۶ تا ۹ این قطعه با تاکید جداگانه روی تمام نتهای این مد، آکوردهای مربوط برای هارمونیزه کردن آن را مشاهده میکنیم. با کمی دقت متوجه میشویم که تنها چهار آکورد مورد استفاده قرار گرفتهاند. این آکوردها در طول قطعه هم تکرار میشوند. با کمی اغماض میتوان گفت که برای یک صدادهی مدال و منطقی میکسولیدین همین چهار آکورد کفایت میکند. تاکید اصلی روی آکورد درجه هفتم ماژور و درجه پنجم مینور است؛ یعنی آکوردهایی که نت تغییر یافته (هفتم بمل شده) در آنها بروز پیدا میکند. با در نظر گرفتن این چهار آکورد میتوان توالی آکوردهای زیر را (به عنوان نمونه) ساخت:
لیدین
از آنجا که فاصله چهار افزوده در این مد کاراکتر اصلی آن را نمایان می سازد، می توانیم با افزودن درجات یک و پنج به آن به آکورد ویژه این مد (۱) یعنی آکورد لیدین دست پیدا کنیم. چنانچه سوم آکورد را نیز به آن اضافه کنیم به آکورد زیر می رسیم که بسیار مورد علاقه سرگئی پروکفیف آهنگساز شهیر روسی بود.
قطعاتی برای آموزش موسیقی
پنج سال پیش مقاله ای نوشتم در ارتباط با این موضوع که در سایت گفتگوی هارمونیک منتشر شد. به طور خیلی خلاصه می توانم بگویم که هدف از نوشتن آن مقاله که مقاله حاضر نیز در ادامه آن است آموزش نکاتی در موسیقی از طریق قطعاتی بود که به همین منظور ساخته بودم. پس از چند سال فرصت، انگیزه دوباره ای به وجود آمد برای پی گرفتن دوباره این جریان که قرار بود به نوشتن کتابی با همین محتوا ختم شود و به نوعی این مقاله مقدمه ای بر مجموعه مقالاتی است که در نهایت –در صورت مثبت بودن شرایط- به صورت کتاب منتشر خواهند شد.
آموزش موسیقی به وسیله موسیقی
واضح است که تا کسی موسیقی نشنیده باشد نمی تواند موسیقی تولید کند. فرض کنیم شخصی تا به حال موسیقی به گوشش نخورده باشد و بیاییم او را صرفا از طریق تئوری با موسیقی آشنا کنیم. آیا انتظار آهنگساز شدن این شخص انتظار بجایی است؟ حال بیایید فرض را کمی واقعی تر کنیم؛ اگر شخصی بر فرض موسیقی ایرانی نشنیده باشد آیا می تواند موسیقی ایرانی بسازد؟