در مقابل کسی که در برج عاج تفرعن «موسیقی کلاسیک» (!) خودش را حبس میکند، کار استوار از ارزش بیشتری برخوردار است. همین خصلت به او قدرت درک مسائل مردم و درد انسانها را میداد ضمن این که پرنسیپهای عالی اخلاقی او را هم حفظ میکرد. عجیب این که او با همه فاصله عملیاش از موسیقی ایران ـ ردیف و ملحقاتش ـ مورد احترام و مراجعه موسیقیدانان این طبقه بوده است.
از داوود گنجهای تا مجید کیانی، از فریدون شهبازیان که دقت «گوش مطلق» او را میستاید تا استادی چون علی تجویدی که با ده سال اختلاف سن، شاگردی او در قسمت هارمونی را غنیمت دانست و تا جایی که میخواست از او آموخت. جمع آوری خاطرات این افراد از هر طیف و گروه میتواند جنبه هایی از شخصیت استوار را به ما بشناساند که شاید خود او هم هیچ وقت در قید و بند یادآوری و گفتن آنها نبوده است.
نظر به سالها کار، آثار اجرا شده از او بسیار کم است. مسائل ناراحت کننده ای که همیشه آسمان زندگی هنری شریف و بی غش او را تیره کرده، مانع از اجرای آثار او شده و او نیز دلیلی قانع کننده ندیده تا از کمال طلبی خود عدول کند، ارکسترهای ناقص و بد صدا و جاه طلبی های رهبران دوره گرد و فاقد شعور عمیق موسیقایی را بپذیرد و بخواهد که به هر قیمتی، نام و آثارش را به حافظه زمانه تحمیل کند. استوار، در سالهایی که شرایط کار و زندگی و اجرا و ضبط برای موسیقی مطلوب او بسیار بهتر از این بود که حالا هست، راضی نمیشد که از اصول خود بگذرد و آن را فدای نامآوری کند. سازش ناپذیری با فروتنی و مهربانی او تضادی ندارد، همانطور که از راول و دبوسی، با همان روشنی حرف میزند که از لوئی آرمسترانگ و حتی خوانندههای معروف به «کوچه و بازار» و مردمی که روزگاری دور، با آنان زندگی کرده است.
هوشنگ استوار، جهان خود را در موسیقی خود ساخته است، اگر ما نمیتوانیم موسیقی او را بشنویم، عیب از او نیست و شاید از ما هم نیست. از مجموع شرایط فشار و محدودیتی است که همه ما را احاطه کرده است. در چنین شرایطی است که استوار، همراه همسرش خانم فریده بهبود، که خود پیانیستی برجسته است، زندگی می کنند، درس می دهند و آنها که نعمت بهره وری از زیستن در کنار این دو هنرمند را دارند، نظاره کننده الگوهایی از موسیقی و چگونه زیستن هستند که در روزگار عسرت زده ما، به دشواری به دست میآید و به آسانی از دست میرود. الگوهایی از یگانگی انسان و صدا و صداقت.
● آثار هوشنگ استوار:
▪ برای ارکستر سمفونیک: فانتزی/ سبزه بهار/ بهار جاودان (بالت)/ سوئیت ایرانی/ طرح سمفونیک ایرانی/ اوورتور/ آهنگ شبانه (نکتورن).
▪ برای ارکستر زهی و پیانو: شب خیام بر مبنای سیزده رباعی از خیام
▪ برای ارکستر زهی: تأثرات (امپرسیونها)، مثلث (تری انگل).
▪ برای آواز دسته جمعی (کر): آهنگ بی کلام
▪ برای آواز و پیانو: مرثیه (اله ژی) و کالیز برای سدپراند
▪ اجاق سرد (شعر از نیما یوشیج) که برای آواز و ارکستر زهی هم تنظیم شده است. پائیز روی شعری از گیوم آپرلی شر.
▪ و… قطعات بسیار برای پیانو، ویولون و پیانو، فلوت و پیانو و…
روزنامه ایران
۱ نظر