شما سهم تربیتی استاد خالقی را در ایجاد این ذهنیت برای زن هنرمند ایرانی در چه حد میبینید؟
این ذهنیت را اول ایشان ایجاد کردند. به ما میگفتند که ما، بانوی هنرمند پرورش میدهیم، نه چیزی که جامعه تا بهحال شناخته و آن را خواسته است. هنرمند باید تجسم هنر و اخلاق باشد. یادم هست وقتی که ما دخترهای هنرستان کنسرت داشتیم، خانم خالقی با دقت ما را وارسی میکرد که مبادا مختصری خود آرایی کرده باشیم. جدیت و وقار مهم بود. این جدیت جزو ذات ما شد. هرچیز در سن مناسب خود و بهجای خود. به هر حال ما اینطوری بار آمدیم و زندگی کردیم.
نظام پرداختها و امور مالی چطور بود؟
راستش زندگی در آن موقع خیلی سادهتر بود و مردم قانعتر بودند. الآن حجم پولی که در بعضی از قسمتهای جامعه موسیقی کشور جابهجا میشود برای ما قابل تصور و قابل پذیرش نیست. ما با حقوق معلمی استخدام میشدیم و با حقوق کارمندی زندگی میکردیم. اصل زندگیها عشق به کار هنری بود، نه مادیات. وزارت فرهنگ و هنر به قول معروف صدبار همان حقوق را دور سرش میچرخاند تا به کارمندانش بدهد! با این وصف ما دنبال زندگی لوکس نبودیم و به حد خیلی متوسط قانع بودیم. لیستهای حقوقی را هنوز دارم و پیدا میکنم که ببینید.
حالا رسیدیم به مقطع انقلاب و تغییر سیستم سیاسی و از هم پاشیدگی کار هنری و بویژه موسیقی. تأثیر این وضع ناگهانی در کار حرفهای شما چه بود؟
بالاخره تغییرات دیده میشد، ولی نقطه عطف برای ما روزی بود که آمدند و رسماً گفتند که ارکسترها تعطیل شدند و ما بیکار شدیم. تمرینها و معاشرتها و اجراها همه متوقف شدند. البته ما جزو فضایی نبودیم که موسیقی به اصطلاح مبتذل تولید میکردند، ولی به هرحال خشک وتر با هم میسوختند، تا وقتی که کمی تعادل برقرار شد و سعی کردیم موقعیت جدیدمان را برای خودمان در فضای زندگی و خانهمان بسازیم. تدریس برایم جدیتر شد و ادامه دادم. دوره سختی بود، گرچه هیچ دورهای آسان نبوده است.
این سالهای خانه نشینی گذشت تا سال ۱۳۷۸ که جشنواره «گلیاس» تأسیس شد و از شما دعوت کردند، چطور شد که قبول کردید؟
آقای علی مرادخانی از من دعوت کردند، برای مراسم سال استاد جواد معروفی، اوایل نمیپذیرفتم، ولی بعدها متقاعد شدم. بههر حال ترکیب ارکستر بانوان مثل قبل نبود و نمیتوانست باشد. تعدادی از اعضا و رپرتوار ارکستر و خود اعضای ارکستر عوض شدند ولی خانم خاطره پروانه عضو ثابت بودند. تجربه برنامههایی که با این گروه جدید داشتم، تجربه نوع موسیقی تازهای بود که در مجموع برایم لذت بخش بود و از آن راضی هستم.
قاعدتاً امکان حضور آقایان در این برنامهها نبوده است و نمیتوانیم درباره آن نظری داشته باشیم. اما شنیدهام استقبال خانمها بسیار زیاد بوده است. آیا از دف هم استفاده میکردید؟
بله، نوازنده دف ما خانم نوشین عقیقی، هنرمندی توانا و شایسته بودهاند و با هم کار کردهایم.
شما خیلی بیش از اینکه به نظر میآید کار کردهاید. خیلی بیشتر دیده شدهاید و متأسفانه کمتر شنیده شدهاید. اهل موسیقی نمیدانند که شما چقدر اهل معنا هستید. حجم قابل توجهی کتاب خواندهاید و تا چه حد خویشتندار بودهاید. اینها فضایلی است که در وجود شما هست و بیش از پیش محبوبتان میکند.
روزنامه ایران (۱ دی ۱۳۹۸)
۱ نظر