گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

دربارۀ سید حسن کسایی؛ نای افسونگر دوران (۱)

حسن کسائی (۱۳۰۷-۱۳۹۱)

گاه اتفاق می‌افتد که حادثه‌ای، پدیده‌ای یا فردی، چنان محتوم و قطعی است که نه عدمش را تصور توان کرد و نه نظیری را برای آن می‌توان در نظر گرفت. بعضی افراد، آفریده می‌شوند تا مأموریتی کاملاً مشخص و یکتا را به انجام برسانند و جز در این هاله تقدیری در هیچ موقعیت دیگری قابل‌تصور نیستند.

یهودی منوهین (۱۹۹۸ ـ ۱۹۱۶) ویولونیست نامی قرن بیستم به‌سادگی گفته است: «تقدیر من» ویولونیست شدن بود و جز این نمی‌توانست باشد.» همتای وی در مشرق‌زمین، نایی اعظم، سیدحسن کسایی که در زادگاهش اصفهان، او را با عنوان محبت‌آمیز و پر احترام «آقاحسن» می‌شناسند، از همین فرمان تقدیر پیروی کرده است.

مشکل بتوان تصور کرد که موسیقی ایرانی، و به‌ویژه «نی» بدون او چه وضعی می‌توانست داشته باشد. بسیاری از هنرمندان بزرگ هستند که می‌توان موسیقی را بی‌وجود آن‌ها و آثار آن‌ها در نظر گرفت. یعنی با ساخته‌هایشان، باغ موسیقی رنگین‌تر می‌شود اما نبودنشان، سقف و ستونی از بنای موسیقی را فرونمی‌ریزد. استاد کسایی از جسیم‌ترین ستون‌های موسیقی هنری ایران است.

همه می‌گفتند «حسن» در آواز نابغه خواهد شد. این گفته مربوط به سال‌های پیش از بلوغ جسمانی او بود. صدای لطیف و حساس او که از درونی شوریده و زیباشناس برمی‌خاست و گوش موسیقایی کم‌نظیر او، رؤیای خواننده شدن را در ضمیر حسن کوچک پروراند. آن دوران، عصر سلطنت تاج اصفهانی بر آواز اصفهان بود. تاج و طاهرزاده و ادیب، با حاج سیدجواد کسایی، مرد مقتدر تجارت و پدر هنرشناس «آقاحسن» رفت‌وآمد داشتند.

اصفهان سال‌های ۱۳۲۷ ـ ۱۳۰۷ بهشت شعر و موسیقی اصیل ایرانی بود. صدای ساز و آواز ده‌ها هنرمند خلاق و با قریحه در زمین و آسمان آن شهر طنین‌افکن بود و معلوم است که این صداهای خوش در ضمیر حساس کودکی با‌آن‌همه استعداد، چه اثری خواهد داشت.

حسن کوچک از کودکی مورد لطف و محبت استاد ابوالحسن صبا بود و خود او از آن دوران با لحن شیرین و پرحسرت یاد می‌کند. بعد از بلوغ، صدای او شکست و دورگه شد و رؤیای خواننده شدن به باد رفت. ققنوس افسانه‌ای یک بار سوخت و خاکستر شد و از خاکسترش، بزرگ‌ترین نایی هفتادسال اخیر موسیقی ایران برآمد. نی، نزدیک‌ترین ساز به نفس انسانی است و نواختن آن ـ که کاری است مشکل ـ به‌نوعی شبیه آواز خواندن است.

به اشارۀ پدر، آقا مهدی نوایی (فوت: ۱۳۲۴) تعلیم او را به عهده گرفت. در آن هنگام، او به‌عنوان شاگرد نایب اسداللّه نی‌نواز افسانه‌ای عصر قاجار، در اصفهان شهرت داشت و همراه صدای پروانه (۱۳۱۱ ـ ۱۲۸۹) نیز صفحاتی پُر کرده بود.

تعلیم حسن کوچک نزد نوایی زیاد طول نکشید ولی هنوز هم این استاد بزرگ، از اولین معلم خود با سپاس و تکریم یاد می‌کند. اولین تک‌نوازی‌های او در رادیو، قبل از سال‌های ۱۳۲۷ ـ ۱۳۲۵ است که گویا با دستگاه ریل در منزل پر می‌شد و نوار را برای پخش به رادیو می‌فرستادند.

در این سال‌ها، او وقت خود را به خودآموزی و تجربه‌های منحصربه‌فردش گذراند و با ریاضت‌های طولانی در نوازندگی و ساخت و پرداخت نی، به فوت‌وفن‌هایی رسید که شاید قسمت هیچ‌کس دیگر نبود. رفاه خانوادگی و هوشیاری پدر که دریافته بود فرزندش فقط برای همین مقصود آفریده ‌شده است، به رشد و تعالی وی بسیار یاری کرد و او را هنرمندی آزاد و مستقل و درون‌گرا بار آورد.

علیرضا میرعلینقی

علیرضا میرعلی نقی

علیرضا میرعلینقی متولد ۱۳۴۵ در تهران
روزنامه‌نگار، پژوهشگر موسیقی و منتقد هنری

۱ نظر

  • آثار استاد کسایی هنوز به طور کامل شناخته و تحلیل شده نیست مطمنا در طول تاریخ از این هنرمند به عنوان هنرمند مدرن و پیشرو در زمان خود نامبرده میشود این مطلب به هیچ عنوان اغراق آمیز نیست فقط زمان میخواهد تا آثار وی شناخته شود

بیشتر بحث شده است