گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

انیو موریکونه؛ اسطوره‌ای ایستاده بر فراز نغمه‌های جاودانه (۵)

اِنیو موریکونه (۱۹۲۸ –۲۰۲۰)

درام و عاشقانه
موریکونه درک عمیقی از تفاوت ‌های ظریف احساسی مورد نیاز در فیلم ‌های دراماتیک و رمانتیک داشت. موسیقی‌‌های او برای فیلم‌‌هایی مانند «سینما پارادیزو» و «روزی روزگاری در آمریکا» با تنظیم‌‌های ارکستری گسترده قادر بودند طیفی از احساسات، از نوستالژی تا درد دل را برانگیزند.

هیجان انگیز و تعلیقی
ساخته‌‌های موریکونه برای فیلم‌‌های هیجان‌انگیز و تعلیقی شاهکار‌هایی بی بدیلند.

تنش و انتظار در اثارش بخوبی احساس می شوند. از نمونه‌‌های قابل‌توجه این ژانر می توان به اهنگ ‌های او در «دست‌نخورده‌‌ها» و «چیز» اشاره کرد، جایی که او از ابزار‌های نوآورانه و عناصر ناهماهنگ برای افزایش فضای تعلیق‌آمیز استفاده می کند.

فیلم‌‌های تاریخی و حماسی
هنگام آهنگ‌سازی فیلم‌‌های تاریخی و حماسی، موسیقی موریکونه عظمت و شکوه را نشان می دهند. موسیقی‌‌های او برای فیلم‌‌هایی مانند «مأموریت» و «۱۹۰۰» دارای تنظیم‌‌های ارکسترال باشکوهی است که گستردگی، دامنه و حماسه روایات تاریخی را به تصویر می‌کشند.

تجربی و آوانگارد
موریکونه ترسی از تجربه عناصر آوانگارد نداشت، به ویژه در فیلم ‌هایی که نیاز به رویکرد‌های غیرمتعارف داشتند. موسیقی‌‌های او برای فیلم‌‌هایی مانند «جن‌گیر، بدعت‌گذار» تمایل او را برای جابه‌جایی مرز‌های موسیقی، با ترکیب صدا‌های ناهنجار و عناصر الکترونیکی برای ایجاد فضایی منحصربه‌فرد و ناراحت‌کننده نشان می‌دهد.

فیلم ‌های اکشن این زمانی
در فیلم‌‌های معاصر و اکشن، موریکونه سبک خود را برای ترکیب ابزار مدرن و عناصر ریتمیک اقتباس کرد.
موسیقی‌‌های او برای فیلم‌‌هایی مانند «حرام‌زاده‌‌های بی‌شکوه» و «هشت نفرت‌انگیز» توانایی او را در تزریق انرژی و شدت به سکانس‌‌های اکشن نشان می‌دهد.

کمدی و عجیب
انعطاف و انطباق پذیری موریکونه به فیلم ‌های کمدی و عجیب و غریب هم کشیده شده است. ذایقه بازیگوش و غریب او موسیقی‌ فیلم‌‌هایی مانند «اسم من هیچ‌کس نیست» را با حالتی سبک‌تر و طیفی فراتر از جدی و شیوه ای دراماتیک به نمایش می‌گذارد.
دیگر واضح و‌مبرهن است که  نبوغ موریکونه نه تن‌ها در توانایی او در ساختن ملودی ‌های به یاد ماندنی بلکه در سازگاری او با بسیاری از ژانر‌ها گوناگون نیز می باشد. چه مناظر ناهموار یک وسترن اسپاگتی باشد و چه اعماق احساسی یک درام عاشقانه.

زبان موسیقایی موریکونه در هر ژانری که لمس کرده، اثری محو نشدنی بر جای گذاشته و از او اعجوبه ای نامدار ساخته است. اما ژانر‌های متنوع فرم یکپارچه او را در هم نریخته است، با وجود آهنگسازی برای طیف وسیعی از ژانر‌ها، از وسترن گرفته تا تریلر‌های روانشناختی، موریکونه فرم یکپارچه را در آثار خود حفظ کرده است  توانایی او در انطباق سبک خود با تناسب ژانر‌های مختلف با حفظ هویت موسیقایی قابل تشخیص، گواهی بر تسلط او بر فرم است.

سازبندی در آثار موریکونه
سازبندی در سمفونی‌‌های انیو موریکونه یکی از جنبه‌‌های  ممتاز در آثار اوست. موریکونه با استفاده از تنوع و ترکیب ساز‌ها، زمین‌های را فراهم کرده که به طور جدی بر تأثیرگذاری و شخصیت بخشیدن به موسیقی او کمک کرده است.

استفاده وی از ساز‌های نامتعارف به منحصر به فرد بودن زیبایی شناسانه آثار او کمک می کند. فرقی نمی‌کند صدای چنگ یک یهودی در «روزی روزگاری در غرب» باشد یا گیتار الکتریک پر رمز و راز در «خوب، بد و زشت»، انتخاب ساز‌های او به اثر، لایه‌‌هایی از پیچیدگی می بخشد.

یکی از ساز‌های بارز در آثار موریکونه گیتار است، به خصوص گیتار الکتریک که در اثار او به ویژه در موسیقی فیلم‌‌های وسترن، نقشی کلیدی دارد. این ساز با صدایی خاص و معمولاً به روش‌‌های خلاقانه و غیرمعمول نواخته می‌شود، که به سمفونی‌‌های موریکونه ابعاد جدیدی می بخشد.

علی فراهانی

علی فراهانی

۱ نظر

بیشتر بحث شده است