موسیقی فیلمهای “طلسم شده” و “زندگی دوگانه” برای روژا جایزه اسکار را به دنبال داشت. پس از آن روژا به گروه تولید مترو گلدوین مایر پیوست و برای ۱۵ سال با آنها همکاری کرد. حاصل این همکاری
موسیقی فیلمهایی چون بن هور (Ben-Hur) که اسکار سوم او را به ارمغان آورد، ال سید (El Sid)، آیوانهو (Ivanhoe)، بس جوان (Young Bess) و بسیاری از آثار مشهور MGM است.
در این
دوران، او کار نوشتن موسیقی برای کنسرت را فراموش نکرد و قطعاتی چون لالایی (Lullaby) و مادریگال برای بهار (Madrigal for Spring) قطعه ای برای پیانو سولو به نام Kaleidoscope ،
motet To Everything There Is a Season و اولین کوارتت زهی خود را به وجود آورد. قرارداد روژا با استودیو طوری بود که تابستانها برای کار شخصی خود آزاد بود و برای اجرای کنسرتها و
فعالیتهای جنبی خود از نظر اقتصادی مستقل عمل میکرد.
موفق ترین موسیقیدان سینمایی
در ۱۹۵۳ یاشا هیفتز (Jascha Heifetz ملقب به ویولون نواز قرن) با دیدن اتودهای روژا برای یک کنسرتو ویولون، ساخت کامل آنرا به روژا سفارش داد. این کنسرتو برای اولین بار در ۱۹۵۶ اجرا
شد و همان سال در کمپانی RCA ضبط شد. این اثر، به کاری محبوب مبدل شد و بعد در سال ۱۹۶۱، به سفارش مشترک هیفتز و گرگور پیاتیگورسکی (Gregor Piatigorsky) نوازنده چلو، اثر
Sinfonia Concertante برای ویولون و چلو ساخته شد.
موسیقی قسمتهای آخر فیلم طلسم شدگان
دهه ۶۰ شاهد آثار ارکسترال بزرگ روژا مانند Notturno Ungherese و یک چلو کنسرتو بود. آثار او در دهه ۷۰ به سمت کارهای سولویی مانند Valse Crepusculaire برای پیانو و همچنین یک
کنسرتو ویولا برای پینکاس زوکرمن Pinchas Zuckerman بود که در سال ۱۹۸۴ برای اولین بار اجرا شد.
روژا در میان نسل آهنگسازان فیلم دوران خود، از جمله موفقترینها بود زیرا توانست تعادلی بین آثار سینمایی و کنسرت های خود به وجود بیاورد. برخلاف اریخ ولفگانگ کورن گولد Erich Wolfgang
Korngold، موسیقی کنسرتی او در اثر حضورش در هالیوود ضعیف نشد و همچنین برخلاف برنارد هرمن Bernard Herrmann، روژا همواره موقعیت خود را به عنوان یک آهنگساز جدی حفظ کرد.
گاهی اوقات روژا دو نوع کار خود را در هم ادغام میکرد، در فیلم زندگی خصوصی شرلوک هلمز، ساخته بیلی وایلدر در سال ۱۹۷۰، روژا علاوه بر ساختن موسیقی متن، در صحنه ای از فیلم در حال
رهبری کنسرتو ویولون خود دیده میشود. او در طی سالهای ۸۰ همچنان فعال بود و تا آخر این دهه به انتشار آثار جدید خود میپرداخت.
سالهای ۸۰ و ۹۰
علی رغم بالا رفتن سن و یک حمله قلبی تضعیف کننده، که موجب پایان کار حرفه ای روژا در اجرا و رهبری شدند، او در دهه نود هم همچنان در تمام جنبه های کار خود فعال بود. او در ضبط نسخه های
جدید آثارش به رهبری جیمز سیدارسJames Sedares همکاری کرد و آثاری مانند Symphony in Three Movements را که در سال ۱۹۳۰ از دور خارج کرده بود را دوباره نویسی نمود.
میکلوش روژا در جولای ۱۹۹۵ و در سن ۸۸ سالگی درگذشت.
موسیقی روژا که بیشتر پست- رمانتیک به شمار میرود تا مدرنیست، ملودیک و آهنگین و گاهی غم انگیز است و آثار او با وجود اینکه ریشه مجار دارد اما بسیار یادآور موسیقی دوراک Dvorak ،
یاناچک,Janacek و رسپیگی Respighi است. و علی رغم سبک پست- رومانتیک و گریزهای ناسیونالیستی آثارش، کارهای روژا مشخصات دوران کلاسیک مانند خودداری، مختصر و مفید بودن و
انضباط را هم دارا هستند که موجب میشون این آثار-بر خلاف آثار آهنگسازان هالیوودی مانند برنارد هرمن- تا حد زیادی قابل شنیدن باشند.
آثار او میتوانند یادآور خاطرات زندگی در بوداپست سالهای قبل از جنگ جهانی اول باشند، ریتم، هارمونی و ملودیهای موسیقی فولکلور مجار را تا اوج موسیقی سمفونیک بالا ببرند و در روی پرده سینما،
بیانگر هزاران حس و انگیزه درونی انسانهایی شوند که طیف وسیعی را- از قاتلین خونسرد فیلم آدمکشها تا مسیح در حال موعظه بن هور را در بر میگیرد.
۱ نظر